خداوند دستورات دینیاش را با روشهای گوناگون به انسان ابلاغ کرده است، از سادهگویی تا اشاره. دستوراتی که گاهی شامل عموم بندگان است[...]
خداوند دستورات دینیاش را با روشهای گوناگون به انسان ابلاغ کرده است، از سادهگویی تا اشاره. دستوراتی که گاهی شامل عموم بندگان است و گاهی شامل افراد خاصی که بیشتر میخواهند در امر دینداری جلو بروند و معرفت بیشتری کسب کنند. کسانی که طالب معرفت بیشتر هستند، هرچه در این مسیر پیش میروند، آگاهیشان از رموزی که خداوند در آیاتش قرار داده، بیشتر میشود. دقیقاً مانند مسائل علمی و فنی که برای برخی افراد حد یقف ندارد و هرچه بیشتر مطالعه و کار میکنند، باز هم میخواهند از علم یا تخصص بیشتری بهرهمند شوند.
شبهای قدر برای برخی بندگان خدا که میخواهند به معرفت بیشتری دست پیدا کنند، قرار داده شده است. وقتی به آیات و روایات درباره شب قدر توجه میکنیم، میبینیم این حالتی که خداوند از بندگان میخواهد فقط شامل حال کسانی میشود که اشتیاق فراوانی برای حرکت در مسیر معرفت و لقای پروردگار خود دارند، نه هر کسی که خود را مسلمان معرفی میکند.
شاید همه ما یکی از آداب شب قدر را بیداری و دوری از خواب بدانیم؛ اما این شب برای اهل معرفت بیداری دل را بههمراه دارد که هدفی متعالی است. بناست در شب قدر دلمان، قلبمان و روحمان را از خواب غفلت بیدار کنیم، از دلمردگی و روزمرگی فاصله بگیریم و به خودمان و خدایمان بیشتر توجه کنیم.
«قدر» در لغت بهمعنای اندازه و اندازهگیری است و «تقدیر» نیز به معنای اندازهگیری و تعیین است؛ اما معنای اصطلاحی «قدر»، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن و بهعبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیزی «قدر» نام دارد.
بندگان خدا باید در این شب اول قدر خود را بدانند و قدر حالتی که در آن هستند و خدایی که با تمام مهربانی و فضل و برکتش با آنها مواجه شده است و دنبال فرصتی میگردد تا بندگان را بهنهایت بالا ببرد و آنها را در مقام مخلصان و صدیقان قرار دهد. خداوند میخواهد انسانها با خیال راحت به درگاه او روی بیاورند و بدون آنکه به پرونده پر از گناه خود فکر کنند و به دلیل شرم بیش از حد از درگاهش دور شوند به پروندهای پاک که خدایشان قلم عفو بر آن کشیده فکر
کنند.
آیا میشود که بنده گنهکار به آسانی بتواند گناهان خود را پاک کند؟ اگر این فرصت ایجاد شود چه زمانی بهتر است؟ اولاً که میشود و دوما خالق بیهمتا شبهای قدر را برای این آمرزش ویژه قرار داده است. وقتی امام كاظم(ع) میفرمایند: «هر كس شب قدر غسل كند و تا طلوع سپیده شبزندهداری نماید، از گناهان خود بیرون میرود.» یعنی یک فرصت ویژه برای بندگان ویژه!
در روایات آمده است: «حضرت موسی(ع) به خداوند عرض کرد: خداوندا میخواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسی است که شب قدر بیدار شود، گفت: خداوندا رحمتت را میخواهم، فرمود: رحمتم از آن کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند: گفت: خداوندا جواز گذشتن از صراط را از تو میخواهم فرمود: آن، از آن کسی است که در شب قدر صدقهای بدهد. گفت خداوندا! از درختان بهشت و از میوههایش میخواهم، فرمود: آنها از آن کسی است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهایی از جهنم را میخواهم، فرمود: آن، از آن کسی است که در شب قدر استغفار کند: گفت خداوندا خشنودی تو را میخواهم، فرمود: خشنودی من از آن کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.»
شرط قرب خداوند بیداری است، اما نه فقط بیداری چشم، بلکه بیداری قلب و روح، شرط اینکه مشمول رحمت خداوند شویم این است که خودمان رحم کنیم، انصاف داشته باشیم، ببخشیم، راحت از اشتباه دیگران بگذریم، آسان بگیریم، از ضعفا دستگیری کنیم، بهیاد خدا باشیم و در برابر گناهانمان از خداوند غفران و آمرزش بخواهیم.
در کل انسانی که در زندگی به دیگر انسانها اهمیت میدهد و مشکلات و دغدغههای آنان برایش مهم است، در شبهای قدر بیشتر میتواند بهخدا نزدیک شود. همه این امور برمیگردد به بیداری دل، زیرا کسی که دل مرده باشد، نمیتواند نسبت به دیگر مخلوقات خدا رحم و مروت داشته باشد.
حالا سؤال اساسی این است که چه کسی میتواند دل خود را زنده کند و زنده نگاه دارد؟ در پاسخ باید گفت، کسیکه از ورودی قلب خود مراقبت میکند. شخصی به حضرت امیرمؤمنان علی(ع) عرض کرد: «شما چگونه به این مقام رسیدید؟» حضرت فرمودند: «جلوی در خانه دل نشستم و غیر خدا را راه ندادم.» اینکه میگویند: «قلب حرم خداست، در حرم خدا غیر از خدا را راه ندهید.» یعنی پاسداری از قلب و روح؛ شب قدر شب نزول قرآن است، همچنین این شبها مصادف شده با ضربت خوردن و شهادت حضرت علی(ع) و نمیتواند معنایی داشته باشد جز آنکه قرآن و علی(ع) ممزوج در یکدیگر هستند و بههیچ وجه نمیتوان این دو را از یکدیگر جدا و هر یک را بدون دیگری درک کرد.