صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  دین >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۸  ، 
شناسه خبر : ۳۳۷۱۱۹
زندگی دنیایی فراز و نشیب‌هایی دارد که همیشه انسان را با چالش مواجه می‌کند. چالش‌های مادی و معنوی، روحی و فکری، طبیعی و ماوارءالطبیعه[...]
پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی‌خوانساری
زندگی دنیایی فراز و نشیب‌هایی دارد که همیشه انسان را با چالش مواجه می‌کند. چالش‌های مادی و معنوی، روحی و فکری، طبیعی و ماوارءالطبیعه و... . در این اتفاقات، موانع و چالش‌ها آنچه‌ انسان را فرامی‌گیرد، «ترس» است؛ ترس از نابودی خودش یا اموال و دارایی‌ها و تعلقاتش. گاهی این ترس او را مغلوب می‌کند و گاهی با تلاش برای تجهیز کردن خود بر این ترس غلبه می‌کند. بسیاری از اختراعاتی که در زندگی بشر دیده می‌شود، برای غلبه بر همین ترس‌هاست. همچنین بسیاری از جنگ‌ها، تهاجم‌ها و تجاوزها، غارت‌‌گری‌ها و دست‌اندازی‌ها و... در مقابل ترس از دست دادن چیزی است یا برای مغلوب کردن آنچه او را می‌ترساند. به‌عبارتی انسان می‌‌خواهد قدرت‌مند شود تا نترسد یا راه‌های به‌وجود آمدن این ترس را ببندد. این ترس در وجود همه انسان‌ها دیده می‌شود؛ از جمله کسانی که موحد هستند و معتقدند به یک دین الهی. وقتی‌ نیروهای متخاصم به هر شکل می‌‌خواهند با ربودن قدرت روحی مؤمنان آنها را ضعیف و مقهور خود کنند، مؤمنان به یک نیروی قوی و انگیزه والا نیاز دارند تا بر ترس خود در مقابل این نیروها، چه انسی و چه جنی غلبه کنند و با استحکام اراده در مقابلش بایستند. در این‌حالت خداوند می‌خواهد انسان‌ها به او تکیه کنند و قدرت او را پشتیبان و حامی خود ببینند. مؤمنان با در نظر گرفتن خدا دیگر به کمیّت نیروی خود توجه نمی‌کنند؛ بلکه به کیفیّت آن توجه می‌کنند و معتقدند: «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمده است.(بقره/249) این حالت را که خداوند سفارش اکید به آن دارد، «توکل» می‌نامند. ابن فارِس توکل را به‌معنای اظهار ناتوانی در کاری و اعتماد کردن به دیگری دانسته است. محمدمهدی نراقی می‌گوید: «توکل در فرهنگ دینی آن است که انسان تنها خداوند را تأثیرگذار در هستی بداند؛ از این‌رو تنها به او اعتماد کرده و از غیر او قطع امید می‌کند و امور خود را به او وا می‌گذارد.»(جامع‌السعادات، ج3، ص218) البته توکل خودش مراتب بسیاری دارد و جایگاه‌های مختلف، اما در این بیان می‌خواهیم به نترسیدن جز از خدا و پناه نبردن به قدرتی جز قدرت خداوند بپردازیم. 
آیات بسیاری در قرآن به توکل به خدا امر می‌کنند، همچنین احادیث فراوانی در عظمت توکل از ائمه(ع) به دست ما رسیده است که توکل را یک مقام توحیدی و مربوط به «توحید افعالی» می‌دانند. «علی بن سُوَید» می‌گوید از امام کاظم(ع) تفسیر آیه شریفه «وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» را جویا شدم. امام(ع) فرمودند: «توکل بر خدا درجاتی دارد، برخی از آن درجات این است که در همه امورات بر خداوند توکل کنی و آنچه برای تو بپسندد، بدان راضی باشی، و بدانی او از هیچ خیر و فضلی درباره تو کوتاهی نمی‌کند و نیز بدانی که حکم از آن اوست و به هر چه بخواهد حکم می‌دهد، پس بر خداوند توکل کن به‌وسیله تفویض امور به او در امور شخصی و غیر آن اعتماد بنما.»(اصول‏كافى، ج2، ص65) البته باید در معنای «تفویض امور» بگوییم که منظور تفویض «نتیجه» است؛ یعنی انسان باید تمام تلاش خود را برای غلبه بر هر عامل خارجی که دین و اعتقاد و مرزهای مادی و معنوی‌اش را تحدید و تهدید می‌کند به ‌کار ببندد؛ ولی نتیجه را به‌ خدا بسپرد و از او بخواهد که تلاش و زحمتش را به‌ نتیجه برساند. اینکه هیچ تلاشی نکنیم و از خدا بخواهیم که ما را پیروز هر میدانی قرار بدهد نه تنها توکل نیست؛ بلکه کاری غیرخدایی و نوعی شرک است. پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند: «من کسی‌که لب به‌سوی پروردگارش باز کند و بگوید خدایا مرا روزی بده؛ ولی طلب روزی(تلاش برای کسب روزی) نکند، مبغوض می‌دانم.»(تفسير نورالثقلين، ج5، ص357) کسانی‌که در راه‌های غیر الهی قدم می‌گذارند و می‌‌خواهند از روش‌های غیرانسانی با ترس خود مقابله کنند و دیگران را به استعمار خود دربیاورند تا ترس‌شان کم شود، خالی از توحید هستند و سرنوشت بدی دارند. انسان‌هایی که به‌خاطر ترس از کمبود چیزی به غارت و دست‌اندازی به مال مردم روی می‌آورند، آنها که عزت‌شان را در ذلت دیگران می‌بینند، آنها که آینده را تاریک می‌بینند و می‌خواهند با جمع مال و ثروت و از بین بردن زندگی مادی و معنوی دیگر انسان‌ها آن‌ را روشن کنند، آنان‌که به‌خاطر ترس از فنا شدن دیگران را ضعیف می‌کنند و...، نمی‌توانند اعتقادی به توکل داشته باشند؛ زیرا نمی‌توانند خدا را نیروی اصلی زندگی‌شان ببینند. جالب آنکه این افراد بیشترین هزینه را برای دفع و رفع ترس‌شان انجام می‌دهند. 
در مقابل آنان ‌که اهل تقوا هستند به شرط تلاش و توکل بیشترین قدرت و آرامش را دارند. خداوند همه چیز را از آن خود می‌داند(آل عمران/159 و بقره/156) داستان‌های متعدد قرآنی نیز به این توکل اشاره دارند که پیامبران با توکل به‌خدا انجام وظیفه می‌کردند. نتیجه آنکه هر انسان، ملت و امتی باید با توکل به‌خدا در مقابل دشمنان خدا بایستد و بداند که دشمن او هر قدمش را با ترس برمی‌دارد و اگر در مقابل یک نیروی قوی ببیند، هرگز پا به میدان نمی‌گذارد.
نام:
ایمیل:
نظر: