در طول تاریخ اسلام و مباحث گوناگون میان مسلمین درباره اسلام و ماهیتش، تنها کسانیکه همیشه با تکیه بر استدلال، علم و عقل جلو میرفتند، شیعیان بودند[...]
در طول تاریخ اسلام و مباحث گوناگون میان مسلمین درباره اسلام و ماهیتش، تنها کسانیکه همیشه با تکیه بر استدلال، علم و عقل جلو میرفتند، شیعیان بودند. پیروان اهل بیت(ع) به تأسی از ایشان همیشه سعی داشتند رفتارها و آداب دینی را با آنچه خداوند و اهل بیت(ع) دستور دادند، منطبق کنند. یکی از این دستورات آداب زیارت و توسل بود که علمای امامیه به دقت آن را از آیات قرآن، فرامین و رفتار ائمه(ع) استخراج میکردند. بسیاری از مذاهب و فرقههای ساختگی درباره زیارت و توسل به اهل قبور به کجراهه رفتند و نتوانستند این مقوله را درک کنند. آنها یا تمام مباحث این موضوع را زیر سؤال بردند یا نتوانستند به درک واقعی همه بخشهای آن پی ببرند. در همین میان، این شیعیان بودند که با مواجهه با این موضوع در کنار استخراج دستورات صحیح با بدعتها و افراط و تفریطها نیز مبارزه میکردند و مسیر اعتدال و میانهروی را پیش میگرفتند. البته هدف مخالفان زیارت و توسل فقط دور کردن انسانهای حقطلب از اهل بیت(ع) بود؛ اما در کمال ناباوری نهتنها این اتفاق نیفتاد؛ بلکه هر روز بیشتر از روزهای قبل مردم به حقبودن راه ائمه طاهرین(ع) پی بردند. برخی از فرقهها به تبرک جستن و زیارت قبور مطهر اهل بیت(ع) ایراد وارد کردند و آن را مصداق شرک دانستند. این استدلال ابتدا در ذهن افراد قلیلی رشد کرد که به مرور زمان با حمایت دشمنان اسلام و انسانیت با هدف ایجاد اختلاف میان مسلمانان و تضعیف اسلام در میان تعداد زیادی از مسلمانان قوت گرفت و توسعه پیدا کرد تا جاییکه به تخریب قبور ائمه بقیع(ع) و قبور مسلمانان صدر اسلام و مساجد انجامید. تاریخچه این اتفاق و علت رشد این تفکر مفصل است که خواندن آن و عبرت گرفتن از آن برای هر مسلمان، به ویژه هر شیعهای لازم است. درباره قبرستان بقیع باید گفت: «هنگامیکه رسول خدا(ص) دستور دادند اولین مسلمانان یعنی «اسعد بن زراره» و «عثمان بن مظعون» در بقیع دفن شوند، فرمودند: «عثمان بن مظعون را در بقیع دفن کنید تا شاخص و یادگاری از گذشتگان ما باشد و چه شاخص نیکی است عثمان.»(وفاءالفاء، ج3، ص893) سپس سنگی را بهعنوان علامت بر سر مزارش قرار داد. پس از آن رسول خدا(ص) بارها در بقیع حضور یافت و برای اهل قبور دعا و طلب مغفرت کردند و فرمودند که من از طرف خدای خود مأمور هستم که برای اینان دعا کنم.»(تاریخ المدینه، ج1، ص90) احادیث زیادی در عظمت قبرستان بقیع و دیگر قبرستانها وجود دارد که هم به اهمیت توسل اشاره دارد و هم بهنحوه حضور در قبرستانها و ارتباط با اموات. در این حوزه سؤالات فراوان و البته شبهات زیادی وجود دارد. برای نمونه، وقتی در مقابل شبهه توسل و سلام به اهل بیت(ع) میگوییم سلام دادن به اموات در قرآن هم آمده، میگویند آنها پیامبران الهی بودند! در حالیکه سلام دادن به همه اموات جزء آداب ورود به قبرستانها آمده است. شبهه مقبره درست کردن برای اموات را هم باید با سنت و تقریر پیامبر(ص) و ائمه(ع) پاسخ دهیم. وقتی که اموات در خانهها دفن میشدند و ایشان به آن ایرادی وارد نمیکردند. حتی زمانیکه بر روی قبور اموات اتاقهایی ساخته میشد، با تأیید ایشان همراه بود. جالب آنکه ائمه بقیع(ع) از همان اول در خانه عقیل بن ابیطالب و در کنار مزار عباس عموی پیامبر و فاطمه بنت اسد دفن شدند. همانند پیامبر(ص) که در منزل خودشان بهخاک سپرده شدند. باید توجه کرد که حضور در قبرستان و دعا برای اموات سنت رسول خدا(ص) است. روایت خالد بن عوسجه(وفاءالفاء، ج3، ص890) یکی از آنهاست که به قول و فعل رسول خدا(ص) در قبرستان بقیع اشاره دارد. همانطور که گفته شد تدفین در بقیع ابتدا مرسوم نبود؛ اما پس از مدتی خانههایی که به آن اشاره شد، به بقعههایی برای زیارت اهل قبور تبدیل شد. زمانی هم که شیعیان بدن مطهر امام صادق(ع) را به بقیع آوردند، آنجا به حرم اهل بیت(ع) تبدیل شده بود و با این نام شناخته میشد. اینکه به مرور خانه عقیل و امثال آن به بقعه و حرم تبدیل شد، به دلیل مراجعه زائران بود و برای تأمین آسایش حال آنان؛ زیرا شیعیان فقط برای زیارت قبور نمیآمدند، بلکه برای گفتن و شنیدن فضایل اهل بیت(ع)، شناخت هر چه بیشتر آنان، توجه به زندگی ایشان و تقریب به خداوند در کنار مزار ایشان حضور پیدا میکردند.(تاریخ بقیع، ص24) این رفتار نیز جزء سنت پیامبر اعظم(ص) بود و مسلمانان به تأسی از ایشان به زیارت قبور اهل بیت(ع) خاندان ایشان میآمدند؛ حتی این رفتار از خلیفه دوم در بیتالمقدس دیده شد. در ادلههای قرآنی آیه 69 سوره نساء داریم که به رفاقت با انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین امر میکند که هم دنیایی هست و هم آخرتی، در دنیا رفاقت با انبیا و شهدا چگونه است، وقتی آنان در قید حیات نیستند؟ ما استدلال میکنیم که با زیارت مزار ایشان میتواند این رفاقت در دنیا شکل بگیرد. همچنین آیه 135 آلعمران که از شأن نزولش به این اصل پی میبریم که رفتن نزد پیامبر(ص) برای استغفار و طلب بخشش موضوعیت دارد؛ اما وقتی رسول خدا(ص) در حیات ظاهری نیستند چه باید کرد؟ نتیجه آنکه تنها راه برای دور ماندن از انحراف، تحریف، بدعت، افراط و تفریط توجه به سنت و سیره پیامبر(ص) و ائمه طاهرین(ع) است.