بسم الله الرحمن الرحیم
کوتاهی خواص در تبیین و روشنگری از مهم ترین فجائع صدر اسلام است. فراموش کردن واقعه غدیر در میقات بزرگ امت و در روز تاریخی هجدهم ذی حجه، برای همیشه تاریخ تبدیل به عبرتی درس آموز برای مسلمانان شد. با واکاوی خبرها و احادیث مرتبط با غدیر، آن چه که قطعی به نظر می رسد این است که جهاد تبیین توسط پیامبر (ص) صورت گرفته و زمینه سازی اعلام ولایت امیرالمومنین (ع) با آیات قران بیان گردیده است. چنانچه پیامبر (ص) در روز غدیر فرمود: اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذلِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ»؛ خداوندا تو برای تبیین غدیر و نصب علی علیهالسلام در این روز آیه نازل فرمودی.
تکلیف امت به امت
یکی از دلائلی که باعث فراموشی غدیر شد، نادیده گرفتن سفارش پیامبر (ص) در روز غدیر توسط اصحاب بود. با این جنگ شناختی جامعه باید به این باورمی رسید که تکلیف امت، به امت سپرده شده. اولین پیامد جنگ شناختی ذکر شده، فریضه ندانستنِ فرامین پیامبر (ص) بود به صورتی که قبول جانشینی پیامبر که یک وظیفه شرعی و عقلی بود، مقوله ای پیش پاافتاده و دنیایی تلقی شد که ارتباطی به وحی ندارد و بعد از پیامبر، تکلیف امت به خودشان سپرده شده.
غدیر، نقشه راه بعد از پیغمبر
نقشه راه عبارت است از روش کشف و توصیف آینده مطلوب و تبیین راه رسیدن به آن به زبانی ساده و قابل فهم برای عمل و در واقع یک شیوه برنامه ریزی فرآیندی به شکل گام بهگام و لایه به لایه در بستر زمان و معطوف به آینده است. تداوم رسالت محمد (ص) در ولایت على (ع) همان نقشه راه تبیین شده توسط پیامبر(ص) بود.
در روز غدیر، پیامبر (ص) پس از مقدمه چینی و ذکر مقام ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام، برای بستن راه هر شک و شبهه ای، به صورت لسانی و عملی این تکلیف الهی را بیان فرمودند. بنابر روایات، رسول خدا(ص)، در غدیر خم مردم را گرد آورد و دست علی(ع) را بلند نمود تا همگان او را ببینند و فرمود: «ای مردم، آیا من از خود شما، بر شما بیشتر ولایت ندارم؟» مردم پاسخ دادند: «آری،ای رسول خدا.» حضرت فرمود: «خداوند ولیّ من است و من ولیّ مؤمنین هستم و نسبت به آنان از خود آنان بیشتر ولایت دارم. پس هر کس که من مولای اویم، این علی مولای اوست.» رسول خدا(ص) سه بار این جمله را تکرار کرد و فرمود: «خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن، هر کسی که علی را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر کسی که او را دشمن میدارد و یاری نما هر کسی که او را یاری مینماید و به حال خود رها کن، هر کس که او را وا میگذارد». سپس خطاب به مردم فرمودن: "حاضران؛ این پیام را به غایبان برسانند". پس از آن پیامبر به مردم دستور دادند تا دسته دسته خدمت علی (ع) برسند و به عنوان «امیر مؤمنان» به او تبریک گویند و با ایشان بیعت کنند. این دستور پیامبر (ص) تا جایی اهمیت داشت که حتی زنان با گذاشتن دست خود در تشت آب با امام علی (ع) بیعت نمودند. کسی که به مقام ولایت میرسد بر امور مردم حکومت میکند، همان گونه که خدای متعال در قرآن کریم میفرماید" إِنَّمَا وَلِیکمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ رَاکعُونَ" سرپرست و ولى شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مىدارند و در حال رکوع، زکات مىدهند. طبق این آیه شریفه که اشاره به مقام امام علی علیه السلام دارد، صاحب امور و ولی مردم مشخص شده است، بدین ترتیب لازم بود که ولایت ادامه پیدا کند و همین موضوع را پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله در غدیر تبیین فرمودند.
فراموشی آموزه های اسلامی
با رحلت پیامبر اسلام(ص) نه تنها واقعه غدیر بلکه بیشتر آموزه های اسلامی به فراموشی سپرده شد. یکی از قاعده های فراموش شده در میان مردم، بحث تربیت اسلامی بود.
شوق رسیدن به حکومت مانع از این شد که هشدار نبی اکرم(ص) درباره پابرجاماندن آموزه های اسلامی با ولایت و هدایت امیرالمومنین (ع) به سرمنزل خود برسد. قبیله گرایی و نژادپرستی از آداب و رسوم رایج دوران جاهلیت بود از طرفی مردم به غارتگری خوگرفته بودند چنانکه برای رسیدن به خواسته های خود دست به هر جنایت و کشتاری می زدند. همه این ها فرهنگ جاهلیت را تشکیل می داد. با ظهور اسلام، ارزش های پست از میان مردم رخت بربسته بود اما با فراموشی غدیر، مردم به فرهنگ غلط خود بازگشتند و در عین این که قدرت و ثروت را نیروهای پرجاذبه ای برای رسیدن به مقاصد خود می دانستند، مانع این شدند که مردم با همراهی امیرالمومنین به سعادت حقیقی برسند. هرچند تلاش های پیامبر اکرم(ص) نتیجه داده بود و شخصیت های بزرگی همانند عمار یاسر، ابوذر غفاری، حبیببن مظاهر، سلمان فارسی و مقداد و عدهای دیگر در همین مکتب اسلامی تربیت شده و رشد کرده بودند.
تاخیر در یاری حق و بی طرفی های منفی
اهمیت فوری بودن جهاد تبیین و نادیده گرفتن آن توسط صحابه باعث شد فرصت طلایی تبیین غدیر از دست برود. تاخیر در یاری حق به بهانه اینکه دیگر دیر شده است و بیعت در سقیفه صورت پذیرفته! عذری بدتر از گناه بود. حضرت امیر علیه اسلام در نکوهش یاری نکردن حق می فرمایند "فِي الَّذِينَ اعْتَزَلُوا الْقِتَالَ مَعَهُ: خَذَلُوا الْحَقَّ، وَ لَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ. "[1]همان گونه که در سند این حکمت آمده، این سخن حکیمانه امام مربوط به بعضى افراد سرشناس از مسلمانان مانند سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن عمر است که در جنگ جمل وصفین با امام همراهى نکردند وبه دشمنان او نیز نپیوستند، بلکه بى طرف ماندند وبه عذرهاى واهى متوسل شدند. امام درباره آنها مى فرماید: «حق را تنها گذشتند و باطل را یارى نکردند»; "خَذَلُوا الْحَقَّ، وَلَمْ یَنْصُرُوا الْبَاطِلَ" اشاره به این که گرچه آنها به یارى باطل نشتافتند و در صف مقابل ما قرار نگرفتند; ولى چون به یارى حق برنخاستند و به پیام قرآن که مى گوید: «(فَقاتِلُوا الَّتى تَبْغى حَتّى تَفىءَ إِلى أَمْرِ اللّه); عمل نکردند، درخور هر گونه سرزنش و ملامتند.
به خصوص این که در حدیثى نیز از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «السّاکِتُ عَنِ الْحَقِّ شَیْطانٌ أَخْرَسٌ; کسى که نسبت به حق بى طرف و بى تفاوت بماند و سکوت اختیار کند شیطان گنگى است»[2] به ویژه این که کناره گیرى این گونه افراد که به عنوان شخصیت هاى معروف جامعه اسلامى شناخته مى شدند ضربات شدیدترى بر پیکر حق وارد مى کرد.
قابل توجه این که ابن عبدالبر در کتاب استیعاب در شرح حالات «عبدالله بن عمر» مى نویسد که به هنگام وفات مى گفت: هیچ چیزى ناراحت کننده اى در دلم از امر دنیا نیست جز این که که من با آن گروه ستمگر همراه على بن ابى طالب پیکار نکردم[3]
[1]-حکمت 18 نهج البلاغه
[2]- شرح نهج البلاغه مغنیه، ج 4، ص 227
[3]مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 17