پیامبر اعظم(ص) در هر صفت نیک در عالم بیمثال بودند و آن صفت را در حد اعلای خود به ظهور و بروز رساندند که اگر در حد اعلای خود دیده نشود، نمیتوان آن را ابلاغ کرد و از انسانهای دیگر خواست که به آن عمل کنند. صفاتی که پیامبر(ص) به عمل به آنها معروف و جزء شاخصههای ایشان شد، شامل عبادت و بندگی خدا، دانش، مهربانی و محبت، تواضع و فروتنی، صداقت و راستی، احسان و کمک به نیازمندان، حسن معاشرت و آداب معاشرت و... بود که در طول صدها سال مسلمانان سعی میکردند در عملِ به این صفات به رسول گرامی اسلام(ص) شبیه شوند. دلیل آن هم مشخص است؛ زیرا خداوند در قرآن، پیامبر(ص) را شایستهترین الگو معرفی کرده و از همه انسانها خواسته است مانند او عمل کنند و خود را به صفات نیک بیارایند. خداوند حتی به جایگاه ایشان قسم خورده و در قرآن میفرماید: «به جانت سوگند که اینها در مستی خود سرگردانند.»(حجر/72) تبعیت انسانها از پیامبر(ص) باید بیچونوچرا و کامل باشد. هر چه ایشان امر فرمودند انجام دهند و از هر چه برحذر داشتند، دوری کنند. این دستور خداوند است که میفرماید: «هر چه پيامبر به شما داد بستانيد، و از هر چه شما را منع كرد اجتناب كنيد.»(حشر/7) امام صادق(ع) هم در بیان اهمیت الگوگیری از پیامبراکرم(ص) فرمودند: «دوست ندارم مسلمانی بمیرد، مگر اینکه تمام آداب و سنتهای رسول خدا(ص)، را [اگر چه یک بار] انجام دهد.»( من لا یحضره، ج۳، ص۴۶6)
در مهربانی و خلق نیک پیامبر(ص) نیز آیات و روایات زیادی در دست داریم که در هر عصری توانسته انسانها را از سقوط نجات دهد. در رفتار ایشان با اهل خانواده خود و دیگر مردم میتوان صفات بسیار زیادی را دید که میتواند راهگشای خانوادهها و مردم هر جامعه باشد. درست در زمانیکه هر کسی با هر توانی به دنبال گسترده کردن افکار خود است که هیچ یک توان کمک به انسانها را ندارد، باید به الگوگیری از پیامبر(ص) بپردازیم. از موارد قابل توجهی که در سیره رسول اکرم(ص) مکرر نقل شده، احترام به ضعفا و کودکان است. در روایتی از انس بن مالک نقل شده است که: «پیامبر خدا(ص) از کنار کودکان که عبور میکردند، به آنان سلام میکردند.»(صحیح بخاری، ج ۵، ص۲۳۰۶) شاید بسیاری از افراد گمان کنند که چون کودکان کوچکترند، باید همیشه آنان به بزرگترها سلام کنند، در حالیکه آموزش آداب اجتماعی آنان بر عهده بزرگترهاست. یکی از عواملی که توانست اسلام را در دلها جای دهد، خلق زیبای حضرت محمد مصطفی(ص) بود. انسانها با جانشان و با دیدن رفتار عالی پیامبر(ص) اسلام را درک میکردند و تعهداتش را بهجان میخریدند. در صدر اسلام کسانیکه جزء مسلمانان واقعی قرار گرفتند و تا آخر عمر پای عقیدهشان ماندند، کسانی بودند که اثر رفتار نیک ایشان و تأثیرش در جامعه را با چشم، قلب و روحشان دیدند و دیدن این اثر زیبا باعث میشد به تعالیم اسلام روی بیاورند و خود مبلغ اسلام شوند. ایشان الگوی کسانی است که میخواهند مردم را با عملشان به سمت اسلام دعوت کنند و از زیباییهای آن بگویند و مبلغان نیز باید خود پیامبر(ص) باشند. هر مسلمانی خودش پیامبری است برای مردم، زیرا هنگامی که مردم به چشم خود یک مسلمان واقعی را میبینند، انگار پیامبر آن دین را به چشم خود دیدهاند و این باعث میشود پیامبر را بشناسند. حال فرض کنید که مسلمانان با پیامبر اسلام(ص) شباهتی نداشته باشند. آیا کسی میتواند قبول کند که این اسلام و این دین میتواند راه روشنی را در مقابل او قرار دهد تا از این راه بهسمت کمال و بهسمت خدا برود؟! آنهم انسانی که دوستدار مهربانی و محبت است.
از دیگر شاخصههای پیامبر(ص) بخشش و کرم بود به همه مردم به ویژه نیازمندان. به گونهای که هیچ چیز برای خود در نظر نمیگرفت و اینطور نبود که چیزی را اول برای خود و خانواده خود در نظر بگیرد؛ بعد اگر باقی ماند به مردم هدیه دهد. از رسولخدا(ص) روایت شده که فرمود: «من پرورشیافته خدایم و علی پرورشیافته من. پروردگارم مرا به کرم و بخشش و نیکی امر و از بخل و خشک بودن نهی فرمود. هیچچیز از بخل و بداخلاقی نزد خداوند عزوجل مبغوضتر نیست. این صفات، کردار را فاسد میگرداند؛ همچنانکه گل عسل را از بین میبرد.»(بحارالانوار،1 ج6، ص231) در ذکر شخصی ایشان بیان بلندی از امیرالمؤمنین علی(ع) به دست ما رسیده که واقعاً خواندنی است... مختصرا اینکه میفرمودند: «پیامبر(ص) از تمام مردم بخشندهتر و از همه شجاعتر و از همه راستگوتر و از همه به عهد و پیمان وفادارتر بود. اخلاقش ملایمتر از همه و در معاشرت بزرگوارترین بود. اگر کسی او را ناگهانی میدید از او میهراسید و اگر کسی با او همنشین میشد و او را میشناخت، او را دوست میداشت. قبل و بعد از او مانند او ندیدم. هر کس برای حاجتی نزد او میآمد، با او مدارا مینمود تا وقتی برخیزد و برود. هرکس از او چیزی میخواست، به او میداد یا (دست کم) با او خوشرویی میکرد... .»(بحارالانوار، ج16، ص231)