هرج و مرج سیاسی در آمریکا به نقطه اوج خود رسیده است! ترامپ و بایدن هر دو مدعی هستند که حزب متبوعشان تحت تاثیر مدیریت آنها نتایج مطلوبی را در انتخابات کنگره به دست آورده است! فراتر از آن، ترامپ به صورت تلویحی اعلام کرده است که تصمیم خود را جهت نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 2024 اعلام خواهد کرد. در مقابل، جو بایدن رئیسجمهور کنونی آمریکا که خود را برای صدور بیانیه "شکست مطلق" در انتخابات میاندورهای کنگره آماده کرده بود، از مشاهده نتایجی که صرفا بیانگر "برتری نسبی و اندک جمهوریخواهان" در مجلس نمایندگان و سنا میباشد ابراز خرسندی کرده است. بایدن اخیرا از عزم خود برای حضور دوباره در انتخابات ریاست جمهوری خبر داده است، هر چند که بر خلاف ترامپ قصد ندارد طی روزهای آتی این تصمیم را به صورت رسمی اعلام کند!
آنارشیسم مزمن در آمریکا
به نظر میرسد "ترامپیسم" تاثیر خود را بر فضای داخلی آمریکا تا حدود زیادی گذاشته است، فارغ از اینکه ترامپ شخصا در انتخابات ریاست جمهوری 2024 شرکت کند یا خیر! پیروزی در انتخابات سنا در پنسیلوانیا و نیوهمپشایر و حتی رقابت تنگاتنگ در ایالاتی مانند نوادا و جورجیا و آریزونا را مدیون شخص ترامپ میدانند! دو دستگی و شکافی که ترامپ در میان جمهوریخواهان ایجاد کرد، منجر به آن شد تا تعدادی از آرای سلبی به ترامپ، در سبد رای دموکراتها به گردش در آید. دقیقا همین مسئله در انتخابات ریاست جمهوری 2020 به رمز پیروزی دموکراتها و بایدن تبدیل شد. دموکراتها در شماری از رقابتهای انتخابات میاندورهای با نامزدهایی از حزب جمهوریخواه روبهرو بودند که در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه به لطف دونالد ترامپ پیروز شده بودند. هر چند این نامزدهای جمهوریخواه در انتخابات مقدماتی توانسته بودند تا نظر پایههای حزب را به خود جلب کنند اما بهترین گزینه جمهوریخواهان برای غلبه بر دموکراتها محسوب نمیشدند. آنها در انتخابات مقدماتی نامزدهای میانهروی جمهوریخواه را حذف کرده بودند که امکان جلب نظر رایدهندگان در برابر دموکراتها را داشتند. دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه از نامزدهایی حمایت کرد که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ را زیر سوال میبردند. اکثریت رایدهندگان در انتخابات مقدماتی جمهوریخواه نیز به نامزدهای مورد حمایت دونالد ترامپ رای دادند. به این ترتیب دموکراتها در انتخابات روز سهشنبه برای جلب نظر رایدهندگان مستقل و معرفی نامزدهای جمهوریخواه به عنوان «تهدیدی برای دموکراسی» مسیر آسانی در پیش داشتند.
ترامپ یا ترامپیسم؟!
بسیاری از تحلیلگران مسائل آمریکا میگویند حتی اگر ترامپ از قدرت کنار رود، ترامپیسم این کشور را به نابودی میکشاند. انتخاب نامزدهای تندرو که نتیجه انتخابات سال ۲۰۲۰ را زیر سوال میبردند از سوی میچ مککانل، رهبر جمهوریخواهان در مجلس سنا مورد انتقاد قرار گرفته بود. او از «کیفیت» یا «سطح» نامزدهای پیروز در انتخابات مقدماتی ابراز نارضایتی کرده بود. به عنوان مثال بسیاری از سران حزب جمهوریخواه انتخابات مجلس سنا در ایالت نیوهمپشایر را فرصتی برای تصاحب یکی از کرسیهای حزب دموکرات در این مجلس میدانستند. با این حال رایدهندگان جمهوریخواه در انتخابات مقدماتی ایالت نیوهمپشایر به نامزد مورد حمایت دونالد ترامپ که نتیجه انتخابات سال ۲۰۲۰ را قبول نداشت رای دادند. به این ترتیب دموکراتها توانستند این کرسی خود را در مجلس سنا حفظ کنند. اکنون دموکراتها بر روی اختلاف افکنیهای ترامپ در حزب جمهوریخواهان حساب ویژهای باز کردهاند. برابری نسبی آرای دموکراتها و جمهوریخواهان در مجلس سنا و برتری نسبی جمهوریخواهان بر دموکراتها در مجلس نمایندگان، قطعا نتیجه مطلوبی برای ترامپ و طرفدارانش نیست. اکنون در جامعه آمریکا بر سر آنچه "آینده ترامپیسم" نامیده میشود اختلافات عدیدهای رخ داده است. برخی جمهوریخواهان سنتی معتقدند که باید از ناکامی اخیر ترامپ در ایالاتی مهم و سرنوشتساز مانند جورجیا، آریزونا، پنسیلوانیا و نوادا استفاده کرد و یک بار برای همیشه، هزینه جدایی مطلق وی از حزب جمهوریخواه را پرداخت کرد. برخی رسانههای وابسته به حزب جمهوریخواه صراحتا ترامپ را نه عامل اتحاد، بلکه عامل شکست در برابر دموکراتها در برخی ایالات مهم دانستهاند.
آمریکای بحران زده
انتخابات میاندورهای کنگره، نقطه پایانی برای «آمریکای بحرانزده» نیست ، بلکه نقطه آشکارساز این بحران مزمن و دامنهدار محسوب میشود. حتی اگر ترامپ تحت تاثیر نتایج انتخابات میاندورهای کنگره از معادلات حزبی جمهوریخواهان حذف شود، سندروم «ترامپ» تا مدتها جامعه آمریکا را تحت تأثیر قرار خواهد داد. «جان گلد برگ» نویسنده آمریکایی در «لس آنجلس تایمز» و در خصوص شیوع «ترامپیسم» در جامعه آمریکا مینویسد:
آنچه امروز در ترامپ و هواداران وی تبلور پیدا کرده است، خودشیفتگی است نه ایدئولوژی! ایدههایی را هم که ترامپ تاکنون به صورت هماهنگ و یکپارچه ارائه کرده، هیچگونه مبنای عقلانی درستی نداشتهاند. ترامپ مقررات را دوست ندارد، چرا که به عنوان یک تاجر، مقررات سد راه وی میشوند. او از تجارت هم خوشش نمیآید، زیرا که درکی کوتهفکرانه و بچهگانه از مفهوم «برد» دارد. او نه می داند گفتمان چیست و نه میداند استراتژی چه معنایی دارد!"
سندروم ترامپ
سندروم «ترامپ» محصول عملکرد یک فرد در رأس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن نیست بلکه منبعث از بر هم کنش مؤلفههای دائمی و ثابتی بوده که برای دهههای طولانی، تار و پود آمریکا را تشکیل دادهاند. بدون شک پس از مشخص شدن نهایی نتایج انتخابات میاندورهای کنگره، منازعه ترامپ و جمهوریخواهان سنتی به نقطه اوج خود خواهد رسید. قطعا رئیسجمهور سابق آمریکا حاضر به وداع با معادلات قدرت در کشورش نیست. در چنین شرایطی احتمالا سران حزب جمهوریخواه باید با او دست به معامله زده یا خود را برای عواقب و تبعات سرکشیهای ترامپ آماده کنند. اوضاع آشفته ناشی از این تقابل همه جانبه، جامعه آمریکا را در بر خواهد گرفت. سندروم «ترامپ» قرار نیست دست از سر جامعه آمریکا و به طور کلی جامعه غرب بردارد. تار و پودهای مخفی و آشکاری که نقش «ترامپ» را در کاخ سفید حک کرد، تا زمان استقرار حاکمیت نظام سرمایهداری و تبلور نگاه متوهمانه هژمون محور در این نظام از بین نخواهند رفت. در این معادله اساسا اهمیتی ندارد که جمهوریخواهان یا دموکراتها با چه نسبتی در مجلس نمایندگان یا مجلس سنا تقسیم شوند!