صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۸  ، 
شناسه خبر : ۳۴۱۵۱۴

 1) «وحدت و الفت»، در زُمره لشکر حق و عقل است، و «اختلاف و شکاف انداختن»، از جنود جهل در جبهه باطل. چه جبهه‌های قدرتمندی، که با همین شگرد مسموم شیاطین، دچار تجزیه و شکست شدند. نتیجه تفرقه، سرخوردگی و واگذاشتن میدان به قدرت‌های شیطانی است. چنان که ملت ما دست‌کم دو بار، یکی در نهضت مشروطیت (116 سال قبل) و دیگری در نهضت ملی کردن نفت (69 سال قبل) گرفتار آن شد.

2) شیخ فضل‌الله نوری(ره)، در گرگ و میش انحراف نهضت عدالت‌خواهی به مشروطه توجه می‌داد: «اختلاف میان ما و لامذهب‌هاست که منکر اسلامیت و دشمن دین حنیف‌اند... آنچه خیلی لازم است برادران بدانند و از اشتباه کاری خصم بی‌مروتِ بی‌دین تحرّز نمایند، این است که چنین ارائه می‌دهند که علما دو فرقه شده‌اند و با هم حرف دینی دارند و با این اشتباه کاری، عوام بیچاره را فریب می‌دهند... افسوس که این اشتباه را با هر زبانی و به هر بیانی بخواهیم دفع شود، خصم بی‌انصاف نمی‌گذارد». اما نفوذ خط تحریف و انحراف نهضت، بسیار عمیق شده بود. ده‌ها انجمن سرّی مانند «کمیته دهشت» در ارتباط با سفارت انگلیس فعال بودند. نهضت عدالت‌خواهی که منحرف شد و مشروطه انگلیسی به جای آن نشست، شیخ فضل‌الله نوری، مجتهد بزرگ و طرفدار «مشروطه مشروعه» را به دست کسانی چون 
یفرم خان ارمنی اعدام کردند. اما آیا به آیت‌الله بهبهانی و آیت‌الله طباطبایی که در طیف مقابل شیخ فضل‌الله ایستاده بودند‌، ترحم ورزیدند و بر صدر نشاندند؟ نه، کمیته دهشت وابسته به تروریست مرتبط با سفارت (حیدر عمواوغلی) پس از تثبیت کودتا، آیت‌الله بهبهانی را ترور کردند؛ و همزمان، بر آیت‌الله طباطبایی سخت گرفتند. بعدها ماهیت ضددینی و ضدملی جریان نفوذ آشکار‌تر شد، مرحوم طباطبایی گفت: «سرکه ریختیم، شراب شد». این انحراف، سنگ بنای جنایت بزرگ‌تر انگلیس در تدارک کودتای سوم اسفند 1299 و تحمیل رژیم پهلوی به ملت ایران برای بیش از نیم قرن بود.
3) دشمنان ما، بارها همان نقشه تفرقه‌انگیزی را به اجرا گذاشته‌اند که آخرین و پیچیده‌‌‌ترین آن، فتنه دو ماه قبل بود. بی‌تردید رشد عقلانیت در میان بخش عمده‌ای از ملت و نخبگان ما، عامل اصلی ناکامی غرب در این جنگ احزاب اخیر بود. یک نشانه شکست دشمنان، تشدید جنایت و شرارت و ترور بود. عناصر همسو با بیگانگان، برخلاف ماموریت اصلی مجبور شدند نقاب از چهره بردارند. آنها ابتدا مدعی جنبش و انقلاب(!!) شدند، سپس دنده عقب گرفتند و از سر عقده گفتند «حتی اگر سه درصد مردم همراه شوند، می‌شود نام انقلاب بر این حوادث گذاشت». اما در بازه زمانی کمتر از دو ماه، فقط اشرار اجاره‌ای و تروریست‌ها بودند که در گوشه و کنار دیده شدند، آنهم با ارتکاب جنایاتی شنیع. عناصر همسو با سرویس‌های جاسوسی غرب، در کف خیابان، از مردم بی‌محلی دیدند و سیلی دوم را از حضور حماسی همان مردم خوردند. بنابراین ناچار، کوشیدند تا دانشگاه‌ها با جمعیت قریب چهار میلیون نفری را اتاق جنگ خود قرار دهند، شاید که بتوانند مثلا ده درصد دانشگاهیان را به بازی بگیرند، اما آنجا هم تحقیر بزرگی را از دانشگاهیان به جان خریدند. در ادامه، کار را به رعب‌افکنی و شرارت برای نمایش اعتصاب زورکی در بازار کشاندند، اما جز ناکامی عایدشان نشد. این بساط آفتابه لگن هفت دست، سرانجام به منجلاب جنایات تروریستی ختم شد و همان، خون حماسه را در رگ‌های مردم غیور ما به جوش آورد تا لعنت و انزجار عمومی را نثار وطن‌فروشان کنند.
4) اشرار اغتشاشگر و تروریست‌های اجاره‌ای در این دو ماه، جنایات بسیاری را مرتکب شدند و هر کدام باید تاوان سنگینش را بپردازند. اما جنایتی که مادر همه این جنایت‌هاست، جنایت «تحریف» توسط منافقین است. فتنه‌های خونین، از متن روند تحریف‌گری و وارونه‌نمایی حقیقت زاده می‌شوند. تحریف است که مرز حق و باطل را غبارآلود و امکان تشخیص را برای عوام دشوار می‌سازد و از همین طریق، امکان سربازگیری شیاطین را فراهم می‌کند. سرویس‌های غربی به‌ویژه در دو دهه اخیر، از منافقین جدید سربازگیری کردند. همچنان که معاون وزیر ارشاد دولت متظاهر به اصلاحات و برخی روزنامه‌نگاران همسو، از سردبیری شبکه صهیونیستی- سعودی «اینترنشنال» سر درآوردند؛ و نیز، برخی نمایندگان متواری مجلس ششم، که زیر پرچم آمریکا و انگلیس رفتند.
5) خط تحریف به پیشاهنگی یهودیان، جریان لعنت شده الهی است و هرکس با آنها هم‌پیاله شود، گرفتار مرض سنگدلی و ویران کردن پل‌های پشت‌سر می‌شود. خداوند در آیات 12 و 13 سوره مائده، پیمان‌شکنی پس از هدایت را علت لعنت‌شدگی یهودیان برمی‌شمارد و سپس کار ویژه آنها را «تحریف» می‌نامد: «فَبِما نَقْضِهِمْ ميثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَهًًْ يُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ. پس به خاطر اینکه پیمان‌شان را شکستند، آنان را لعنت کردیم (از نعمت هدایت و توبه محروم کردیم) و دل ایشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آن اثر نکند). آنها کلمات خدا را تحریف و از جای خود تغییر می‌دهند و از کلماتی که به آنها یادآوری شده، نصیب بزرگی را از دست دادند».
6) منافقینی که حقیقت را کتمان یا تحریف کنند، در لعنت‌شدگی، به شیاطین و یهود نسبت می‌رسانند، مگر اینکه خیانت خود را جبران کنند. پروردگار متعال درآیات 159 و 160 سوره بقره هشدار می‌دهد: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ. إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا... همانا آنان که آیات روشن و هدایتی را که فرستادیم، کتمان نمایند- بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم- آنها را خدا و تمام لعن‌کنندگان لعن می‌کنند؛ مگر آنان که توبه و اصلاح و روشنگری کردند». همچنین در آیات 145 و 146 سوره نسا تاکید شده است: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا. إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ. همانا منافقان در پست‌‌‌ترین جای جهنم هستند و برای آنان، هرگز یاوری نخواهی یافت؛ مگر آنها که توبه و اصلاح کردند و به (دین) خدا درآویختند و دین خود را برای خدا خالص گردانیدند، پس این گروه، همراه مؤمنان هستند».
7) اگر عقلانیت، چراغ راه انسان و مایه نجات اوست، عبور از خطوط قرمز حق، عقل را از زیرک‌‌‌ترین افراد می‌گیرد و دچار خبط و شیطان‌زدگی می‌کند. امیر مومنان‌(ع) در خطبه 215 نهج‌البلاغه، به ماجرای کسی اشاره می‌کند که رشوه آورده بود. امام می‌فرماید به او گفتم: «أَمُخْتَبِطٌ أَمْ ذُوجِنَهًًْ أَمْ تَهْجُرُ. خرد آشفته‌‏اي؟ يا جن‌زده؟ يا دیوانه شده‌ای؟... علي را با نعمتي كه نپايد و لذتي كه به سر آيد، چه كار؟! پناه مي‌بريم به خدا از خفتن عقل و زشتي لغزش‌ها و از او ياري مي‌خواهيم». امام، همچنین در توصیف منافقین پیمان‌شکن، تعبیر شگرفی دارد: «شیطان را ملاک و پشتوانه کار خود گرفتند و شیطان هم آنها را در دام‌‌های خود قرار داد؛ پس در سینه آنان تخم کرد و جوجه گذاشت و به‌تدریج، در عقل‌های آنان رخنه کرد و با چشمان‌شان نگریست و با زبان‌شان سخن گفت؛ آنان را گرفتار خطا و لغزش کرد و نادرستی و ناراستی‌ها را در نگاه‌شان آراست»(خطبه 7 نهج‌‌البلاغه).
8) چرا برخی مدعیان اصلاح‌طلبی، در شرارت‌انگیزی اخیر، در زمین دشمنان سنگدل ملت ایران بازی کردند و نه‌تنها از جنایات مزدوران دشمن بیزاری نجستند، بلکه جنایت و شرارت را اعتراض جا زدند؟ آنها عقبه سقوط بیست ساله (بعضا سی ساله و بیشتر) دارند. در دوران مدیریتی و همچنین در چند نوبت آشوب‌افکنی‌های آنان، به والا‌‌ترین مقدسات ملت ما جسارت شد، اما خم به ابرو نیاوردند؛ و حال آن که اگر کسی حرفی می‌گفت که به تریج قبای جناح و حزب‌شان برمی‌خورد، غیرتی می‌شدند و غوغا برپا می‌کردند. تعجب نکنید اگر در فتنه ترکیبی اخیر، دُز بی‌غیرتی این جماعت بالاتر رفت. سقوط در مسیر انحراف و تحریف، انتها ندارد. اگر نام اعتراض مدنی بر واقعیت «اغتشاش، شرارت، تجزیه‌طلبی و تروریسم آشکار» گذاشتند، 13 سال قبل هم کشور را با دروغ تقلب، به کام بی‌ثابتی کشاندند و با آتش‌زدن به سرمایه بزرگ مشارکت 85 درصدی مردم در انتخابات، معبری برای شبیخون سیا و موساد و ام‌آی‌سیکس ساختند. آن همه فریبکاری و جنایت در سال 1388 - و تحریم برآمده از آن- در حالی رخ می‌داد که یکی از سران فتنه، چند نوبت در محافل خصوصی اذعان کرده بود که باور ندارد تقلبی رخ داده است. او چندبار در خلوت، به دروغ بودن ادعای تقلب اعتراف را کرد، اما یک‌بار حاضر نشد در حضور مردم شهادت بدهد و بر آتش دشمن افروخته فتنه آب بریزد. اسارت و لعنت‌شدگی از این آشکارتر؟! بی‌تردید، همین جریان آلوده تحریف بود که حاشیه امنیت برای تروریست‌ها و اشرار آدمکش ساخت و سلاح آنان را با گلوله‌های مسموم تحریف، خشاب‌گذاری کرد.
9) امام خمینی(ره) با ذکاوت تمام و برآمده از همه ادبیات دینی و عبرت‌های تاریخی فرمودند «منافقین از کفار بدترند». دشمن داشتن منافقین، حکم قاطع قرآن حکیم است: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللهُ. دشمنان به حقیقت، آنها هستند، از آنان بر حذر باش، خداوند آنان را بکشد». خداوند بر همین مبنا، از دودستگی درباره منافقان منع فرموده است: «فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللهُ أَرْكَسَهُمْ بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلََّ اللهُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا. شما را چه شده که درباره منافقین دو گروه شده‌اید؟ در صورتی که خدا آنان را به کیفر اعمال ناپسندی که مرتکب شده‌اند [در کفر و گمراهی] وارونه كرده است. آیا می‌خواهید کسانی را که خدا [به خاطر اعمال ناپسندشان] گمراه کرده هدایت کنید؟ و هر کس را خداوند [به خاطر اعمالش] گمراه کند هرگز برای او راهی نخواهی یافت».
10) مجموع نیرو و امکاناتی که صهیونیسم مسیحی (آمریکا، اسرائیل برخی دولت‌های اروپایی و ارتجاع منطقه‌ای) پای آشوب ترکیبی اخیر هزینه کردند، ویرانگر‌تر از صدها بمب بتن‌شکن بود و با این همه شکست خوردند. بنابراین ایستادگی و چیرگی ملت ایران بر این فتنه ترکیبی هم، حماسه بسیار بزرگی است. جمهوری اسلامی ایران در برابر پیچیده‌‌‌ترین جنگ‌های قدرت‌های شرور، جانانه ایستاد و خم به ابرو نیاورد، چون پشتوانه و عقبه قدرتمند مردمی دارد. دشمن، بزرگ‌‌‌ترین ضربه را از بینش مردمی خورد که پای ولایت ایستادند و مجال معرکه‌گیری در زمین فراهم شده از سوی جریان تحریف را به دشمن ندادند.
منبع: روزنامه کیهان /محمد ایمانی
نام:
ایمیل:
نظر: