صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  خرد >> گزارش
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۹  ، 
شناسه خبر : ۳۴۱۹۹۱
واکاوی ترفندهای دشمن در جنگ شناختی و راهکارهای مقابله با آن
برجسته‌سازی و ضریب دادن به آسیب‌ها و مشکلات جامعه ایران و در نقطه مقابل، سانسور، حذف و نادیده گرفتن دستاوردها و به طور کلی، حوزه‌های قدرت و قوت جامعه و نظام اسلامی یکی از مهم‌ترین ترفندهای دشمن در جنگ شناختی برای ایجاد خطای محاسباتی نزد مردم، نخبگان و مقامات ایرانی است[...]
پایگاه بصیرت / مصطفی قربانی

برجسته‌سازی و ضریب دادن به آسیب‌ها و مشکلات جامعه ایران و در نقطه مقابل، سانسور، حذف و نادیده گرفتن دستاوردها و به طور کلی، حوزه‌های قدرت و قوت جامعه و نظام اسلامی یکی از مهم‌ترین ترفندهای دشمن در جنگ شناختی برای ایجاد خطای محاسباتی نزد مردم، نخبگان و مقامات ایرانی است. تمرکز دشمن بر این شیوه در کنار وجود برخی زمینه‌های عینی داخلی، در مواردی سبب ایجاد قضاوت‌های نادرستی نزد برخی مخاطبان وطنی از وضعیت قدرت نظام و موقعیت کشور می‌شود. این در حالی است که در کنار ضعف‌ها و آسیب‌ها، نقاط قوت و دستاوردهای بی‌شماری هم در داخل کشور وجود دارد که برای داشتن یک تصویر و قضاوت دقیق و منطبق با واقعیت‌ها، باید با دیدی همه‌جانبه، در کنار دیدن ضعف‌ها، به قوت‌ها هم توجه داشت. در متن حاضر ضمن بررسی این موضوع، دلایل آن و چگونگی مواجه شدن با آن نیز به صورت مختصر واکاوی می‌شود.

روش‌شناسی ارزیابی قدرت
«قدرت» مفهومی ذوابعاد است که بنا به طبیعتی که دارد، در ارزیابی آن باید تمامی این ابعاد و ارکان مدنظر قرار گیرد. در واقع، قدرت مفهومی است که ابعاد ملموس(مادی) و غیرملموس(معنوی) دارد و برای ارزیابی قدرت هر عاملی اعم از فرد یا کشور، باید به مجموعه‌ این ابعاد توجه کرد. با توجه به آنچه گفته شد، یکی از مهم‌ترین آسیب‌های روش‌شناسانه در ارزیابی قدرت و موقعیت جمهوری اسلامی ایران، تک‌‌بعدی یا تک‌عاملی دیدن قدرت آن است؛ به این معنا که در ارزیابی عامه، به طور معمول، شاخصه‌های اقتصادی و به طور کلی، وضعیت اقتصادی کشور ملاک ارزیابی قدرت نظام قرار می‌گیرد. حال اگرچه اقتصاد و شاخصه‌های اقتصادی به حتم یکی از مهم‌ترین معیارهای ارزیابی قدرت هر نظام سیاسی است، اما معیارهای ارزیابی قدرت هر کشوری، فقط شاخصه‌های اقتصادی نیست. اساساً مخاطب وطنی در این وضعیت گرفتار «خطای هاله‌ای» شده است؛ خطایی که در آن، مخاطب به دلیل با اهمیت دانستن یک بعد مسئله، سایر ابعاد آن را نادیده می‌گیرد. بر این اساس، در وضعیت کنونی به دلیل آنکه مسائل اقتصادی کشور تداوم، عینیت و عمومیت بیشتری دارد، افکار عمومی و حتی نخبگی با دقت در این موضوع، از سایر ابعاد قدرت نظام غفلت کرده و بدون توجه به سایر ابعاد و حوزه‌های قدرت نظام، صرفاً شاخصه‌های اقتصادی را ملاک ارزیابی قدرت نظام قرار می‌دهد.

دلایل شکل‌گیری خطای هاله‌ای
چرایی و دلایل شکل‌گیری این خطای هاله‌ای در ذهن مخاطبان وطنی، افزون بر وجود مشکلات اقتصادی متداوم و متراکم، به دو عامل دیگر برمی‌گردد: اول جنگ شناختی دشمن که طی آن تلاش می‌شود با مگس‌وار نشستن روی مشکلات اقتصادی، علیه ایده‌ها، ساختارها، سیاست‌ها، رفتارها، کارگزاران و در مجموع، هر آنچه رنگ‌ و بویی از نظام دارد، عملیات روانی انجام دهد تا در معرض اعتبارزدایی و تخریب قرار گیرند. عامل دیگر شکل‌گیری خطای هاله‌ای در ارزیابی قدرت نظام، به ضعف در تبیین دقیق، سریع و به موقع اوضاع کشور و مشکلات آن از یک‌سو و توانمندی‌های نظام از سوی دیگر برمی‌گردد. درواقع، در مقابل سم‌پاشی‌های روانی رسانه‌ای جبهه دشمنان، اقدامات رسانه‌ای اثربخش برای خنثی‌سازی اقدامات رسانه‌ای دشمنان و بازگویی توانمندی‌های نظام صورت نمی‌گیرد.

چه باید کرد؟
برای جلوگیری از تشدید این خطای هاله‌ای باید تلاش شود منظومه قدرت نظام، یعنی همه ابعاد و حوزه‌های قدرت نظام، به طور دقیق و واقعی، آنگونه که رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان نظام(1401/1/23) تأکید داشتند، دیده شود. در توضیح بیشتر باید گفت، پایداری نظام در وضعیت جنگ ترکیبی جامع و حداکثری دشمن، توسعه نفوذ منطقه‌ای و ایجاد محور مقاومت اسلامی در منطقه، پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیک در حوزه‌های مختلف، دستیابی به قدرت دفاعی بازدارنده و راهبردی، تثبیت سازوکارهای مردم‌سالاری دینی، ایجاد امنیت پایدار و... بخش‌هایی از قدرت نظام است که همگی تحت‌الشعاع مسائل و مشکلات اقتصادی قرار گرفته و سبب شده است تصویری دقیق از منظومه قدرت نظام نزد افکار عمومی شکل نگیرد.
یک نکته مهم که از بحث بالا نتیجه گرفته می‌شود، این است که بخشی از آنچه سبب شکل‌گیری خطای هاله‌ای از قدرت نظام شده، اساساً ماهیت پروژه‌ای دارد؛ یعنی در اثر تلاش‌های برنامه‌ریزی شده دشمن ایجاد شده است. بنابراین، در نقطه مقابل باید تلاش شود ضمن خنثی‌سازی عملیات روانی رسانه‌ای دشمن، تصویری دقیق از منظومه قدرت نظام نزد افکار عمومی شکل گیرد. در تلاش برای این منظور نیز افزون بر تبیین سریع، دقیق و به موقع رویدادها و روندهای کشور، باید در حوزه‌های مختلف کوشید تا با اتکا بر داده‌های تاریخی، حافظه تاریخی توده‌های مردم را زنده کرد. درواقع، دستاوردها و حوزه‌های قدرت جمهوری اسلامی اگر با رویکردی تاریخی مورد توجه قرار گیرند، بیش از پیش اهمیت خود را پیدا می‌کنند؛ نکته‌ای که تا کنون توجه چندانی به آن نشده است. برای نمونه، یکی از مهم‌ترین دستاوردها و حوزه‌های قدرت جمهوری اسلامی، حوزه دفاعی است که در این حوزه بر تمامی ضعف‌ها و مسائل تاریخی فائق آمده است و اکنون اگر با رویکردی تاریخی تبیین شود، اهمیت آن بیشتر نمایان می‌شود. برای نمونه، وقتی نیروی دریایی سپاه در اقدامی غرورآفرین، نفت‌کش انگلیسی را در خلیج‌فارس توقیف کرد یا وقتی نیروی هوافضای سپاه، پهپاد آمریکایی گلوبال هاوک را سرنگون کرد، بهترین فرصت برای تبیین نقش قدرت دفاعی نظام و نمایاندن هر چه بیشتر این حوزه از قدرت نظام بود که متأسفانه از آن بهره‌برداری لازم صورت نگرفت. در مواجهه با این قضایا کافی بود به سرنگونی هواپیمای مسافربری کشورمان به دست آمریکا یا نقش انگلیس در جداسازی هرات از ایران در اوایل دوره قاجار و در مقاطع دیگری، چون اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و... اشاره می‌کردیم. توضیح آنکه در همه این قضایای تاریخی چون قدرت دفاعی بازدارنده نداشتیم، آن وقایع تلخ رخ می‌داد، اما اکنون چون قدرت دفاعی بازدارنده داریم، می‌توانیم انگلیس و آمریکا را در خلیج‌فارس تحقیر کنیم و این همان انگلیس و آمریکایی هستند که در طول تاریخ جنایت‌های متعددی علیه ملت ایران مرتکب شده‌اند. ‌بهره‌برداری نکردن از اینگونه فرصت‌ها برای نمایاندن اهمیت قدرت دفاعی کشور در حالی است که دشمن در جنگ شناختی خود همواره می‌کوشد میان حوزه دفاعی با معیشت مردم دوگانه‌سازی کند. بنابراین، اهمیت قدرت دفاعی برای افکار عمومی، آنگونه که شایسته است، نمایان نمی‌شود. مبتنی بر این مطالب، راهکار مقابله با این روندها، دقیقاً خلاف دشمن عمل کردن است، یعنی اولاً باید به طور جدی جهاد در عرصه تبیین‌گری و روشنگری را در اولویت گذاشت و ضمن تبیین خباثت دشمنان و افشای جنگ ترکیبی آنها در وارونه‌نمایی واقعیت‌ها و دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی، به تنویر اذهان مردم و جوانان دست زد و داشته‌ها و توانمندی‌های کشور در عرصه‌های گوناگون را به رخ کشید.

نام:
ایمیل:
نظر: