صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

حماسه و جهاد >>  حماسه وجهاد >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۷  ، 
شناسه خبر : ۳۴۲۱۴۴
استادان ادوار «مدرسه جهادی خواندن» در بشاگرد مطرح کردند؛

نشست هم‌اندیشی اساتید ادوار «مدرسه جهادی خواندن» با دبیرکل نهاد دوشنبه ۷ آذر ۱۴۰۱ در سالن جلسات کتابخانه مرکزی پارک‌شهر تهران برگزار شد.

خاک بشاگرد انسان را پاگیر خود می‌کند

امیر والی، مسئول پیشین کمیته امداد بشاگرد، در این نشست با اشاره به خاطراتی از فعالیت‌های مرحوم حاج عبدالله والی در بشاگرد گفت: اسفندماه سال ۱۳۶۰ حاج عبدالله والی به بشاگرد می‌رود و در فروردین ۱۳۶۱ به بیماری مالاریا مبتلا می‌شود و به تهران برمی‌گردد. در اردیبهشت سال ۱۳۶۱ من به بشاگرد رفتم و در مسیر، همه فکرم این بود که این راه صعب‌العبور را چگونه می‌توانم بازگردم. ما آن زمان مسیر میناب تا روستای ربیدون را در ۱۸ ساعت طی می‌کردیم و دشواری‌های فراوانی برای خدمت‌رسانی داشتیم.

 

وی افزود: آن زمان در بشاگرد مدرسه نبود، اما امروز و در سایه زحمات عزیزان، اوضاع بسیار متفاوت شده است و بسیاری از افراد، دیگر بشاگرد را جزء مناطق محروم به حساب نمی‌آورند. از صحبت‌های مطرح‌شده توسط استادان حاضر نیز مشخص است که دیدگاه همه بسیار به هم نزدیک است. این هماهنگی، همان نتیجه دلخواه ما از کار گروهیِ جهادی است. حاج عبدالله والی نیز می‌گفتند گویی خاک بشاکرد چسب دارد و هرکس به اینجا سفر می‌کند، عاشق بشاگرد و مردمانش می‌شود.

امیر والی تأکید کرد: اگرچه در آن سال‌ها اقدامات بزرگی در حوزه راهسازی و مسجد و مدرسه‌سازی انجام شد، اما کار جهادی حاج عبدالله والی در بشاگرد، فرهنگی بود. حاج عبدالله والی می‌گفت «بشاگرد را باید بشاگردی بسازد». ایشان در سال ۱۳۶۱ به محضر امام خمینی (رحمت الله علیه) رسیدند و امام به ایشان فرموده بودند «به داد بشاگرد برسید؛ چرا که سربازان خوبی برای امام زمان(عج) در بشاگرد حضور دارند». حاج عبدالله همان ‌جا لبیک گفت و عزمش را جزم کرد.

هم‌افزایی و هماهنگی، شرط توفیق بیشتر در خدمت‌رسانی به مناطق محروم

حجت الاسلام والمسلمین سیدمحسن مؤمنی، رئیس کمیته امداد بشاگرد در ادامه این مراسم، ضمن اشاره به فرازهایی اخلاقی از ادعیه صحیفه سجادیه درباره نشست حاضر، گفت: در وضعی قرار داریم که می‌توانیم به تربیت مربیان بومی برای منطقه بشاگرد فکر کنیم. تربیت مربی در بشاگرد لازم است و ما باید بتوانیم در هر زمینه‌ای استاد و مربی در این منطقه داشته باشیم. اگر بناست فعالیت‌های مستمری در آن‌جا صورت بگیرد، برنامه‌ریزی‌ها باید منسجم و هماهنگ باشد. کارهای صورت‌گرفته در حوزه اشتغال و مشاوره فراتر از فعالیت یک مدرسه جهادی خواندن بود که جای شکر و تقدیر دارد. همچنین باید توجه داشت با توجه به فعالیت گروه‌های جهادی مختلف در منطقه، می‌توان با نگاه هم‌افزایانه کارها را به صورت مشترک به پیش برد. وجود حدود ۲۷۰۰ دانش‌آموز راهنمایی و دبیرستان در منطقه نشان‌دهنده نیاز مبرم به آموزش و استعدادیابی است. اکنون ما در حال آموزش حدود ۱۵۰ مربی کودک هستیم، به طوری که در تابستان حدود ۵ هزار دانش‌آموز مقطع ابتدایی را زیر پوشش می‌گیرند.

وی در حوزه فعالیت‌های مربوط به حوزه مشاوره و روانشناسی در بشاگرد گفت: برای برگزاریِ جلسات منظم کارگاه‌های آموزشیِ روانشناسی و مشاوره تخصصی در حوزه ازدواج و پیش از ازدواج به مردم بشاگرد، اعلام نیاز و آمادگی می‌کنیم.

در بشاگرد، غم بزرگ به کار بزرگ تبدیل شد

در ادامه حمیدرضا داداشی، مربی آموزش داستان و روزنامه‌نگاری در مدرسه جهادی خواندن گفت: چیزی که در بشاگرد یافتم دقیقاً همان صفا و صمیمیتی بود که به دنبال آن می‌گشتم. نمی‌دانم خاک بشاگرد چه کششی دارد که حتی پس از پایان دوره و بازگشت به تهران منتظر تماس دوستان بودم تا بگویند برای اجرای دوره جدید طرح، به بشاگرد بیا. وقتی می‌بینم که مرحوم حاج عبدالله والی به کمک برادران و دوستانش چه کار بزرگی انجام دادند، یاد این حرف خانم توران میرهادی می‌افتم که: «غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنید!».

داداشی درباره برگزاری کلاس‌های داستان‌نویسی در بشاگرد گفت: بچه‌های شهرستان در داستان‌نویسی قوی‌تر و خلاق‌تر از بچه‌های پایتخت ظاهر شده‌اند. من از استعداد و خلاقیت بچه‌های بشاگرد در داستان‌نویسی حیرت کردم؛ به طوری که توانستیم برخی از آثار آنها را در مجله کیهان بچه‌ها چاپ کنیم. من مجموعه داستان بچه‌های بشاگرد را ویرایش و آماده چاپ کرده‌ام و پیشنهاد و درخواست می‌کنم با حمایت نهاد آن را به چاپ برسانیم و به ماندگار شدن آثار این بچه‌ها کمک کنیم.

وی در ادامه یادداشتی را درباره تجربیات خود در دومین دوره طرح مدرسه جهادی خواندن برای حاضران خواند.

فعالیت‌ جهادی را به دیگر نقاط محروم تعمیم دهیم!

علی دانشور، سردبیر کیهان بچه‌ها و مربی آموزش نقاشی در این دوره جهادی گفت: اولین سفری که برای حضور در مدرسه جهادی خواندن به بشاگرد رفته بودم حسی مانند حس دوران دفاع مقدس به من دست داد و خود را در فضایی یافتم که همه به یکدیگر مهر و محبت دارند. کار جهادی را نباید صرفاً در کلمه، جهادی دانست، بلکه حس جهادی باید به تجریه وجودی ما تبدیل شود. امروز بشاگرد به نمونه شاخص کار جهادی تبدیل شده است. کار جهادی در گذشته محدود به سیمان و آجر و ساخت بنا بود، اما امروزه معنای آن گسترش یافته و حوزه فرهنگ را نیز شامل شده که بخشی از آن را در قالب اجرای موفق طرحِ مدرسه جهادی خواندن دیدیم. باید توجه داشته باشیم که کار جهادی مختص به بشاگرد و مناطق دوردست و مرزی نیست. امروزه در برخی نقاط حاشیه‌ای پایتخت مردمانی به مراتب محروم‌تر زندگی می‌کنند؛ مناطقی که شاید ۲۰ کیلومتر بیشتر با پایتخت کشور فاصله نداشته باشند.

دانشور تصریح کرد: با توجه به ظرفیت عظیم نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و برخورداری از شبکه گسترده کتابخانه‌های عمومی، باید در نقاط مختلف کشور این نگاه جهادی را جاری و ساری کنیم. به این منظور لازم است تجربه فعالیت‌های صورت‌گرفته را در اختیار علاقه‌مندان بگذاریم..

استعدادها را کشف و در قالب یک طرح جامع، به آنها توجه کنیم

در ادامه، محمدحسین صلواتیان، مدیرمسئول کیهان بچه‌ها و مربی آموزش نقاشی و سرود در این طرح گفت: در فعالیت فرهنگی برای مناطق محروم دو کار مهم باید رخ دهد: یکی کشف استعدادها و دیگری توجه به استعدادها که باید در قالب یک طرح جامع به آن پرداخته شود. مسئولیت‌ و ظرفیت‌ قابل‌توجه نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، ایجاب می‌کند از این موضوع استقبال کند. بنده طرحی با عنوان «سینا» در این حوزه نوشته‌ و از جوانب مختلف به آن پرداخته‌ام. معتقدم مناطق محروم مانند طور سینایی است که می‌تواند ما را به مراتبی از توفیق و دستگیری از محرمان برساند و آن آتش مبارک و هدایتگر ـ که در طور سینا الهام‌بخش حضرت موسی (ع) شد ـ‌ در همین مناطق محروم پیدا می‌شود. این طرح را به مسئولان نهاد ارائه می‌کنم.

آثار بچه‌های بشاگرد را منتشر کنیم!

بابک نیک‌طلب، شاعر و مربی آموزش شعر کودک و نوجوان نیز تجربه شرکت در طرح مدرسه جهادی خواندن را درس بزرگی برای خود دانست و گفت: نکته‌ای که در آنجا مشاهده کردم و تا حدی مغفول واقع شده، انعکاس فعالیت‌های بچه‌هاست؛ بچه‌های مستعدی که خیلی زود شکوفا می‌شوند. باید فعالیت‌های آنها را به‌موقع رسانه‌ای کنیم و آنها را در سنگر خود حفظ کنیم. یکی از انتقادات وارد به فعالیت‌های فرهنگی این است که ما بچه‌ها را تا دوره نوجوانی پرورش می‌دهیم و حفظ می‌کنیم ولی در اوایل جوانی و در دوران شکوفایی استعدادشان آنها را به حال خود رها می‌کنیم.

وی افزود: ما در حوزه مجلات نوجوان فقیر هستیم و فضای مطلوبی برای انعکاس فعالیت‌ها و توانایی نوجوانان نداریم؛ موضوعی که در مدرسه جهادی خواندن در بشاگرد نیز به شدت به چشم آمد. این بچه‌های مستعد نیازمند رسانه‌ای برای مطرح شدن هستند. این در حالی است که همه بچه‌ها دارای یک گوشی هوشمند و ارتباط با شبکه‌های اجتماعی بودند. از مسئولان نهاد می‌خواهم که بخشی را در قالب نشریه یا رسانه مجازی به انتشار آثار تولیدشده در این طرح‌ها اختصاص دهند.

با شیوه‌های سنتی برای بچه‌ها قصه‌گویی کنیم!

علی افسری، مربی قصه‌گویی و کتابخوانی در بشاگرد نیز گفت: من با توجه به تجربه «قصه ظهر جمعه»، در دوره اول طرح مدرسه جهادی خواندن، کار قصه‌گویی را به سبک سنتی انجام دادم که با استقبال بچه‌ها مواجه شد و توانستند مزه شیرین آن را بچشند. اگرچه در حال حاضر، قصه‌گویی برنامه مستمر کتابخانه‌های عمومی در سراسر کشور است، اما بسیار علاقه‌مندم که این امکان همچنان فراهم باشد که بتوانم برای بچه‌ها، با همان شیوه‌های سنتی که در مدرسه جهادی خواندن تجربه کردیم، قصه بگویم.

سایر مناطق محروم نیز از برکات طرح‌های جهادی برخوردار شوند!

در ادامه مبین اردستانی، مربی آموزش شعر، با تأکید بر لزوم استمرار و پیوستگی برنامه‌هایی چون مدرسه جهادی خواندن در نهاد گفت: خوشبختانه از فعالیت‌های جناب آقای رمضانی دبیرکل جدید نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور نیز مشخص است که بر استمرار این امر مهم اهتمام دارند و اهل کارهای نمایشی نیستند. من با این هدف که آورده‌ای برای بچه‌های بشاگردی داشته باشم، قدم به این منطقه گذاشتم، اما متوجه شدم که من باید از بشاگرد بیاموزم. در ادامه این حرکت باید فضا را برای بچه‌های مستعد آن منطقه فراهم کنیم تا خودشان به بچه ها آموزش دهند. شهرستان ری نیز که من در آن زندگی می‌کنم دارای محرومیتی مانند بشاگرد است و باید به آن رسیدگی شود. می‌توان چنین طرح‌هایی را در این مناطق نیز اجرا کرد که مطمئناً با استقبال مواجه خواهد شد.

آموزش، بچه‌ها را دور هم جمع می‌کند

سمیه شیخی، مربی آموزش خوشنویسی نیز در سخنان کوتاهی گفت: در دوره‌ای که برای تدریس خوشنویسی در مدرسه جهادی خواندن در بشاگرد حاضر بودم، همواره پیگیر بودم که، با حمایت مسئولان نهادی و غیرنهادی، شرایطی فراهم شود که بتوانم حضور مستمری در این مناطق داشته باشم تا حداقل ماهی یک یا دو بار با برگزاری کلاس خوشنویسی برای بچه‌های مستعد و علاقه‌مند به این منطقه بیایم. اگر تمهیدات لازم فراهم شود من آمادگی حضور مستمر در این منطقه را دارم. آموزش هنر سنتیِ خوشنویسی عامل دور هم‌ جمع‌شدن بچه‌ها در این مناطق می‌شود.

با چاپ آثار بچه‌ها از آنها حمایت کنیم!

مریم زندی، مربی آموزش شعر و کتابخوانی، سخنان خود را با شعری از یکی از بچه‌های بشاگردی شرکت‌کننده در کلاس‌های شعر خود آغاز کرد و گفت: بشاگرد واقعاً پر از استعداد است. اقدام نهاد کتابخانه‌ها برای برگزاری «مدرسه جهادی خواندن» بسیار قابل ستایش است. کاری هدفمند و دلسوزانه بود که نتیجه آن نیز دیده شد. بنده بیشتر از آن چیزی که یاد دادم از بچه‌های بشاگرد یاد گرفتم. حضور در این طرح و مواجهه با اصالت، سادگی و اتحاد آنها درس‌های زیادی برای من داشت که نمونه آن سرود دسته‌جمعی آنها قبل و پس از اقامه نماز بود.

وی افزود: خوشبختانه زمانی که من به بشاگرد سفر کردم بچه‌های علاقه‌مند تحت آموزش‌های پیشین این طرح نزد بزرگان ادبیات کشور، با مبانی شعر آشنا شده بودند و تنها کاری که من کردم این بود که با زبان خودشان با آنها سخن بگویم و آنها را از قید و بند وزن و قافیه نجات دهم. آموزش به اندازه کافی در بشاگرد ارائه شده و امروز زمان حمایت از آنها با چاپ آثارشان، برای معرفی به جامعه ادبی هنری است.

افراد بومی را برای ادامه آموزش‌ها آماده کنیم!

در ادامه زهراسادات صدر حسینی، مربی آموزش پتینه و سرود گفت: دوره دوم مدرسه جهادی خواندن اولین سفر من به بشاگرد بود؛ سفری عجیب و پر از نکات آموزنده. هیچ‌گاه چنین فضایی را در ذهن خود تصور نمی‌کردم. بچه‌هایی که در عین محرومیت، پر از امید، شور، نشاط و زندگی بودند و این موضوع مسئولیت ما را سنگین‌تر می‌کرد. باید بدانیم با چه بچه‌هایی طرف هستیم تا با برنامه‌ریزی دقیق‌تر و جدی‌تر پیش برویم. معتقدم این بچه‌ها از ذخایر انقلاب اسلامی هستند؛ استعدادهایی که باید با برنامه‌ریزی‌ آنان را در مسیر صحیح دانستن قرار دهیم. باید از خود افراد بومیِ آموزش‌دیده به عنوان مربی استفاده کنیم؛ چراکه حضور مقطعی ما آن عمق لازم را برای مباحث آموزشی نخواهد داشت و لازم است تربیت‌شدگان بومی به عنوان واسطه میان ما و بچه‌ها ارتباط مستمر با آنها داشته باشند.

خاطره خوب بشاگرد را گسترده کنیم!

فاطمه جمشیدی، مدرس حوزه و مربی روانشناسی، در بخشی از این مراسم با تقدیر از راه‌اندازی مدرسه جهادی خواندن در بشاگرد گفت: علاقه دارم چنین کاری که به این زیبایی و با این تأثیر در بشاگرد شکل‌گرفته و پیش رفته است، به کل ایران تسری پیدا کند و این خاطرات خوب را در نقطه نقطه ایران بگسترانیم. همه ما در حرفه‌های مختلف پای این کار ایستاده‌ایم تا بتوانیم ثمرات آن را در سراسر کشور عزیزمان ببینیم.

بشاگرد: زمینی آماده بذرپاشی برای رویش جوانه‌ها

همچنین خدیجه فریدون، مربی حفظ قرآن و مدرس حوزه، در سخنانی گفت: هفته بسیج را تبریک می‌گویم و درود می‌فرستم به روان پاک همه شهدای بسیج. اگرچه در این حرکت جهادی نامی از بسیج مقدس وجود ندارد، اما روحیه بسیجی در آن جاری است و این مدرسه جهادی خواندن، مستفیض از این روحیه است. بنده به عنوان یک خیّر، با مناطق حاشیه تهران قدم به قدم آشنا هستم، اما باید بگویم که دلیل توجه ویژه به بشاگرد این است که این منطقه مانند یک زمین آماده بذرپاشی برای رویش جوانه‌ها است و بچه‌های این مناطق از رشد خوب سیاسی و اجتماعی برخوردار هستند.

به نیازهای روانی مخاطبان توجه کنیم

نرجس محمدی فشارکی، مربی روانشناسی نیز با اشاره به نیازهای منطقه در حوزه روانشناسی گفت: ارائه خدمات تخصصی مشاوره و روانشناسی با برنامه‌ریزی هدفمند در زمینه‌های مختلف، بسیار ضروری است و در این زمینه تقاضای پیگیری مجدانه دارم. همچنین کمک به توسعه و به‌روزرسانی صنایع دستی، اشتغال‌زایی و کارآفرینی برای دانش‌آموزان بسیار ضروری است. حفظ عزت نفس و تعالی روحی جوانان و نوجوانان ما و حذف این باور که من در یک منطقه محروم زندگی می‌کنم بسیار لازم است. باید این باور غلط را از ذهن مخاطب خود حذف کنیم.

پرداخت زکات علم در بهترین زمان و مکان

در ادامه زهرا خدایی، مربی آموزش داستان و خاطره‌نویسی گفت: به لطف خدا در ۱۰ سال اخیر توفیق حضور در جمع‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی را داشته‌ام. اما دنیای این گروه از بچه‌ها با تمام جمع‌هایی که تاکنون در آن بوده‌ام تفاوت داشت. من با بچه‌ها آموزش مصاحبه، پیاده‌سازی، تنظیم و ویرایش خاطره شفاهی را شروع کردم. ابتدا تمام مباحث پایه را برای بچه‌ها توضیح دادم و نهایتاً از مجموع دو کلاس ۵۶ نفره، ۱۲ نفر را که علاقه‌مند، مستعد و پیگیرتر بودند انتخاب کردم. برای آموزش تکمیلی، گروهی تشکیل دادیم و همچنان نیز دوشنبه‌ها جلسات ‌ما به صورت مجازی برگزار می‌شود. خوشبختانه تغییرات بسیار چشمگیری در بچه‌ها رخ داده که نشان از علاقه، پیگیری و استعداد آنها دارد. وجود این علاقه‌ها کشف استعدادهای بیشتر در این زمینه را می‌طلبد و این که حضور بیشتر و مستمری در منطقه داشته باشیم تا در بهترین زمان و بهترین مکان زکات علم خود را را بپردازیم.

نشریه‌ای برای بچه‌های بشاگرد منتشر کنیم!

سیده مریم طیار، مربی آموزش داستان و خاطره‌نویسی در این مراسم گفت: پیش از اینکه بتوانم استفاده‌ای به بچه‌های منطقه بشاگرد برسانم، خودم از کنار آنها بودن استفاده بردم. بنده هم بسیار موافق هستم که نشریه‌ای برای بچه‌های بشاگرد منتشر شود. استفاده از افراد آموزش‌دیده بومی برای آموزش پیشنهاد بسیار خوبی است؛ چراکه پس از پایان دوره و بازگشت به تهران و درگیر فعالیت‌های روزمره‌شدن، ارتباط ما با بچه‌های بشاگرد کم شده است. استفاده آموزشی از افراد بومی و پیشبرد مباحث اصلی به صورت مجازی می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد.

در کنار آموزش، ارزش‌های بومی را حفظ کنیم!

پریسا سندسی، مربی آموزش نقاشی و سفالگری و ورزش در مدرسه جهادی خواندن نیز در این مراسم در سخنانی گفت: ما ابتدا باید جنس مناطق محروم را شناسایی کنیم و به داشته‌های آنها بسیار دقت کنیم تا مبادا در مسیری که حرکت می‌کنیم به داشته‌های خوبی که آنها دارند صدمه بزنیم.

به گروه سنی زیر دبستان آموزش مهارت‌های زندگی بدهیم!

غزاله آزادی، مربی روانشناسی نیز از دیگر سخنرانان این مراسم بود که با اشاره به استعداد ناب بچه‌های بشاگرد گفت: همه این بچه‌ها واقعا تشنه یادگیری بودند و اگر در همه حوزه‌ها خدمات مناسبی به آنها ارائه شود، مسیر زندگی آنها به سوی پیشرفت تغییر محسوس خواهد کرد. باید این فرصت را قدر دانست و از آن استفاده کرد. اگر بتوان برای بچه‌های زیر دبستان نیز چنین برنامه‌هایی در حوزه مهارت‌های زندگی برگزار کنیم، مسلماً برای آینده آنها بسیار مؤثر و مفید خواهد بود.

ضرورت ارائه مشاوره زوج‌درمانی برای زوج‌های جوان

در ادامه ماهگل صیدی، مربی روانشناسی نیز گفت: کارهای سازنده زیادی در حوزه‌های مختلف اقتصادی و آموزشی انجام شده است. اما امروز به این نقطه رسیده‌ایم که باید بیش از هر زمانی به اهمیت آموزش‌های روانشناسانه در منطقه توجه کنیم. در این زمینه توانمندسازی بانوان موضوعی است که به دلیل فرهنگ‌سازبودن بانوان باید به آن توجه کرد. اتفاقات خوبی که در زمینه ازدواج جوانان رخ داده است، اما به دلیل اینکه جوانان در ۲ سال اول زندگی بیشترین آمار طلاق را دارند، باید تمرکز افزون‌تری بر این موضوع مهم شود. لازم است زوج‌درمانی توسط متخصصان به آنها ارائه شود تا زندگی پایداری داشته باشند. در میان نوجوانان نیز برای انتخاب مسیر زندگی، تحصیل و کار باید آموزش‌هایی در نظر گرفت که برای این کار نیاز به یک تیم‌سازی قوی داریم.

کتابداران و همکاران خدوم، روزی خاص خداوند برای نهاد

سورنا جوکار، مربی آموزش شعر و کتابخوانی در این اقدام جهادی، ضمن بیان خاطره‌ای در دوره حضور در بشاگرد گفت: دلیلی که باعث علاقه ما برای بازگشت به بشاگرد می‌شود، چیزی نیست جز کرامت مردمان بشاگرد. در این سال‌ها که با نهادهای فرهنگی مختلفی همکاری داشته‌ام، معتقدم که خداوند برای هر یک از این نهادها روزیِ خاصی درنظر گرفته است. یکی از روزی‌هایی که خداوند به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور عطا کرده، کتابداران و همکاران فرهنگی هستند که امیدوارم مسئولان قدر این نیروهای خدوم را بدانند.

گفتنی است در آغاز این مراسم کاظم رستمی، کارشناس پژوهش معاونت برنامه‌ریزی و از مربیان و مجریان مدرسه جهادی خواندن، گزارشی از ۱۰ دوره برگزاری این مدرسه ارائه کرد. نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، در کنار گروه‌های جهادی دیگر، از سال ۱۳۹۷ تاکنون ۱۰ دوره آموزشی متنوع با عنوان «مدرسه جهادی خواندن» برای دانش‌آموزان گروه سنی مختلف در منطقه بشاگرد برگزار کرده است. محتوای این دوره‌ها شامل ادبیات داستانی، شعر، نقاشی، روزنامه‌نگاری، نوشتن و مهارت‌های زندگی بوده است.

 

منبع: مشرق نیوز

نام:
ایمیل:
نظر: