رسول خدا(ص) در روایتی میفرماید: «أربع من أعطیهنّ فقد أعطی خیر الدّنیا و الآخرة لسان ذاكر و قلب شاكر و بدن على البلاء صابر و زوجة لا تبغیه خونا فی نفسها و لا ماله.» یعنی چهار چیز است که اگر خداوند به هر کسی عطا کند، خیر دنیا و آخرت را به او داده است. یکی این است که زبان فرد به ذکر خداوند مشغول باشد؛ همانگونه که خداوند میفرماید: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوب؛ ذکر خدا، هم مایه دور شدن شیطان میشود، هم وسوسهها را زائل میکند و هم قلب را نورانی مینماید و هم موجب اطمینان قلب میشود.» دوم اینکه انسان، قلب شاکری داشته باشد و به هرچه خداوند به او میدهد، راضی و شاکر باشد. سوم اینکه بدنی داشته باشد که در برابر مشکلات صبور باشد. زندگی بدون مشکلات و حوادث دردناک نیست. بدن باید در برابر آنها صبور باشد. چهارم اینکه زوجهای داشته باشد که خودش را در مقابل اجانب حفظ و اموال شوهر را نگهداری کند. گاه حتی یکی از این چهار مورد فوق نیز موجب خیر دنیا و آخرت میشود؛ مثلا اگر انسان لسان ذاکری داشته باشد یا فقط دارای قلب شاکری باشد یا اگر در مقابل حوادث صبور باشد یا حتی زوجه صالحهای داشته باشد. در این عبارت کوتاه این همه مضامین برجسته وجود دارد. همگان خواهان خیر دنیا و آخرت هستند، ولی راه آن را نمیدانند،اما رسول خدا(ص) این راه را نشان داده است. جالب اینکه این راه، یک راه پرپیچوخم نیست؛ زیرا لسان ذاکر، قلب شاکر صبر در مقابل مصائب و داشتن زوجه صالحه کار سختی نیست.
رسول خدا(ص) در روایتی میفرماید: «إِذا وَجدَ أَحَدُكُم لِأَخیهِ نُصحاً فی نَفسِهِ فَلیذكُرهُ لَه؛ وقتی کسی از شما در درون دلش نصیحت و خیرخواهی برای کسی داشته باشد، آن را به او بگوید.»(نهجالفصاحه، ج 1، ح 245) بسیاری از مردم میگویند: به ما چه مربوط است، سر بیدرد را دستمال نمیبندند، چه لزومی دارد که مصلحت فرد را به او بگوییم و سر خودمان را به درد آوریم... اسلام اینگونه بیتفاوتیها را قبول ندارد و در اینگونه مسائل، مصونیت قائل است و میگوید که انسان باید دیگری را مانند خودش بداند. اگر من همه مسلمانها را برادر خود میدانم، باید اگر خیر و صلاحی نسبت به دیگران در نظر دارم و از آن باخبر هستم، به آنها خبر دهم.