صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  دین >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۸  ، 
شناسه خبر : ۳۴۲۷۷۱
پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی‌خوانساری

همه چیز در این عالم در مدار «حق و باطل» است. برای همه انسان‌ها در جبهه حق بودن مهم است؛ اما هر کسی موفق نمی‌شود در این جبهه قرار بگیرد؛ زیرا اول باید آن را بشناسد و دوم در مسیرش حرکت کند که این کار کمی سخت است. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: «دین اسلام آیینی است که خداوند برای خویشتن انتخاب نموده. اسلام دارای ستون‌هایی است که خداوند آنها را در اعماق حق استوار ساخته و بنیان آن را ثابت و استوار گردانیده است.» اهل حق مدام باید از خود مراقبت کنند، با سؤالات متعددی از جمله آنکه چطور باید از کیان اسلام دفاع کرد؟ چطور از مسلمانان دفاع کنیم؟ از کجا بفهمیم برخورد ما، قهر و آشتی ما و عملکرد ما درست و مطابق حق است؟ این موضوعات در هر زمانی جزء دغدغه‌های مهم اهل مکتب بوده و هست؛ یعنی آنها همیشه باید مراقبت کنند که از مسیر حق خارج نشوند یا نتوانند آنها را از حق دور کنند. برای رفع این نگرانی باید به دستورات شرع و مکتب عمل کنیم تا در هر مکان و زمانی تکلیف‌مان را بدانیم و در مقابل کسانی‌که همیشه به عملکرد ما ایراد وارد می‌کنند، پاسخی اخلاقی، عقلانی و قاطع داشته باشیم.
دشمن همیشه از همان جایی که نتوانستیم حق‌مدارانه عمل کنیم، وارد شده و ما را به چالش ‌کشانده است. دشمنان با دقت در رفتار ما و تطبیقش با دستورات دین (که آن را فراگرفته‌اند برای حمله به دین و دین‌مداران، نه برای عمل کردن به آن)، متوجه اشتباه و خطای ما می‌شوند و به شیوه‌های گوناگون به ما حمله می‌کنند تا موجب دل‌زدگی، تزلزل و خستگی‌مان شوند. وقتی حق‌مدارانه عمل کرده باشیم، حمله دشمن سبب قدرت ما می‌شود؛ زیرا می‌توانیم قدرت استدلالی، علمی و تکنیکی‌مان را به رخ آنها و کسانی‌ که مخاطب‌شان هستند، بکشیم. پس حضور در جبهه حق و عمل به حق از مؤلفه‌های قدرت به شمار می‌آیند که دوام هم به‌دنبال خود دارد.
در زندگی دنیایی همه رفتار و افکار را باید در دو دسته حق و ناحق قرار دهیم. اگرچه از نظر ظاهری شبیه به یکدیگر هستند. در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی این قاعده وجود دارد. دشمنان دین با نادیده گرفتن عنصر حق، رفتارها را فاقد پشتوانه دین قلمداد می‌کنند و فقط به دلیل وجود شباهت، ذهنیت‌های غلط را در مورد آن ایجاد می‌کنند. اهل ایمان اگر نتوانند حق را بشناسند، با حملات دشمن کاملا مأیوس شده و سنگر را رها می‌کنند. برای نمونه، در جبهه جنگ، رزمنده معتقدی که در مسیر حق می‌جنگد، با آن کسی‌که در مسیر باطل می‌جنگد، تفاوت دارد. اگرچه هر دوی آنها در حال جنگیدن و رزم هستند. دشمنان در مسیر حق بودن را در نظر نمی‌گیرند و هر دو را شبیه به هم قلمداد می‌کنند و می‌گویند: «اولی می‌کشد، دومی هم می‌کشد، پس هر دو طرف قاتل، آدم‌کش و جانی هستند»! در حالی‌ که در جبهه حق جنگیدن با در جبهه باطل جنگیدن تفاوت دارد. اصلی‌ترین تفاوت حلال و حرام یا حق و باطل در نتیجه و اثرشان است. امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه 167 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «... خداوند چيزهايى را كه ناشناخته نيست، بر شما حرام كرده [و چيزهايى را كه در آنها عيبى نيست، بر شما حلال نموده.]...» اینکه می‌فرمایند عیبی در آن نیست، متوجه «آثار» آن است. به‌عبارتی، خداوند افعال حرام را به‌واسطه آثار بدی که در آن وجود دارد، نهی کرده و افعال حلال را که آثار خوب دارد، امر فرموده است.
می‌گویند شخصی به نام «حارث‌بن‌حوت» خدمت حضرت علی(ع) آمد و با توجه به فضای حاکم بر جامعه و قرار گرفتن مجاهدانی از صدر اسلام در برابر امیرمؤمنان، گفت: «گمان می‌کنی که من اصحاب جمل را گمراه می‌‏دانم؟!» امام(ع) فرمود: «حارث! تو کوتاه‌‏بینانه نگریستى، نه عمیق و زیرکانه و سرگردان ماندى. تو حق را نشناخته‌‏اى تا بدانى اهل حق چه کسانی هستند و باطل را نشناختى تا پیروش را بشناسى!» حارث بعد از شنیدن این سخنان گفت: «پس من مانند سعیدبن‌مالک و عبداللّه پسر عمر بی‌طرف خواهم ماند!» امام فرمود: «آن دو نه حق را یارى کردند و نه باطل را خوار ساختند.» شاید گناه کسی که نه در مسیر حق است، نه علیه باطل، بیشتر باشد؛ چون حق را نشناخته و هر عملش کمک به جبهه باطل است و باعث رشد آن. میانه بودن، یعنی اجازه جولان دادن به باطل. شناخت حق، یاری آن، مراقبت از رفتارها و مواضع که از مسیر حق خارج نشود، تکلیف مؤمنان است. مثال بارزش که همه آن را شنیده‌ایم، گفت‌وگوی حضرت قاسم با امام حسین(ع) است که عرض می‌کند: «عمو جان آیا لحظه مرگ در مسیر حق قرار داریم؟» هنگامی که امام(ع) می‌فرمایند: «آری»؛ عرض می‌کند: «مرگ برای من شیرین‌تر از عسل است.» یعنی مهم این است که در مسیر حق باشیم. چه شهید شویم، چه قطعه قطعه شویم، چه دشمنان را نابود کنیم، پیروز شویم و... فرقی ندارد. آثار حق جاودان و ماندگار است وآثار باطل موقتی و فانی است. اینجاست که می‌فرماید: «حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است.»(اسرا/ 81)

نام:
ایمیل:
نظر: