صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  راهبرد >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۸  ، 
شناسه خبر : ۳۴۳۷۹۷
پایگاه بصیرت / یعقوب ربیعی

کمپین فکاهی‌گونه #من‌ـ وکالت‌ـ می‌دهم در دل خود چند پیام فرامتن علیه براندازان و تجزیه‌طلبان دارد. پیام اول فرامتن این کمپین نشان می‌دهد، سرویس‌های امنیتی پشت پرده، متوجه یکی از ضعف‌های اصلی پروژه براندازی، یعنی نداشتن ایده‌ای ایجابی شده‌اند و تلاش دارند برای رفع این ایراد به سراغ شخصیت‌پردازی بروند. از سویی، این کمپین از قبل برنامه‌ریزی شده نشان داد، اپوزیسیون دستش از گفتمان مستقل و رهبران توانمند خالی ا‌ست و همه آنچه در سبد گذاشته‌اند، یک رضا پهلوی است که نه قدرتی دارد و نه حتی اختیاری. 44 سال کار و اقدام علیه نظام نتوانسته است این جماعت پراکنده را حول یک تفکر و یک شخصیت و یک آرمان گرد هم آورد؛ اما نکته اصلی که در این سناریو مورد توجه قرار نگرفته، این است که شخصیت انتخاب شده به لحاظ بالقوه استعدادی ندارد که سرویس‌های امنیتی را به بالفعل‌شدن امیدوار کند. تأکید برخی کاربران بر وابستگی مالی او پس از 44 سال به فرح پهلوی هر چند مایه طنز داشت، ولی می‌تواند بخشی از واقعیات عینی از این ناتوانی باشد.
برای اینکه آنچه را که گفته شد، به صورت عینی بیابیم، باید به مواضع اخیر و زد و خوردهای اخیر براندازها توجه کنیم. پس از اینکه این کمپین رضا پهلوی را به این توهم رساند که او مالک الرقاب آینده ایران است، در مصاحبه با «من و تو» با رقیب قدیمی‌اش، یعنی سازمان مجاهدین تسویه حساب کرد و رفتار دوگانه آنها را زیر سؤال برده و گفت: «یک سازمانی ادعای دموکراسی و برابری کند، اما در خود آن سازمان، زنان یک‌طرف و مردان جدا از هم می‌نشینند و اسمش را هم می‌خواهند دموکراسی و حقوق بشر بگذارند. نمی‌دانم این را چطور می‌خواهند توجیه کنند؟»
البته منافقین هم از این دعوا پا پس نکشیده و رضا پهلوی را خطاب قرار داده و سخنگوی‌شان گفت: «تو را چه به دموکراسی؟ قبل از هر چیز باید دهان را از کلمه‌ شاهزاده آب کشیده و سپس جنایت‌های دیکتاتوری‌های دست‌نشانده‌ ارتجاعی و استعماری شاه و رضاشاه را یک‌به‌یک محکوم کنی. میلیاردها پول ربوده‌شده را هم باید به مردم ایران برگردانی. این لازمه‌ آزادی و استقلال و آلترناتیو دموکراتیک است.» موضع‌گیری منافقین به اینجا ختم نشد و «حوری سیدی» از مسئولان رده بالای گروهک تروریستی منافقین با منتشر کردن توئیتی، رضا پهلوی را خائن و شل تنبان معرفی کرد.
این دعوا فقط دعوای بین مجاهدین و سلطنت‌طلب نبود؛ بلکه امثال امیر فخرآور سلطنت‌طلب هم به کمپین شاهزاده لگد زده و جواب منفی داد و وکالت دادن را خلاف اصل دموکراتیک دانست. آش چنان شور شده که نواده فتحعلی شاه قاجار، نادر شاه افشار و به تازگی هم نواده سلجوقیان ـ که از روی جزوه‌ای خطابه می‌خواندـ هم به جمع رقبای ربع پهلوی پیوستند.
اقدام اخیر سرویس‌های امنیتی خارجی در این کمپین را باید مصداق بارز این ضرب‌المثل دانست که می‌خواستند ابرویش را اصلاح کنند، چشمش را کور کردند. واقعیت این است که برجسته‌سازی و اسطوره کردن یک چهره ضعیف که 44 سال است به قول فجازی‌ها (پول تو جیبی‌اش را از ننه‌اش می‌گیرد) نتوانسته است براندازها را به مرحله اقناع برساند و همین شد که به جای وحدت با هم درگیر شدند. دعوایی که به صراحت این پیام را به مردم داد که جماعتی که هنوز به قدرت نرسیده‌اند، این گونه گیس و گیس‌کشی می‌کنند، اگر روزی طعم قدرت را بچشند چگونه از خجالت همدیگر در خواهند آمد! کسانی که هنوز به ده راه داده نشده‌اند، ادعای کدخدایی که هیچ، ادعای خدایی کرده و حکم به تکفیر همدیگر می‌دهند، چگونه می‌توانند محل اعتماد باشند؟

نام:
ایمیل:
نظر: