سخن رهبر انقلاب در خطبه عید فطر که «مردم با عقاید و سلایق مختلف در کنار هم زندگی و با هم کار و مهربانی کنند» آیا ناظر به «همزیستی و مهربانی باحجاب و بیحجاب درکنار هم» است؟ آیا با فرض اینکه بیحجابی را نتوان مشمول این سخن دانست بازهم سخن رهبری ناظر به وحدت همه مردم اعم از باحجاب و بیحجاب است یا منظور دیگری در کار بوده است؟ آیا اگر منظور رهبری از وحدت در اینجا وحدت باحجاب و بیحجاب بوده باشد، به این معنی است که بیحجابی در جامعه پذیرفته شده است؟! اینها پرسشهایی است که باید تبیین شود.
ممکن است کسی بگوید «دنبال مصداق برای سخن رهبریمعظم درباره وحدت مردم نباشید که این خود نوعی دوقطبیکردن است.» این حرف نادرستی است. وحدت مردم یک فرض عقلی است و همیشه مفروض است. اتفاقاً شیوه مواجهه با سخنان رهبری و تبیین آن، همانا یافتن مصداقهاست تا بتوان درست به آن عمل کرد. با این فرض حال باید دید آیا منظور رهبریمعظم در این زمانه از «وحدت مردم و مهربانی با هم بهرغم عقاید و سلایق مختلف» اشاره به مهربانبودن باحجاب و بیحجاب با یکدیگر است؟ بیاید فرض کنیم که منظور این نبوده است و رهبریمعظم تعمداً مصداقی مشخص نکردهاند تا وحدت به موارد خاص تقلیل داده نشود، در آنصورت نیز «زندگی مهربانانه و بدون تفرقه مردمان با حجاب و بیحجاب درکنار هم» یک واجب عقلی است، و این بهمعنی تأیید یا پذیرش بیحجابی نیست. دیدگاه رهبر انقلاب درباره حجاب مشخص است: «حجاب واجب شرعی و بیحجابی حرام شرعی و حرام سیاسی است.»، اما اگر بخشی از جامعه به سمت بیحجابی رفت، آیا باید وحدت مردم و زیست مهربانانه آنان درکنار یکدیگر شکسته شود و به هرجومرج و بههمریختگی جامعه بینجامد؟! اگر دستهای از مردم به حرامهای شرعی دیگری مثل شربخمر یا سرقت، اختلاس، رانتخواری و ظلم به همنوعان مبادرت کردند، آیا در اینجا وظیفه مردم شکستن وحدت و درگیری با یکدیگر است؟! مشخص است که اینها نیز حرام شرعی و سیاسی است و وظیفه حکومت در قبال آن روشن است. وظیفه مسلمانان درباره بیحجابی از سوی رهبری مشخص شده است: «تذکر لسانی بدهید و بگذرید». وظایف حکومت هم دیگر برعهده مردم نیست و حکومت خود میداند که باید چه کند. اینجاست که اگر مردم بخواهند بر سر مسئله حجاب با یکدیگر درگیر شوند یا زیست مهربانانه را کنار بگذارند، همان چیزی اتفاق میافتد که رهبر انقلاب آن را «انتظار دشمن» مینامند. نهیازمنکر بهعنوان وظیفه شرعی مردم، مراتب و ظرایفی دارد و با هدف جلب قلوب مسلمانان به شریعت و حکم خداست و بهمعنای شکستن وحدت نیست.
با همه فرضها، وحدت مردم با عقاید و سلایق متفاوت یک «واجب عقلی» است. اگر حکومت بخواهد مسائل و احکام دینی را پیاده کند، معلوم است که در شرایط وحدت جامعه امکان آن فراهم است، نه در شرایط فقدان وحدت و چنددستگی. دشمن از شکستن وحدت مردم در قضیه حجاب دنبال دستاورد دیگری است و اصولاً حجابداشتن یا نداشتن زنان برای آنان که با ملت ایران دشمنی میکنند، یک هدف نهایی نیست که نیات انسانی و حقوقبشری برای آن داشته باشند. مشخص است که از آن بهدنبال کار دیگری هستند؛ بنابراین آنچه میتوان از سخن رهبری معظم برداشت کرد آن است که اولاً این سخن بهمعنای پذیرش و موافقت بابیحجابی در جامعه نیست که این روشن و واضح است. ثانیاً از آنجا که شکستن وحدت یک ملت حتی در امور اعتقادی در هر جامعهای به یک تراژدی میانجامد، رهبر انقلاب مردم را به حفظ وحدت و همزیستی و کار مهربانانه در کنار یکدیگر فرامیخوانند و این نافی وظیفهای که در بحث امر بهمعروف و نهی از منکر برای مردم قائلند و وظیفهای که احتمالاً برای دستگاههای حکومتی قائلند و آن وظیفه نیز نباید وحدتشکن باشد، نیست. مردم خود بهترین فهمکنندگان و باورمندان و پذیرندگان این سخن هستند که چگونه در عین عقاید و سلایق مختلف و تلاش برای رسیدن به بهترین عقیده و سلیقه، در کنار یکدیگر وحدت جامعه اسلامی را حفظ کنند.
منبع: روزنامه جوان/غلامرضا صادقیان