صدای انقلاب شماره 692
                                               لیلا گوشی موبایل را توی دستش گرفته و با دقت سعی میکند آمار فرزانه را به ذهن بسپرد. 
ـ یک لیوان شیر، یک و نیم لیوان شکر، سه تا تخممرغ و دو لیوان آرد... . 
در حین گوش کردن به لیست پخت کیک، وسایل را روی میز آماده میکند. 
ـ فرزانه جون دستت درد نکنه... بقیه مواد رو خودم بلدم... 
لیلا سر و ته حرفهای فرزانه را هم میآورد و گوشی را قطع میکند. دلش خیلی گرفته و اگر به توصیه مادر نبود، کیک هم درست نمیکرد. مدت زیادی نبود که از شروع بیسروصدای زندگیشان میگذشت.