یکی از تأثیرات شگرف مهدویت تزریق امید به جامعه است. این حیاتبخشی خود زمینهساز حرکت، پویایی و تلاش، و استقامت و ایستادگی در برابر ناملایمات و گرفتاریهای حیات مادی بوده است. در واقع، امید به انسان توان و قدرت مقاومت و پایداری میدهد و همانند خون اگر از بدن انسان کاسته شود، زندگی بیرمق شده و رو به تباهی میل پیدا میکند. به بیان دیگر، انتظار یا امید به آینده، همزاد انسان است و اگر امید به آینده را از او بگیرند، سرنوشتى جز سکون، رکود، مرگ و تباهى نخواهد داشت؛ از همینرو در کلام نورانى پیامبر گرامى اسلام(ص) آمده است: «الأملُ رَحمةٌ لاِمّتي ، و لَوْ لا الأملُ ما أرْضَعَتْ والِدَةٌ وَلَدَها، و لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَرا»؛ امید براى امت من مایه رحمت است و اگر امید نبود هیچ مادرى فرزندش را شیر نمىداد و هیچ باغبانى درختى نمىکاشت.
واژه «انتظار» ارتباط تنگاتنگی با امیدبخشی و امیدواری در یک حرکت راهبردی و استراتژیک دارد، کما اینکه با کمی دقت و تأمل در معنا و مفهوم انتظار میتوان رابطه این دو مؤلفه مهم را با هم به دست آورد. انتظار حالتی روحی و نفسانی است که زمینهساز آمادگی برای آنچه انتظارش را میکشند، میشود و ضد آن یأس و ناامیدی است که هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آمادگی نیز بیشتر است. در واقع، امیدواری به آیندهای روشن یکی از لوازم و ارکان مهم سبک زندگی مهدوی است.
رهبر معظم انقلاب به اهمیت و رابطه مهدویت و امید اشاره کرده، میفرمایند: «ببینید، عقیده به مهدویّت چقدر مهمّ است! چقدر خطا میکنند کسانی که به اسم روشنفکری و به عنوان تجدّدطلبی میآیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطّلاع و بدون اینکه بدانند چهکار میکنند، مورد تردید و تشکیک قرار میدهند! اینها همان کاری را که دشمن میخواهد، راحت انجام میدهند! عقاید اسلامی اینگونه است. خب؛ حالا چرا این کار را انجام میدهند؟ چند خصوصیت در عقیده مهدویّت هست که این خصوصیات برای هر ملتی، به منزله خون در کالبد و در حکم روح در جسم است. یکی، امید است. گاهی اوقات دستهای قلدر و قدرتمند، ملتهای ضعیف را به جایی میرسانند که امیدشان را از دست میدهند. وقتی امید را از دست دادند، دیگر هیچ اقدام نمیکنند؛ میگویند چه فایدهای دارد؟ ما که دیگر کارمان از کار گذشته است؛ با چه کسی در بیفتیم؟ چه اقدامی بکنیم؟ برای چه تلاش کنیم؟ ما که دیگر نمیتوانیم!»