صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۲  ، 
شناسه خبر : ۳۴۶۹۵۵
پایگاه بصیرت / محمد رسولی
ما بی‌وجود لطف تو مذهب نداشتیم
در دین و علم این همه منصب نداشتیم
نورت اگر نبود به جز شب نداشتیم
ذکر حسین جان به روی لب نداشتیم
آری اگر که شیعه به پا هست و عاشق است
از فیض قال باقر و از قال صادق است
با گوشه نگاه تو زائر درست شد
با روضه‌خوانی تو شعائر درست شد
از ذوق توست این همه شاعر درست شد
از قطره‌ای ز علم تو جابر درست شد
هرکس بدون توست به محشر معطل است
توحید ما طفیلی درس مفضل است
درهای شهر علم به دست تو باز شد
اسلام پای مكتب تو سرفراز شد
از شرق و غرب با تو جهان بی‌نیاز شد
اصلی‌ترین وصیت تو بر نماز شد
در فكر شیعه بود همیشه دل شما
ماییم از اضافه آب و گل شما
شاگرد تو اگرچه که چندین هزار بود
از آن‌ همه چقدر برای تو یار بود؟
دردت یکی نبود، غمت بی‌شمار بود
مثل علی همیشه به چشم تو خار بود
پس چاره‌ای به غیر صبوری نداشتی
بیش از سه چار شیعه تنوری نداشتی
خفاش‌های نیمه شب تار آمدند
تو در نماز، در پی پیکار آمدند
مانند دزد از سر دیوار آمدند
اینگونه در مدینه همه بار آمدند
بر روی خاک از نفس افتاده می‌کشند
اینها ز زیر پای تو سجاده می‌کشند
در کوچه نیست پوشش و عمامه بر سرت
 آتش گرفته است دری در برابرت
اما نبود پشت در خانه همسرت
پیچیده است ناله «ای وای مادر»ت
این حال و روز و صحنه برای تو آشناست
در کوچه پابرهنه... برای تو آشناست
 
محمد رسولی
نام:
ایمیل:
نظر: