صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۳۴۶۹۵۸

در یکی از سال‌ها به مناسبت برپایی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، به برخی منسوبان رهبر معظم انقلاب اسلامی بُن کتاب به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان داده شده بود. یکی از فرزندان ایشان که در جواز استفاده از این بن‌ها دچار تردید شده بود، از حضرت آقا سؤال می‌کند و ایشان پاسخ می‌دهند: «استفاده نکنید و به طلاب دیگر بدهید.»
همچنین، در جریان بازدید برخی فرزندان حضرت آقا از نمایشگاه کتاب، برخی ناشران دولتی کتاب‌هایی را به اصرار زیاد اهدا کرده بودند. این مسئله نیز از ایشان سؤال شد و ایشان فرمودند: «پولش را حساب کنید و به بیت‌المال برگردانید.»
در یکی از سال‌ها هم در بازدید از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به غرفه انتشارات نیلوفر رسیدند، مثل همه جا خوش و بش کردند و از تازه‌ها سؤال کردند. کتابی نظرشان را جلب کرد و پرسیدند: «این همان چهار جلدی قدیمی است؟» جواب گرفتند: «بله.» پرسیدند مترجمش چه کسی بود؟ گفتند: «ابوالحسن نجفی.»
آقا گفت: «آها ابوالحسن نجفی... بگذارید یک ماجرایی را تعریف کنم. سال‌ها قبل ابوالحسن نجفی با آقای مرحوم حبیبی و چند نفر دیگر از بزرگان ادبیات آمدند پیش ما. من پرسیدم: «شما مترجم خانواده تیبو هستید؟ آقای نجفی از اینکه من اسم این رمان را بلدم تعجب کردند. بعد که نشستیم من از رمان تعریف کردم و نقدی هم به ترجمه ایشان گفتم. آقای نجفی با تعجب بیشتر پرسید شما واقعاً هر چهار جلد را خوانده‌اید؟ من اصلاً فکرش را نمی‌کردم شما حتی اسمش را شنیده باشید.»
آقا با خنده ادامه داد: «گفتم حالا خوانده بودم دیگر... خدا آقای ابوالحسن نجفی را بیامرزد. کتاب خانواده‌ تیبو رمان خیلی خوبی بود که متأسفانه در حد قدرش معروف نشد.»

نام:
ایمیل:
نظر: