اما نکته اینجاست که هرچند این بیانیه، لحن تند و دور از شأنی داشت، اما سبب نشد که فعالان عرصه سیاست حضور علی لاریجانی را در انتخابات مجلس نادیده بگیرند. چرا که به یاد داریم لاریجانی چند روز قبل از ثبتنام در انتخابات ۱۴۰۰ نیز بر نامزد نشدن تأکید داشت، اما به فاصله چند روز، نامنویسی کرد از سوی دیگر محمدباقر قالیباف در مراسم افطاری (۲۷ فروردینماه) میزبان حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری، علی لاریجانی و غلامعلی حدادعادل رؤسای پیشین مجلس شورای اسلامی شده بود به همین دلیل این دورهمی سیاسی در سال منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی شائبههای زیادی را به همراه داشت که یکی از آنها بازگشت علی لاریجانی به بهارستان بود.
با این اوصاف درباره حضور لاریجانی دو احتمال قوت میگیرد: ۱_او برای انتخابات مجلس و اتفاقاً بازگشت به ریاست قوه مقننه در انتخابات حضور پررنگ خواهد داشت. ۲_خود به میدان رقابت نخواهد آمد و پیرو رویه مرسوم میان احزاب سیاسی کشور، از فهرستی حمایت خواهد کرد تا بار دیگر شانس خود را در انتخابات ریاستجمهوری محک بزند.
جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی نیز یک حزب سیاسی نزدیک به محمدباقر قالیباف است. این حزب در سال ۱۳۸۷ تأسیس و مرتضی طلائی بهعنوان دبیر کل آن انتخاب شد. اردیبهشت سال ۹۸ محسن پیرهادی دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت همچنین در گفتگویی و در پاسخ به این سؤال که سطح همکاری این حزب با سایر احزاب اصولگرا را چگونه تعریف میکنید، به دنبال ائتلاف یا حرکت جبههای هستید و آیا در جلسات احزاب اصولگرا با جامعه روحانیت مبارز شرکت میکنید، گفته بود: «همکاری و گفتمان با سایر احزاب اصولگرا وجود دارد و این حزب اساساً به دنبال ایجاد جریان جدید یا «جریان سوم» نیست و باید گفت بهعنوان یک تشکیلات سیاسی با اعتقاد به ضرورت تغییر و نو شدن جریان انقلابی پا به عرصه گذاشته است.».
اما در نهایت این حزب با وجود نزدیکی زیاد به محمدباقر قالیباف در انتخابات مجلس یازدهم به تنهایی ورود نکرد و با پیوستن به شورای ائتلاف به ریاست حداد عادل، توانست اکثریت نسبی مجلس یازدهم را از آن خود کند. در ۲۳ اردیبهشت بود که سیدغنی نظریخانقاه، عضو شورای مرکزی جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی، در گفتگویی عنوان کرد: «ائتلافی در سال ۹۸ صورت گرفت و دوستان، چون در آن مقطع به نواصولگرایان نیاز داشتند، شروط را پذیرفتند و وارد شدند. الان هم بیشتر حاشیههایی که برای مجلس درست میشود بهدلیل عملکرد همان دوستان است. بعضی از افرادی که الان در تهران نماینده هستند، اگر در لیست قرار نمیگرفتند، در روستاهای خودشان هم رای نمیآوردند.»
در ادامه حزب موتلفه اسلامی نیز میتواند به عنوان یکی از پایههای اصلی در تعیین سرنوشت انتخابات مجلس قلمداد شود. ۲۳ اردیبهشت بود که حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه درباره برنامه فعالیتهای حزب متبوعش گفت: «جزو برنامه زمانبندی است که ستاد انتخابات تا دو هفته آتی برنامه را اعلام میکند و مشخص میشود، ولی هنوز زمان خاصی تعیین نشده است». این در حالیست که ۲ روز پس از این گفته ترقی، مصطفی میرسلیم در گفتگویی اعلام کرد سنش از ۷۵ سال گذشته و دیگر نمیتواند در انتخابات مجلس شرکت کند؛ بنابراین خداحافظی زودهنگام میرسلیم در شرایطی که فضای گمانهزنیها درباره اعلام داوطلبی بسیاری از چهرهها و نمایندگان فعلی در انتخابات مجلس دوازدهم داغ است، مشخص کرد که باید منتظر رویکرد جدیدی از موتلفهایها باشیم تا ببینیم شرایط چگونه رقم خواهد خورد.
همچنین سال ۸۷ بود که جمعیت رهپویان با هدف تشکیل ساختار سودمند برای نظام اسلامی و حفظ نشاط سیاسی در دورههای مختلف تاسیس شد و هیات موسس آن از جمعی دانشگاهی همچون علیرضا زاکانی، زهره الهیان، محمد دهقان، پرویز سروری، حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب و فریدالدین حداد عادل تشکیل میشد. پرویز سروری در توضیح اینکه فعالیتهای انتخاباتی این حزب در چه مرحلهای قرار دارد میگوید: «جمعیت رهپویان در حال بررسی گزینهها براساس شاخصهایی است که تعیین کردهایم. طی ماههای آینده نیز مصاحبه با کاندیداهای احتمالی را آغاز خواهیم کرد. ممکن است افرادی هم باشند که خود ما از آنها دعوت کنیم که در انتخابات حضور پیدا کنند.»
عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان در توضیح اینکه این حزب بهطور مستقل وارد انتخابات خواهد شد یا با سایر اصولگرایان ائتلاف خواهد کرد، میگوید: «طبیعتا چهارچوب فعالیت جمعیت رهپویان در شورای ائتلاف شکل میگیرد، اما فعالیتهای سیاسی گروههای مختلف در چهارچوب تشکیلات خودشان به شورای ائتلاف کمک خواهد کرد تا به گزینههای کارآمدتری برسد».
در آستانه برگزاری انتخابات مجلس (ششم اسفند ۱۳۷۸) بود که حزب اعتدال و توسعه رسماً تشکیل و محمدباقر نوبخت به عنوان دبیر کل آن انتخاب شد. حسن روحانی نیز از همان ابتدای تشکیل حزب در نقش رهبر، همراهی زیادی با بنیانگذاران آن داشت. در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز دو جریان سیاسی اصلاحطلبان و حزب اعتدال و توسعه، با یکدیگر به توافق رسیدند تا یک لیست مشترک در سرتاسر کشور معرفی کنند. این فهرست تحت عنوان ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان و حامیان دولت، منتشر شد و در نهایت از حوزه تهران ۸۳ کرسی از بهارستان را فتح کرد و با عنوان فراکسیون امید اکثریت نسبی مجلس دهم را به دست آورد.
حالا، اما با نزدیک شدن به دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی محمود واعظی، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه درباره فعالیت انتخابات حزب متبوعش جوابی کلی داده و گفته است: «باید منتظر بمانیم و ببینیم همانطور که مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام فرمودند یک انتخابات رقابتی، آزاد، سالم و مشارکتی برگزار خواهد شد یا نه. اگر شورای نگهبان و وزارت کشور به ویژه شورای نگهبان به این رهنمود مقام معظم رهبری در عمل اعتنا کنند خب قطعاً هم حزب اعتدال توسعه و هم بقیه احزاب فعال وارد انتخابات شده و در مسئله معرفی کاندیدا و تشویق مردم برای حضور کار خواهند کرد. باید ببینیم که در عمل چه اتفاقی میافتد».
به خاطر داریم که روز بیست و هفتم دیماه سال ۱۳۷۴ جریانی که مدتها بود در ساختار سیاسی حقیقی ایران حضور داشت، (۱۶ نفر از اعضای هیئت دولت اکبر هاشمی رفسنجانی) درست ۵۱ روز مانده به انتخابات مجلس پنجم طی بیانیهای اعلام موجودیت کرد. این حزب نقش پررنگی در فراز و نشیبهای سیاسی کشور پس از انقلاب داشت تا اینکه در انتخابات مجلس دهم با اصلاحات ائتلاف و در انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ نیز با فهرستی تحت عنوان «یاران هاشمی» اعلام حضور کرد، اما موفق به کسب کرسی در بهارستان نشد.
این حزب که از حضور در مجلس یازدهم بازمانده بود، بار دیگر در تلاش است تا در حضور حداکثری جناح راست در مجلس، برای کسب کرسی در خانه ملت، با جناح اصلاحات ائتلاف کند. گویی کارگزاران برای ماندن در عرصه رقابتهای سیاسی چارهای جز پیوستن به اصلاحطلبان ندارد. در اینباره علیمحمد نمازی، عضو حزب کارگزاران سازندگی هم برنامه حزبش را چنین تشریح کرده است: «ترکیب جبهه اصلاحات در حال شکلگیری است و دارد به نهایت خودش میرسد تا ۱۵ نفر به عنوان اعضای حقیقی و ۱۵ نفر هم دبیران احزاب به عنوان اعضای حقوقی انتخاب شوند. به نظر من کارگزاران تلاش خواهد کرد در هماهنگی با جبهه اصلاحات حرکت کند».
در این میان یادی کنیم از حزب ندای ایرانیان که در مرداد ۱۳۹۳ از وزارت کشور درخواست مجوز کرد. بیشتر اعضای این حزب سیاسی از اعضای اصلی ستاد ملی جوانان اصلاحطلب، شورای مشاوران سیدمحمد خاتمی و دیپلماتهای نزدیک به دولت حسن روحانی هستند. صادق خرازی مشاور ارشد خاتمی، نماینده پیشین ایران در سازمان ملل و سفیر اسبق ایران در فرانسه دبیرکل این حزب بود که نیمهی تیرماه سال ۱۴۰۱ طی بیانیهای خطاب به اعضای این حزب، کنارهگیری خود از کلیه فعالیتهای حزبی را اعلام کرد و در کنگره هفتم شهابالدین طباطبائی به عنوان دبیرکل انتخاب شد.
این حزب که گویی قصد ندارد در بزنگاههای سیاسی کشور حضور موثر داشته باشد، در انتخابات مجلس یازدهم هم فهرستی ارائه نکرد. در ۲۳ اردیبهشت و درست در ماههای منتهی به انتخابات ۱۴۰۲ نیز، شهابالدین طباطبایی، به جای ارائه برنامههای این حزب به تحلیل نامه اخیر علی لاریجانی پرداخته و گفته است: «او (لاریجانی) به خودیهایی که دارند کمکم، با هدایت محترمانه به بخش نخودیها منتقل میشوند آلارم داده است. در اصل خالصسازیای که ایشان از آن نام برده، نخودیسازی در بین خودیهاست و خیلی ربطی به ناخودیها ندارد». از این رو پیداست که در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نباید به طور جدی روی عملکرد این حزب حساب باز کرد و گویی آنها که از بدنه جریان اصلاحات هستند اهداف خود را در فهرست نهایی اصلاحطلبان دنبال میکنند.
جامعه روحانیت مبارز که نهادی دینی، روحانی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است با انگیزهای دینی و با شعار حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۴۲ شکل گرفت. جامعه روحانیت مبارز در تمامی انتخاباتها که پس از انقلاب اسلامی برگزار شده، نقش شیخوخیت جریان انقلابی را برعهده دارد، در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز به درخواست اصولگرایان، ریاست شورای ائتلاف اصولگرایان را برعهده گرفت. حالا در تازهترین خبرها از این حزب، احمد سالک، عضو جامعه روحانیت مبارز و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی به تشریح شرایط انتخابات اسفندماه مجلس دوازدهم و نسبت جریانات سیاسی با آن پرداخته و گفته است: «مهمترین مساله در انتخابات آینده این است که بسترهای موجسواری بیگانگان از بین برود. در چهار مقوله اساسی اشتغال، ازدواج، مسکن و تامین معیشت و کالاهای اساسی مردم، مسئولان و سران سه قوه باید طوری عمل کنند که سوژهای به بیگانگان داده نشود. امیدواریم با تدابیر دولت و همکاری سایر نهادها، بسترسازی مناسبی برای مشارکت بیشتر مردم انجام گیرد.»
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که محورهای اصلی از نظر او برای تشکیل ائتلاف چه مواردی است، گفت: «محورها و اصول مشترکی وجود دارند که ائتلافها براساس آن شکل میگیرند و سامان پیدا میکنند. این اصول عبارتاند از مسائلی که در قانون اساسی داریم. علاوهبر آن باید به اصولی مثل ولایتمداری، تخصص در رشتههایی که برای ارتقای کشور مفیدند و همچنین توانایی حل معضلات اقتصادی توجه کرد که همه جریانات به دنبال آن هستند. گروههای مختلف میتوانند با گفتگو در یک فضای آرام و صمیمی و با توجه به این اصولی که گفته شد به یک لیست واحد برسند. نکته پایانی آنکه جامعه ما از تشتت استقبال نمیکند، اما اگر یک لیست واحد داشته باشیم حتما مشارکت بیشتر خواهد بود.»
در ادامه بررسی فعالیت احزاب، حزب اعتماد ملی هم یکی از احزاب اصلاحطلب فعال است که مهدی کروبی پس از شکست در انتخابات سال ۸۴ با کنارهگیری از دبیرکلی مجمع روحانیون مبارز آن را تأسیس کرد. این حزب در انتخابات سال ۹۸ نیز فهرستی ۲۰ نفره به سرلیستی مجید انصاری با عنوان «یاران اصلاحات» منتشر کرد. حالا حزب اعتماد ملی با عبور از فراز و نشیبهای سیاستورزی ۱۸ ساله خود با انتخابات مجلس دوازدهم مواجه است؛ در اینباره اسماعیل گرامی مقدم عضو حزب اعتماد ملی در مورد احتمال ائتلاف با کارگزاران یا سایر گروههای اصلاحطلبی که احتمال حضورشان در انتخابات پررنگ است میگوید: «به گمانم شرایط برای بازگشت به سال ۹۴ سخت است و اینطور نیست که اصلاحطلبان چند لیست بدهند. یا مثل ۹۸ که یک جریانشان که اصلاحطلب نبودند و چهرههای میانهای بودند لیست بدهند گرچه لیست ناقص بود. با توجه به فضای فعلی امکان بازگشتپذیری به آن شرایط وجود ندارد. تقریبا میتوانیم بگوییم مشارکت اصلاحطلبان تابعی از رویکرد جدید حاکمیت در انتخابات خواهد بود.»
گرامیمقدم احتمال اینکه اصلاحطلبان برای رایآوری بیشتر از ظرفیت جریانهای اصطلاحاً میانهرو و چهرههایی همچون لاریجانی و روحانی استفاده کنند را رد نکرده و معتقد است: «ریشه این آقایان اصولگرایی است. ضمن احترامی که هم برای آقای لاریجانی و هم آقای روحانی قائل هستم باید بگویم که این چهرهها بهعنوان چهرههای میانه برای ائتلاف میتوانند مطرح باشند، اما نمیتوانند مراد اصلاحطلبان را از یک انتخابات رقابتی سالم و عادلانه تامین کنند. رقابت سالم و عادلانه این است که نامزدهای اصلاحطلبان را تایید بکنند تا بتوانند به دنبال راهبردی برای ائتلاف با میانهروها باشند.»
یکی از معروفترین احزاب سیاسی در کشور جبهه پایداری است. این جبهه با تعدادی از وزرای دولتهای محمود احمدینژاد در سال ۱۳۹۰ تشکیل شد و در انتخابات سال ۹۸ فهرستی ۶۰ نفره را به عنوان نامزدهای اصلح برای انتخابات مجلس در تهران معرفی کرد، اما لیست شورای ائتلاف که ۲۱ بهمن ۹۸ منتشر شد؛ با انتقادات زیادی مواجه بود و در نهایت با حذف برخی چهرهها نهایی و خود را با سرلیستی محمدباقر قالیباف معرفی کرد. در همین روز جبهه پایداری نیز فهرستی ۳۰ نفره را برای تهران به سرلیستی مرتضی آقاتهرانی ارائه داد تا از کورس رقابت جا نماند.
برای انتخابات پیش رو نیز محمدناصر سقای بیریا، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی بیان کرده است: «مـا حتما به انتخابات ورود خواهیم کرد. الان هم جلسات خودمان دربـاره انتخابات را آغاز کردهایم. با توجه بـه اصول و مرامنامهای که داریم و همچنین با توجه بـه سوابق، دیدگاهها و جهتگیریهایی که داشتهایم، به نفع انقلاب اسلامی برنامهریـزی میکنیم. به طور کلی جبهه پایداری انقلاب اسلامی بـرای حفظ ارزشهای انقلاب و به میدانآوردن افـراد ارزشی تشکیل شده و جهتگیری ما همیشه همین بوده و در نهایت هم با توجه به میدان، شرایط و عوامل مختلف تأثیرگذار بر انتخابات تصمیمگیری خواهیم کرد».
در این میان درباره حزب اتحاد ملت نیز میتوان گفت گرچه زمان زیادی از تاسیس آن نمیگذرد، اما چهرههای فعال و سابقهدار در عرصه سیاست بدنه آن را تشکیل داده است. این حزب در ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ با موافقت کمیسیون ماده ۱۰ احزاب از وزارت کشور مجوز گرفت و علی شکوری راد به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب شد. در ۱۸ آذر سال ۹۸ محمدجواد روح، سردبیر هفتهنامه صدا و عضو حزب اتحاد ملت، به «فرهیختگان» گفته بود: «از روحانی عبور نکردیم؛ پایگاه خود را از دست دادیم... بر این اساس، مشکل اصلاحطلبان و حزب اتحاد ملت برای انتخابات مجلس «بیبرنامگی» نیست. مشکل «بیپایگاهی» است...»
حالا هم حسین نقاشی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی دلایلی نخنما را پیش از برگزاری انتخابات مطرح کرده است، او شاید با بهرهگیری از اتفاقات سیاسی اخیر در کشور میگوید: «به نظر من با شرایط موجود حتی اگر در انتخابـات ۱۴۰۲ از نظـر تاییـد صلاحیتها و تنوع کاندیداها، چیزی شبیه بـه انتخابـات مجلـس ششم رقم بخورد باز هـم با اقبال گستردهای از بدنه اجتماعی و پایگاه رأی اصلاحطلبان مواجـه نخواهیـم شـد».
محمدعلی ابطحی، از اعضای مجمع روحانیون مبارز هم در سخنانی مشابه حسین نقاشی، گفته است: «مـن مشکل انتخابات ایـن دوره را دیگر بحث ردصلاحیتها نمیدانم. اگر شورای نگهبان تقریبا صلاحیت همه را هم تاییـد کند و کسی ردصلاحیت نشود، مشکل جدی مشارکت مردم وجـود دارد. بعد از اتفاقاتی که سال قبل افتاد، یک نوع قهر بین جامعه و حکمرانی ایجاد شده کـه نتیجهاش عـدم مشارکت است. جامعه هـم از اصلاحطلب و اصولگرا گذر کرده و اینطور نیست که مثلا بـا تایید صلاحیت اصلاحطلبان یا چهرههایی کـه قبلا رد صلاحیت میشدند، مردم در انتخابـات حضـور پیـدا کنند».
فروردینماه سال ۱۴۰۱ بود که سعید حجاریان اعلام کرد: «ما مشارکت بیقیدوشرط نداریم و همینجا بگویم که سال ۱۴۰۲ هم مشارکت حتما مشروط خواهد بود؛ مشروط به اینکه شورای نگهبان چقدر با ما راه بیاید و تردید نکنید اگر راه را ببندند، شرکت نمیکنیم.» حال باید دید که پس از اتفاقات سیاسی و اجتماعی اخیر که اصلاحطلبان بر آتش آن دمیدهاند؛ همچنان بنا دارند توپ را به زمین شورای نگهبان بیاندازند و بازی تکراری رد صلاحیت را پیش بکشند یا با بهرهکشی از وقایع اخیر برای ادامه حیات سیاسی خود با انتشار فهرستهای جدید برای کسب پایگاه مردمی تلاش کنند. به هر حال تنور انتخابات از حالا تا ۱۰ ماه آینده داغ است و هر اتفاقی ممکن است روی دهد.