یکی از بخشهای مهم کشور که به ویژه این رویدادها را تجربه کرده است، استان سیستان و بلوچستان است. حملات تروریستی به مرزبانان ایرانی در سیستان و بلوچستان در دهه ۱۳۷۰ هنوز از یادها محو نشده است. در سال ۱۳۷۶ با شکلگیری گروههای مسلحانهای که با پشتوانه آمریکا و نوکران منطقهای آن شروع به فعالیت کردند در انتهای پاییز سال ۱۳۷۷ با شهید شدن نیروهای در حال خدمت ایرانی در مرزهای سیستان و بلوچستان همراه شد.
در سالهای بعدی نیز حملات تروریستی متعددی به مرزبانان ایرانی در این منطقه صورت گرفته است که برخی از آنها شامل حملات به وسایل حملونقل عمومی نظیر اتوبوسها و قطارها نیز بوده است. از جمله حملات تروریستی مهم در سالهای اخیر، حملات به پاسگاههای نیروی انتظامی ایران در سیستان و بلوچستان است. این حملات باعث شهادت و زخمی شدن مرزبانان ایرانی شده است.
از ابتدای سال جاری نیز ۱۵ مأمور و محافظ امنیت، مال و ناموس ایرانیها شهید شده و در خون خود غلتیدهاند.
علاوه بر پنج شهید مرزبانی، سرگرد «قربانعلی پیری» از مرزبانان هنگ مرزی زابل در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ماه در درگیری مسلحانه با قاچاقچیان مواد مخدر، سرگرد «یاسر عبدلی» ۲۴ اردیبهشت در مبارزه با اشرار مسلح در خاش برای نجات دو خانم گروگان گرفته شده، شهید «محمدرضا اسداللهی» فرمانده پاسگاه انتظامی چارک بندرلنگه، در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ماه حین مقابله با قاچاقچیان مواد مخدر، شهید «مهدی هادی» در تاریخ ۱۹ اردیبهشت در عملیات مبارزه با قاچاقچیان مشروبات الکلی در زنجان، شهید «مسعود پرکاس»، رئیسپلیس مبارزه با مواد مخدر دریابانی هرمزگان ۱۸ اردیبهشت در عملیات مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر در آبهای خلیجفارس، شهید «سعید ربیعی» از کارکنان کلانتری ۱۳ اهواز ۱۶ اردیبهشت در عملیات دستگیری قاتل فراری، شهید «مهدی یزدی» در تاریخ ۱۴ اردیبهشت در عملیات مبارزه با شرور در اصفهان، شهید «علیرضا شهرکی»، رئیسپلیس آگاهی سراوان در تاریخ ۱۰ اردیبهشت حین تردد با همسرش در خودروی شخصی با اصابت گلولههای اشرار مسلح، شهید «سجاد قدمی» از کارکنان مرزبانی قروه، در عملیات پایش مرزی بر اثر حادثه در اول اردیبهشت ماه و شهید «سعید مریدی» در ۲۲ فروردین ماه بر اثر اصابت گلوله قاچاقچیان موادمخدر در دهستان رودخانهبر شهرستان رودان به شهادت رسیدند.
برای فرزندان این ملت تفاوتی نمیکند؛ گاهی در ریگزارها، در غربت غروب نقطه صفر مرزی، در سوز آفتاب برجکهای کاشته شده در دل بیابان یا در طلوع حزنانگیز یک روز پر حادثه، امروز امنیت خونش را فدای مردم کرده است تا از مزهسر تا چارک، خلیجفارس تا سراوان و قلعهگنج تا دورترین مناطق مرزی کشور رنگ خون بگیرند و به رویشهای انقلاب اسلامی در نسلهای مختلف افتخار کنند.
شهادت مظلومانه مدافعان امنیت کشور در نقطه صفر مرزی و عملیات ناجوانمردانه مزدوران آمریکایی در هر چه مشترک نباشد در یک چیز مشترک است، امروز نقطه صفر مرزی از یک طرف سکوی پرش و اوج گرفتن بهترین و عزیزترین جوانان این کشور شده و از دیگر سو نمره مردودی نادانهای وطنی و مزدوران جیرهخور و بیوطنی که برای کمی دلار بیشتر هر چه در توانشان باشد را جعل میکنند، از جعل حدیث تا جعل تاریخ، جاعلان مست و غرق در پولهای بادآوردهای که بوی خون میدهند و وطن فروشی.
نقطه صفر برای وطن دوستان و دینداران حقیقی، سرآغازی است برای سفر به سرزمین وعدههای الهی و در دیگر سو منجلابی شده است برای عبدلهای بیسوادی که در پرتو امنیت ناشی از خون جوانان کشور تازیانه بر امنیت مردم میزنند و زهر و نیش زبانشان را بر بدن بهترین جوانان این آب و خاک فرو میکنند.
تروریسم رسانهای یا شایعهپراکنی، فراروی مخرب و نقض امنیت است که با هدف مخابره شایعات، خبرهای دروغین و افراطی و یا ایجاد ترس و وحشت در جامعه به کار گرفته میشود. در این راستا، انواعی از شبکههای رسانهای مانند شبکههای تلویزیونی، رادیویی و اینترنتی در غرب وجود دارند که به واسطه مخابره جهانی برای شایعهپراکنی به کار میروند. در بعضی از موارد، این رسانهها و شبکهها به کار برده شدهاند تا در مقابل حکومتها یا اندیشه و گروههایی که به نظر غرب مانع تحقق منافع آنها در جهان میشوند با بمباران اخبار و گزارشهای دروغ، مغرضانه، گسترش شایعات، تحریف و تهدید، با هدف از بین بردن اعتماد عمومی و شکلگیری نگرانی در جامعه برای مخالفت با آنها، به کار گرفته شوند.
یکی از ناجوانمردانهترین اشکال تروریسم، ترور رسانهای شدیدی است که توسط دشمنان ایران و انقلاب اسلامی بیش از ۴۰ سال است در حال تکرار و انجام است.
سیاست دشمن در ترور رسانهای به دو شکل عمده انجام میشود؛ آنها گاه ابتدا در نقطه صفر ترور میکنند سپس در رسانه توسط نوکران و خودفروختگان شیکپوش در قالب اندیشمند، دانشمند، کارشناس، خبرنگار، سلبریتی و متفکر، نظراتشان را به مخاطب غالب میکنند.
دشمن، اما در شیوهای رایج و قدیمی ابتدا توسط ایادی، دستپرودهها، نیروهای نفوذی و خودفروختگان داخلی و خارجی، ابتدا به ترور شخصیت، تفکر و اندیشه مورد نظرش پرداخته سپس در موعد مقرر نسبت به ترور فیزیکی اقدام میکند.
ترور شخصیت، بیاعتبار کردن و برچسب زدن از طریق شایعهپراکنی و تهمت زدن نیز در کنار ترورهای فیزیکی همواره در جریان بوده و پایانی برآن متصور نیست مگر تا غرق کامل سوژه در گرداب مورد نظر اسکتبار رسانهای.
اما یکی از ناجوانمردانهترین اشکال ترور، ترور در نقطه صفر و سپس ادامه آن در رسانههای وابسته است.
در این شکل از ترور دشمن ابتدا فرزندان ملت را به خاک و خون کشیده سپس با انواع ترفندهای رسانهای شخصیت شهدا و ترور شدهها را زیر سوال میبرد به گونهای که مخاطب نه تنها هیچگونه دلسوزی نسبت به آنها نداشته باشد بلکه حتی آنها را شهید واقعی ندانسته یا کشته شدن را کمترین نتیجه عملکرد خود آنها بداند.
شکل ترکیبی ترور همواره علیه نیروها و جانبرکفان مدافع امنیت وجود داشته است، اما در خون شهدای وطن نوری نهفته که هیچ تاریکی تا امروز نتوانسته مانع روشنگری آن شود.
با وجود تمام تلاش دشمنان، مردم ایران زمین همیشه با حضور شکوهمند خود در تشییع پیکر شهدا و فرزندان غیور ملت مشت محکمی بر دهان تروریستهای وابسته به استکبار زدهاند.