فارغ از تحلیل ابعاد و تبعات سخنان بایدن در سطح روابط چین و آمریکا، سخنان بایدن وی نشان میدهد که پرونده "بالنهای چینی" کماکان به موضوعی چالشبرانگیز در سطوح امنیتی و سیاسی آمریکا تبدیل شده و کاخ سفید و پنتاگون همچنان در این پرونده محکوم هستند. اخیراً بایدن با کم اهمیت جلوه دادن بحران اخیر بالون جاسوسی چین مدعی شده است:
"دلیل ناراحتی زیاد شی، در زمانی که من تصمیم به ساقط کردن بالن پر از تجهیزات جاسوسی گرفتم، این بود که نمیدانست آنجاست."
هدف از سفر بلینکن به پکن که اولین سفر یک وزیر خارجه آمریکا به چین بعد از تقریباً پنج سال بود، از سرگیری ارتباطات در سطح بالا میان دو کشور بود. روابط دو کشور به ویژه از زمان پرواز بالونهای چین در آسمان آمریکا و سرنگونی آنها متشنجتر شده بود. هر چند بلینکن بعد از این دیدار روشن کرد که اختلافات عمدهای بین آنها وجود دارد، اما تاکید کرد که رقابت با چین نباید به مخاصمه منجر شود. در داخل آمریکا، کماکان پرونده مربوط به پرواز بالنهای جاسوسی چین و مانور چندین ساله آنها در آسمان ایالات متحده، تبدیل به محل مناقشه دو حزب سنتی این کشور شده است. برخی جمهوریخواهان خواستار استعفای جو بایدن به دلیل تاخیر در صدور فرمان شلیک به بالن چینی شده و در مقابل، دموکراتها با استناد به اطلاعات افشا شده در خصوص فعالیت آزادانه و بیحد و حصر بالنهای جاسوسی دردوران ریاست جمهوری ترامپ و عدم توانایی رصد آنها توسط وزارت دفاع آمریکا، انتقادات اخیر جمهوریخواهان علیه بایدن را نوعی شانتاژ سیاسی و تبلیغاتی قلمداد میکنند. جو بایدن در تازهترین مواضع خود، مدعی شده است که بالن کشف شده و ساقط شده، مصداق یک عملیات جدی امنیتی و جاسوسی علیه آمریکا محسوب نمیشود و از این رو، صدور دستور ساقط شدن آن زودتر از رسیدن آن به سواحل کارولینای جنوبی، منطقی نبوده است! البته برخی مقامات ارشد پنتاگون بدون اینکه سخنان بایدن را مورد استناد قرار دهند، با پیچیده و مبهم توصیف کردن ماهیت و عملکرد بالن جاسوسی چین، عملاً قطعیت گزاره "عدم جدی بودن عملیات تجسس بالن چینی" را نقض کردهاند!
بایدن در سخنان اخیر خود تلاش کرده است بار دیگر موضوع بالنهای چینی را ساده و کم اهمیت جلوه دهد، اما در پشت پرده ماجرا به گونهای دیگر پیش میرود! در این میان، دادههایی در حال انتشار است که هنوز قطعیت پیدا نکرده یا تکمیل نشده است. یک مقام آمریکایی میگوید بالن چینی، قادر به جمعآوری سیگنالهای ارتباطات راه دور بوده است. یک مقام ارشد وزارت خارجه که نخواست نامش فاش شود به خبرنگاران گفت که این بالن به چندین آنتن مجهز بود که امکان «انجام عملیات جمعآوری اطلاعات تجسسی» را به آن میداد. گریگوری فالکو، استادیار گروه آموزشی مهندسی سیستمها در دانشگاه جانز هاپکینز، گفت: «نوع آنتنهایی که (میبینیم) دارای کاربردهایی در فناوری تجسسی هستند و این چیزی نیست که انتظارش را در یک ماموریت علمی داشته باشیم.»
کارشناسان آمریکایی میگویند دقیقا نمیدانند که چین دنبال چه نوع دادههایی در این ماموریت بوده است، اما مت کرونیگ، مدیر ارشد مرکز استراتژیک و امنیت اسکوکرافت در شورای آتلانتیک، گفت که این بالن امکان رصد تماسهای رادیویی، تلفنهای همراه و سایر ارتباطات راه دور از پایگاههای نظامی که بر فراز آنها پرواز کرد را داشته است. دکتر فالکو گفته است که صفحات بزرگ خورشیدی این بالن و این موضوع که توانست برای مدتی طولانی در آسمان آمریکا باشد مایه نگرانی است.
نکته مهمتر اینکه بالن تجسسی ساقط شده چینی، بخشی از یک ناوگان بالنهای جاسوسی چین بوده که بر فراز ۵ قاره جهان پرواز میکنند. هفته پیش و همزمان با شناسایی یک بالن چینی بر فراز خاک آمریکا، رسانهها از رصد یک بالن مشابه دیگر که بر فراز آمریکای جنوبی در حرکت بود خبر دادند. هنوز بسیاری از تحلیلگران مسائل امنیتی در آمریکا، درصدد پاسخدهی به این سوال هستند که آیا بالن جدید کشف شده بر فراز آمریکای لاتین و حوزه کارائیب، از ماموریت تجسسی در آمریکا (بدون آنکه شناسایی شود) بازگشته یا در حال اعزم به این ماموریت با هدایت و کنترل از راه دورچینیها بوده است!
اظهارات اخیر بایدن و عتاب خاص وی به رئیسجمهور چین، به وضوح بیانگر خشم بیانتهای واشنگتن از شکست امنیتی در پرونده بالنهای چینی تلقی میشود.
کشف و ساقط شدن بالن چینی بر فراز ایالات شمالی آمریکا، نقطه آشکارساز نوعی منازعه تمام عیار امنیتی میان واشنگتن و پکن میباشد. بدون شک، بالن چینی نخستین بالن اعزامی به آسمان آمریکا از سوی پکن نبوده و در آینده نیز نخواهد بود. این منازعه امنیتی، درست در زمانی تشدید شده است که به واسطه تنشهای مزمنی که میان آمریکا و متحدانش در تقابل با چین در منطقه تایوان، تبت، هنگکنگ و دریای چین جنوبی به وجود آمده، احتمال وقوع حادثهای مانند جنگ اوکراین را (میان چین و تایوان) تشدید شده است. درست در چنین شرایطی پکن تلاش کرده است فشارهای همه جانبه واشنگتن در منطقه شرق آسیا را با کشاندن دامنه نبرد امنیتی به داخل خاک آمریکا پاسخ دهد. فراتر از آن، انعقاد برخی قراردادهای نظامی و تسلیحاتی میان چین و برخی کشورهای حوزه آمریکای لاتین، میتواند آمریکای مرکزی و جنوبی را به یکی از کانونهای اصلی عملیاتی علیه آمریکا (در ابعاد تجسسی) تبدیل کند.