صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  دین >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۴۸۳۹۱
پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی‌خوانساری
اگر از ما بپرسند چطور می‌توانیم روش دینداری، روش بندگی، سبک زندگی، ارتباط با خود، ارتباط با خلق، ارتباط با خالق، ارتباط با دنیا، طرز نگاه درست به دنیا و زندگی، توانمند شدن در انسانیت و در کل زیبایی‌های زندگی را در دین بشناسیم، می‌توانیم قاطعانه پاسخ دهیم همه اینها در «دعای عرفه» وجود دارد. این دعا سرشار از حکمت و معرفت و ادب است و لبریز از زیبایی‌های خدادادی. حضرت سیدالشهداء(ع) عقل، عشق و احساسات انسانی و الهی را در این دعا به اوج رسانده و چنان آن را در هم آمیخته که می‌توان با آن انسان‌ها را گروه گروه به سمت خداوند آورد. مکتبی‌ها باید به این دعا و مضامین آن ببالند و افتخار کنند که پیرو سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) هستند. یکی از مضامینی که امروز و در این شرایط جامعه به درد ما می‌خورد، این است که حضرت از زندگی کردن در جامعه دینی و با اختیارات و آزادی‌های دینی احساس شادمانی و خوشحالی دارد و این خوشحالی را با روش خاصی بروز می‌دهد. 
اول آنکه امام(ع) خداوند را شکر می‌کند برای حیات در روزگاری که احقاق حق و ابطال باطل روشی پسندیده و مورد رضایت است. اینکه حق را بفهمیم و برای پایه‌گذاری آن یا حمایت از آن توانمند باشیم، آنقدر مهم است که حضرت آن را جزء نعمت‌های الهی و منت‌های خداوند می‌داند. ایشان از اینکه حق را بفهمیم، ولی نتوانیم برای دفاع از آن تلاش و جهاد کنیم به منزله یک موقعیت و شرایط سخت یاد می‌کنند. امام(ع) می‌فرمایند: «لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِکَ بِی وَ لُطْفِکَ لِی وَ إِحْسَانِکَ إِلَیَّ فِی دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْکُفْرِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ...»؛ از آنجا كه با من رأفت و مهربانى داشتى و نظر لطف ‏و احسان مرا در دور سلطنت پيشوايان كفر و ضلالت كه عهد تو را شكستند و رسولانت را تكذيب كردند به دنيا نياوردى و ليكن زمانى به وجود آوردى كه از بركت پيشواى توحيد حضرت خاتم پيغمبرانت مقام هدايت كه در علم ازليت مقرر بود بر من ميسر فرمودى...»(دعای عرفه) زندگی در شرایطی که می‌توانیم راحت بندگی کنیم، دیندار باشیم و اعمال دینی خود را انجام دهیم و در کل دین را بفهمیم، شایسته شکرگزاری است. اینکه ما قدردان شرایط دینی جامعه برای زندگی الهی باشیم، یک تکلیف انسانی است. این لطف خداوند است که امر دینداری برای ما آسان است و حتی فریاد زدن برای اعتلای حق هم امکان‌پذیر است. این لطف خداوند است که ما دوست داریم حق را ببینیم و آن را در جامعه جاری کنیم و از هر باطلی بیزار باشیم، آن هم به برکت جامعه‌ای که دینی است و مردم آن بندگی خداوند را به‌جای بندگی شیطان پذیرفته‌اند. همانطور که ما دوست داشتیم در زمانی‌که یکی از ائمه معصوم(ع) در زندگی ظاهری به سر می‌بردند، زندگی می‌کردیم، باید علاقه‌مند باشیم در جامعه‌ای زندگی کنیم که دیندار و متشرع و خداشناس است. باتوجه به این آغاز می‌بینیم که حضرت اباعبدالله(ع) زندگی در جامعه دینی را مقدمه یک زندگی دینی می‌داند و راحت‌تر بندگی کردن را به این جامعه مربوط می‌داند. این شکرگزاری در کنار شکرگزاری نعمات دیگر قرار دارد و امام(ع) از خداوند برای تک‌تک نعماتش که به بندگی او ختم می‌شود، تشکر می‌کند. قوای انسانی، خانواده خوب، روح بلند، سلامتی تن، عقل سالم، خانواده و دوستان خوب و... به ما کمک می‌کند که خداوند و زیبایی‌های او را ببینیم و در اطاعت او به‌سر ببریم و چه چیزی بهتر از این؟! در اصل بندگی خداوند و شناخت او برای امام(ع) مبناست که ابزار و وسایلی این امکان را فراهم می‌آورند. در میان این ابزار حکومت، جامعه و مردم دینداری و محکومیت دشمنان و دوری آنان هم مورد اهمیت و تأکید امام حسین(ع) است. 
دوم آنکه امام حسین(ع) در آغاز زندگی خود در کنار عقل و علم، عشق و احساسات را به اوج رساند تا بدین وسیله بتواند بندگان خدا را هدایت فرماید. مطمئناً به همین دلیل است که در شکرگزاری خداوند عباراتی را به‌کار می‌برد و از نعمت‌هایی سخن می‌گوید که قلب و روح انسان‌ها را جذب خود می‌کند. اینکه به ‌رگ‌های چشم، پرده قلب، غضروف فک، عصب گردن و... اشاره می‌فرمایند، یعنی غلیان احساسات که در کنار عقل می‌تواند کارهای بزرگی را صورت دهد. این روش به دعای عرفه ختم نمی‌شود و حضرت اباعبدالله(ع) در تمام مسیر مدینه تا کربلا با همین روش با دوست و دشمن رفتار می‌فرماید. اگر به متن دعا، به سخنان امام(ع) در مسیر، به نامه‌هایی که به افراد و گروه‌های خاص ارسال فرمود، به سخنان و نصایح‌شان خطاب به دشمنان، به اتفاقات عصر عاشورا و حتی طرز وداع با دوستان، فرزند و اعضای خانواده توجه کنیم، می‌بینیم روش زندگی حضرت امام حسین(ع) ممزوج با عقل، علم و عشق است. اینکه امام(ع) در مقابل چشم دشمنان خود در لشکریان یزید دوستان خود و فرزندان خود را در آغوش بگیرد و بلند بلند گریه کند، حکایت از قصد امام(ع) برای جذب انسان‌ها به سوی خدا دارد که روش مخصوص امام حسین(ع) برای هدایت بشر تا قیامت است.
نام:
ایمیل:
نظر: