شهادت آیتالله دکتر بهشتی و 72 نفر از مقامات برجسته سیاسی کشور در حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران در هفتم تیرماه1360، از جمله حوادث ناگوار و مهم در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که اهمیت بازخوانی اندیشه سیاسی شهید بهشتی را یادآوری میکند. آیتالله شهید بهشتی یکی از شاگردان مهم و تأثیرگذار امام خمینی(ره) بودند که نقش مهمی در ترویج ایدئولوژی اسلامی و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی ایفا کردند. ایشان با برخورداری از تحصیلات حوزوی و دانشگاهی و تدریس در حوزه و مدرسه، تأسیس دبیرستان «دین و دانش» و انتشار مجلات گوناگون علمی ـ فرهنگی با هدف تربیت دینی جامعه، حضور روحانیت در نهادهای علمی ـ فرهنگی قدیم و جدید را به نمایش گذاشت. شهید بهشتی که به داشتن تفکری ساختارمند و توانایی مدیریتی و انجام فعالیت تشکیلاتی شهره بود، نمونه برجستهای از کنشگری سیاسی معقول روحانیت شیعه در دوران مدرن به شمار میآید و بنابراین مطالعه اندیشه و سیره ایشان، به معنای تقویت سنت فکری و عملکردی متفکران شیعه است، چه اینکه شهید بهشتی در گام اول یک متفکر و دارای تفکر فلسفی ـ سیاسی است و اگر در حوزه عملکردی از توان بالای مدیریتی برخوردار بود، این موضوع برخاسته از قوّت فکری و نوع اندیشهورزی ایشان بود. با مطالعه محورهای مهم اندیشه ایشان میتوان این موضوع را بررسی و نتیجهگیری کرد.
محورهای مهم اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آیتالله بهشتی همانند استاد مطهری، از مباحث دینی و فلسفی آغاز میکند و سپس به تدوین ایدئولوژی اسلامی و مبارزه علیه وضع موجود روی میآورد. رساله دکتری ایشان با موضوع «مسائل مابعدالطبیعه در قرآن» را ـ که بعدها با عنوان خدا در قرآن منتشر شدـ، میتوان سرآغاز اندیشهورزی ایشان دانست. دکتر بهشتی در این کتاب بر تلاش دوباره و با روشی نو و تحقیقی به منظور «شناخت چهره واقعى اسلام در آينه كتاب و سنت» تأکید دارد. شناخت علمی طبیعت و دنبال کردن روش ارسطو در طبیعتشناسی، شناخت مبدأ و معاد، اثبات وجود خدا با توجه به ادیان دیگر و بیان استدلالات قرآنی، بحث اصلی شهید بهشتی در این کتاب است. ایشان توحید، مبدأشناسی و معاد را در تعامل با دیدگاههای فلسفیـ به ویژه نظریات ارسطو، ابنسینا، علامه طباطباییـ و نظر دیگر ادیان الهی بررسی میکند و دست آخر نظر اسلام و قرآن را در این زمینه ارائه میدهد.۱ تأکید بر فطرت و خداجویی فطری و ذاتی انسان از دیگر مباحث مورد توجه آیتالله بهشتی است و ایشان فطرت را به معنای «خدادوستى، خداگرايى و خداجويى عاشقانه» تعبیر میکنند. بخشی دیگر از مباحث شهید بهشتی در این کتاب ردّ استدلالات دهریون در زمینه مبدأ و خداشناسی است که با توجه به مباحث ابن سینا در شفا دنبال میشود.
کتاب «شناخت اسلام» یکی دیگر از آثار شهید بهشتی در زمینه الهیات و ایدئولوژی اسلامی است که البته با همکاری دکتر محمدجواد باهنر و دکتر علی گلزاده(غفوری) طی سالهای 1349 تا 1357 به عنوان کتاب تعلیمات دینی برای وزارت آموزش و پرورش تهیه شده است و خداشناسی را با زبانی ساده و استدلالی ارائه میکند.۲ این کتاب از پیشرفت علمی و مادیگرایی عصر جدید، ازخودبیگانگی انسان مدرن و به حاشیه رفتن اخلاق و ایمان آغاز میکند و با توجه به احساس نیاز انسان امروز به معنای زندگی، دین اسلام را بهترین پاسخ به نیازهای معنوی انسان، به عنوان معنای زندگی میداند که البته منافاتی با نیازهای مادی ندارد و ایمان خود سبب پیشرفت علم و صنعت میشود.۳ در مجموع، نویسندگان کتاب اسلام را در مقام راهنمای دنیوی و اخروی انسان مطرح کرده و سعی دارند دیدگاه اسلام در همه حوزههای زندگی را مورد بحث قرار دهند.
بخش دیگری از اندیشههای شهید بهشتی در زمینه حکومت اسلامی و ساختارهای سیاسی از دیدگاه اسلام است. ایشان مباحث ولایت در اسلام، حادثه غدیر، ضرورت رهبری، رهبری در اسلام و چگونگی انتخاب آن، ولایت فقیه و... را شرح میدهد. آیتالله بهشتی هدف اصلی نهضت اسلامی را حاکمیت اسلام و برخورداری جامعه از مواهب دنیایی با اجرای قانون اسلام میداند و معتقد است، همه ارکان این نظام سیاسی اسلام، یعنی «اقتصاد، اداره جامعه، سياست دفاعى، سياست فرهنگى و آموزشى، روش قضايى، حقوق مدنى، حقوق جزا و همه این موارد» باید طبق اسلام باشد و زمانی این مطابقت صورت میگیرد که ولی فقیه در رأس حکومت قرار گیرد.۴
آیتالله بهشتی با توجه بیشتر به ساختارهای حکومت اسلامی، ضرورت حاکمیت اسلام را به صورت کلی و تنها در محدوده ولایت فقیه مطرح نمیکند، بلکه دغدغه ایشان معطوف به چگونگی صورتبندی ساختارهای اسلامی حکومت جدیتر است، از همینرو ایشان به ساختار حقوقی و اقتصادی حکومت از دیدگاه اسلام توجه دارد. موضوع اقتصاد اسلامی و بانکداری از دیدگاه اسلام جزء تأملات اولیه آیتالله بهشتی است. وی در سال 1342 مقالهای را با عنوان «بانکداری و قوانین مالی اسلام» منتشر میکند.۵ تحریم ربا، مخالفت نداشتن این تحریم با افزایش سرمایهها و در مقابل جلوگیری از ایجاد سرمایهداری بزرگ، ملی کردن صنایع بزرگ و همزمان کمک دولت به بخش خصوصی، تأکید بر ایجاد مؤسسات قرضالحسنه، وامهای بدون بهره، تشریح عقود و معاملات اسلامی، تقسیم عادلانه درآمدها در کنار تأکید بر قرضالحسنه جهت حل فاصله طبقاتی۶ از جمله مباحث اقتصادی شهید بهشتی است.
نقد فلسفی مارکسیسم و ماتریالیسم دیالکتیک از دیگر مباحث مورد توجه آیتالله بهشتی است. ایشان افزون بر توجه به این موضوع در طول دوران فکری خود، سلسله جلسات مخصوصی را در تابستان 1359 در واحد دانشجويى حزب جمهورى اسلامى به بحث «شناخت» اختصاص میدهند که هدف اصلی آن نقد شناخت دیالکتیکی و ادعاهای مارکسیسم در زمینه خودآگاهی است.۷
نتایج تفکر شهید بهشتی در حل مسائل امروز ایران
شهید بهشتی در چارچوب مکتب امام خمینی(ره) با اعتقاد به جامعیت اسلام و الگومندی آن در همه حوزههای زندگی سیاسیـ اجتماعی، تلاش گستردهای را برای استخراج برنامه اسلام در همه ابعاد زندگی انسان آغاز کرد. آنچه در اندیشه و عملکرد ایشان از برجستگی برخوردار است، همان رویکرد میانه اسلام است که آیه 143 سوره بقره هم بر آن گواهی میدهد: «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا».
این نگرش میانه و دوری از افراط و تفریط، تجلی اخلاق در سیاست را نشان میدهد و به عبارت دیگر ماهیت اخلاقی سیاست، زمینه دوری از افراط و تفریط و ميانهروی در رفتار سیاسی را ایجاب میکند. البته ممکن است برخی جریانهای سیاسی از ميانهروی بهرهبرداری کرده باشند، اما آنچه در عمل مشاهده میشود، نسبتی با این موضوع ندارد و بنابراین به صرف بهرهبرداری یک جریان سیاسی از این موضوع، نباید نگرشی سلبی به این ارزش داشت. حضور اخلاق در سیاست که در اعتدال و میانهروی تجلّی مییابد، در جامعه امروز ایران کمرنگ یا مفقود شده است و مراجعه به اندیشه و عمل شخصیتهایی، مانند شهید بهشتی میتواند به زنده کردن این ارزش و به دنبال خود تقویت حیات فکری و تهذیب عملکرد سیاسی منتهی شود.
منابع در دفتر نشریه موجود است.