اگر گفته شود رژیم صهیونیستی بدترین وضعیت خود را طی 75 سال گذشته سپری میکند، سخن گزافی نیست؛ زیرا هیچگاه این حجم بالا از بحرانهای داخلی و چالشهای خارجی بر سر رژیم غاصب آوار نشده بود.
شکاف داخلی در رژیم صهیونیستی به حدی است که طی چهار سال گذشته حداقل پنج انتخابات زودهنگام در این رژیم برگزار شده و هیچ دولتی پایدار نبوده است. اوج اختلافات داخلی در دوره نخستوزیر کنونی «بنیامین نتانیاهو» رقم خورد که برای نخستین بار تلآویو شاهد اعتراضات یکصد هزار نفری بود.
نتانیاهو افزون بر پروندههای فساد و خیانت در امانت، به دلیل سیاستهای ناکارآمد داخلی و خارجی و ناتوانی در مدیریت بحران، کماکان با اعتراضات گسترده مواجه است و صهیونیستها شنبه هر هفته برای برگزاری تظاهرات علیه وی به خیابانها میآیند.
سیاستها و عملکرد دولت راستگرای افراطی به گونهای است که فریاد اعتراض بسیاری از نخبگان و نیز مقامات سابق این رژیم را درآورده است. برای نمونه، «ایهود المرت»، نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی تصریح کرده دولت فعلی اسرائیل، دشمن اسرائیل است و جامعه بینالمللی باید به دولت نتانیاهو اعتراض کنند که چرا نماینده ارزشهای اصلی این رژیم نیست!
«یائیر لاپید» رئیس جریان اپوزیسیون و نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی نیز در صفحه توئیتر به شدت به نتانیاهو حمله کرده و تأکید کرده است کابینه فعلی صلاحیت لازم برای اداره رژیم صهیونیستی را ندارد و آنچه دشمنان ما در مقابل خود میبینند، دولتی نالایق است!
برنامه سیاسی ۱۲بندی کابینه نتانیاهو از عوامل اصلی بحران کنونی است؛ محورهای اصلی این برنامه شامل اصلاحات قضائی، توسعهطلبی و الحاق رسمی کرانه باختری به اسرائیل، تخریب پیمان اسلو، یهودیسازی مناطق عربنشین، احیای قانون اعدام، تسهیل آتش گشودن نیروهای نظامی و مصونیت قضائی آنها و تغییر قوانین به نفع نژادپرستی است.
تازهترین نظرسنجی در اراضی اشغالی نشان میدهد، در صورت برگزاری انتخابات کنست در وضعیت فعلی، نتانیاهو رئیس حزب لیکود در این انتخابات شکست خواهد خورد. طبق این نظرسنجی «بنی گانتس» وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی و رئیس حزب آبی سفید پیشتاز است.
نکته قابل توجه آن است که مخالفتها تنها از سوی احزاب رقیب نیست؛ بلکه در یک مورد مهم، «یوآف گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که همحزبی نتانیاهو است؛ مخالفت خود را با اصلاحات قضائی وی اعلام کرد و نتانیاهو بلافاصله وی را برکنار کرد.
در ادامه، نتانیاهو برای رهایی از بحران، برخی برنامههای خود از جمله لایحه اصلاح قضایی راـ که از نگاه مخالفان استقلال قوه قضائیه را به خطر میانداختـ پس گرفت؛ اما اعتراضات فروکش نکرد. شیوه دیگر وی برای فرافکنی، تمسک به دشمن خارجی و امنیتی کردن فضا از طریق جنگافروزی در محیط پیرامونی است. حملات مکرر به کرانه باختری در این راستا قابل ارزیابی است؛ اما مقاومت جانانه فلسطینیها به ویژه در اردوگاه جنین، نقشههای دولت را نقش برآب کرد. به عبارتی خسارتهایی که ارتش صهیونیستی در این یورشها متحمل میشود، موجب اعتراض صهیونیستها شده و عملاً اهداف نتانیاهو را به ضد خود تبدیل کرده است؛ بنابراین، عجیب نیست که پس از هر عملیات، شاهد انتقادات تند و حتی اهانت صهیونیستها به سران و ژنرالهای رژیم اشغالگر هستیم.
در مجموع باید گفت، چالشهای فزاینده رژیم صهیونیستی حاکی از نوعی فروپاشی درونی در سطح سیاسیـ اجتماعی و بروز اختلافات بالقوه در ساختاری است که دهها اقلیت ناهمگون قومی و نژادی و مذهبی را در خود جای داده و بیش از این توان پوشش و مدیریت بحران را ندارند.
حاکمیت چندین ساله راستگرایان و به ویژه ظهور افراطیترین دولت در تاریخ اسرائیل، از شکافهای درونی پرده برافکنده و آینده و موجودیت این رژیم را با سؤالات جدی مواجه کرده است؛ تا حدی که موضوع «نفرین دهه هشتم» مبنی بر ناپایی رژیم تا زمان هشتادمین سالگرد تأسیس، گریبان افکار عمومی صهیونیستها را گرفته است.
در سطح برونی اما ظهور نسل تازهای از مقاومت در کرانه باختری، بر اندام صهیونیستها لرزه انداخته و معادلات امنیتی در این منطقه، به ویژه در جنین به عنوان دژ مستحکم مقاومت در کرانه دچار تحولات بنیادین شده است. برخلاف گذشته، امروز گروههای مقاومت در اوج قدرت قرار دارند و تنها در ماههای اخیر هفت گروه جدید مقاومت در کرانه تشکیل شده که در کنار گروههای سنتی، انگیزه و عزم جدی برای مقابله با جنایتهای رژیم صهیونیستی حتی خارج از کرانه باختری دارند.
انزوای منطقهای در اثر رخدادهایی، چون آشتی ایران و عربستان نیز از دیگر اموری است که نتانیاهو را در تنگنا قرار داده است؛ به ویژه آنکه وی از ابتدا روی پیشبرد روند عادیسازی با ریاض، حساب زیادی باز کرده بود.
اگر فشارهای جهانی و نیز ضعف و انفعال منطقهای ایالات متحده آمریکا را هم به این سیاهه بیفزاییم، معلوم میشود رژیم صهیونیستی همانند گذشته قادر به کسب حمایت متحدان غربی خود نیست. مجموع این مؤلفهها حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی در وضعیت کنونی در سراشیب فروپاشی و سقوط قرار گرفته و راه بازگشتی برای اشغالگران متصور نیست.