صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  راهبرد >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۳۵۰۴۰۱
پایگاه بصیرت / یعقوب ربیعی

«جنون»؛ این شاید مهم‌ترین عبارتی است که می‌توان پیرامون عصر محمدرضا پهلوی و میزان خرید اسلحه به دست او به کار برد. میزان بودجه‌ نظامی هر کشور، باید متناسب با سایر کشورهای جهان و اوضاع منطقه تعیین شود؛ اما شاه به این اصل اعتقادی نداشت. جالب است که بودجه نظامی ایران از ۶۷ میلیون دلار در سال ۱۳۳۲ به ۱۰ میلیارد دلار در سال ۱۳۵۶ رسید؛ یعنی ۱۵۰ برابر. یک راهکار بهتر برای فهم هزینه‌های دیوانه‌وار شاه برای تسلیحات، میانگین بودجه نظامی به تولید ناخالص ملی یا GDP است. بودجه ایران در سال ۱۳۵۳ معادل ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی بود؛ یعنی سه برابر میانگین جهانی و دو برابر نرم ایالات متحده آمریکا.
نکته مهم اینکه، باید بدانیم بودجه نظامی آل‌سعود در وضعیت فعلی و در اوج جنگ یمن ۸ درصد کل تولید ناخالص ملی است؛ یعنی شاه از آل سعود هم دیوانه‌وارتر و بی‌پرواتر خرید می‌کرد؛ اما این بودجه نظامی صرف چه چیزی می‌شد؟ ژاندارمی آمریکا در منطقه، مانند سرکوب بلوچ‌ها در پاکستان، سرکوب شورشیان در یمن شمالی، کمک به ملک حسین در سرکوب فداییان فلسطینی، شرکت در جنگ ظفار عمان به نفع سلطان قابوس و سرکوب نیروهای انقلابی، کمک به ارتش آمریکا در جنگ ویتنام و... . البته بعضی وقت‌ها اسلحه به سمت خودی هم گرفته می‌شد، مانند قیام عشایر کوهمره در فارس یا عشایر کهگیلویه و... .
نکته تأسف‌بار اینکه همین ارتش، در زمانی که باید برای حفظ بحرین وارد عمل می‌شد، به کار گرفته نشد و بحرین از ایران جدا شد. به علاوه این ارتش گران‌قیمت، نتوانست اهرم فشاری بر کشور کم‌جمعیت امارات باشد که دست از ادعاهای خود درباره سه جزیره‌ ایرانی بردارد. این ادعاها چون در زمان شاه حل و فصل نشد، نتایج آن به دوران جمهوری اسلامی نیز سرایت کرده و هنوز گرفتار بی‌تدبیری و قاطعیت نداشتن رژیم پهلوی در مورد تثبیت مالکیت ایران بر جزایر ایرانی هستیم.
اما نکته مهم اینکه به واسطه همین رویکرد اشتباه ایران هیچ گاه نتوانست فعل توانستن را صرف کرده و خود سازنده آنچه می‌خواهد شود. اگر بخواهیم تاریخ تجهیزات و تسلیحات دوره پهلوی را خلاصه کنیم، خلاصه‌اش این می‌شود؛ شرکت‌های آمریکایی کاتالوگ می‌دادند، محمدرضا می‌پسندید، ارتشبد طوفانیان بدون هیچ کم و کاستی اجرا می‌کرد و البته پورسانتش را می‌گرفت. شروع نظام اسلامی پایان این رویکرد اشتباه بود. هر چند به دلیل این رویکرد اشتباه ما نیم قرن از صنعت هوافضا و عرصه موشکی دنیا عقب افتادیم.
اما موضوعی که در عرصه تسلیحاتی، به ویژه تسلیحات و تجهیزات هواپایه مانند موشک و پهپاد اتفاق افتاد، سه پایه محدودکننده داشت که فهم هر یک می‌تواند به راهی که آمده‌ایم، کمک ویژه کند. پایه اول تحریم‌های ظالمانه آمریکایی‌ها بود. تحریم‌های آمریکایی‌ها به نحوی بوده و هست که کشورهای متمایل به همکاری در این حوزه را نیز منصرف می‌کرد. معاهدات بسیار سختگیرانه‌ای برای تبادلات فناوری‌های این حوزه و محصولات آن وضع شده ‌است. لذا حتی اگر کشورهای شاخص صاحب فناوری به همکاری دفاعی با ایران تمایل داشته باشند، تحت فشار جدی قرار می‌گیرند و منافع آنان به خطر می‌افتد و به همین دلیل به همکاری تمایلی ندارند. پایه ناهموارساز دوم نسبت هزینه با دستاورد در نظام است. ایران کمترین میزان بودجه دفاعی و نظامی نسبت به GDP را در بین کشورهای منطقه دارد، اما مسیری که برای رسیدن انتخاب کرده بودیم، در عالم واقع با آنچه انجام شده است، نمی‌خواند و صدها گام جلوتریم. اما موضوع سوم اینکه گاه این توانمندی‌ها موجب بی‌مهری مسئولان قرار گرفته و به جای تقویت بنیه دفاعی، بودجه‌های این مجموعه‌ها آب رفته یا به شندرغازی تبدیل شده است.
از عرصه مفاهیم و بدیهیات که بگذریم در هفته‌ای که گذشت، تقارن سه موضوع، یعنی رونمایی از تجهیزات جدید با تهدیدات آمریکا علیه جمهوری اسلامی و پاسخ شناورهای سپاه به بالگرد آمریکا در خلیج‌فارس موجب واکنش‌هایی در سطح رسانه‌های خارجی شد که می‌توان تأثیرات بازدارندگی را از آن فهم کرد. این یک اصل بدیهی است که «زمانی جنگ نخواهد شد که شما در قدرت کامل دفاعی به‌سر ببرید.» بر این اساس، اگر بخواهیم دستاورد آنچه در رونمایی از تجهیزات و تسلیحات را در چند نکته خلاصه کنیم، می‌توانیم اینگونه دسته‌بندی کنیم که:
کاهش تهدیدات نظامی: منطقه خاورمیانه با وجود وقوع جنگ‌ها و تنش‌های نظامی در گذشته همچنان یکی از مناطق پرتنش در جهان شناخته می‌شود. تهدیدات نظامی از سوی کشورهای همسایه و قدرت‌های بزرگ جهان، نشان‌دهنده ضرورت تقویت قدرت موشکی و پهپادی ایران است. آنچه در رونمایی‌ها و افزایش توان دفاعی تحقق می‌یابد، افزایش بازدارندگی و به تبع آن کاهش تهدیدات صورت پذیرفته است.
ارتقای قدرت دفاعی: تقویت قدرت موشکی و پهپادی، به ایران امکان می‌دهد تا در صورت حمله نظامی، از خود دفاع کند. این ارتقا به کشور امکان می‌دهد تا با تهدیدات نظامی مواجه شده، به صورت مؤثر و قاطعانه عمل کند.
افزایش قدرت تهدید: تقویت قدرت موشکی و پهپادی به ایران امکان می‌دهد تا یک قدرت تهدیدی مؤثر در منطقه شناخته شود. این امر، به کشور امکان می‌دهد تا در مذاکرات و روابط بین‌المللی، به منزله یک قدرت قابل‌توجه مدنظر قرار گیرد. به این نکته باید توجه داشت که شاید از بدنه و جسم موشک‌ها در عرصه واقعیت هیچ گاه استفاده نشود؛ اما سایه و توان آنها در عرصه سیاسی بالانس کننده و موجب افزایش چانه‌زنی است.
شاید همین نکته آخر باشد که در عرصه کنش‌ها و واکنش‌ها نه ایران است که تهدیدات طرف مقابل و متخاصم را جدی می‌گیرد و نه خودشان آنچه را می‌گویند و تهدید می‌کنند، باور می‌کنند. بر همین اساس بود که شبکه i24 رژیم صهیونیستی پس از رونمایی از پهپاد مهاجر 10 با برد 2000 کیلومتری و مداومت پروازی 24 ساعته اعلام کرد، نیروی دریایی سپاه به آمریکایی‌ها فهماند که کت تن کیست! نیروی دریایی سپاه به ناو آمریکایی‌ به صراحت اعلام کرد: «اگر از دستورات پیروی نکنید بالگردهای شما هدف قرار خواهند گرفت، تمام!»

نام:
ایمیل:
نظر: