صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  دین >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۴  ، 
شناسه خبر : ۳۵۰۹۷۳
پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی‌خوانساری

از مهم‌ترین حرکات پیامبر خدا(ص)، ایجاد وحدت و وفاق میان مسلمانان بود که این اصل مهم برای همه بشریت هم نسخه‌ای نجات‌بخش است. جمع‌شدن مردم حول کلمه «الله» و اطاعت از دستورات و فرامین الهی بهترین زندگی را برای آنها به ارمغان می‌آورد. هر فعلی که رسول خدا(ص) پس از بعثت‌شان انجام دادند، معطوف به وحدت، یکرنگی، عدالت، برابری، برادری و دوستی بود. رسول خدا(ص) حتی در جنگ با مشرکان و کفار هم این اصل را فراموش نفرمودند و به‌دنبال حفظ وحدت و وفاق میان مسلمانان بودند و به مسائل تربیتی‌ ـ اجتماعی توجه می‌کردند. پیامبر خدا(ص) تعاون و همکاری را لازمه زندگی اجتماعی می‌دانستند و مردم را به همکاری و همیاری با یکدیگر در تمام مراحل زندگی تشویق می‌کردند. حضور در جمع، ایجاد یک اجتماع قوی، دوری از تعصب، دوری از قبیله و قومیت‌پرستی در عین احترام به اقوام و قبایل از توصیه‌های ایشان بود. از جمله سیاست‌های ایشان این بود که اجازه سرکشی، برتری‌جویی و بالانشینی به کسی نمی‌دادند و طوری رفتار می‌کردند که این‌گونه کارها در میان مردم به یک امر قبیح تبدیل شود. در مقابل، تلاش می‌کردند هر گونه فعالیت اجتماعی و کمک به هم‌نوع را به ارزش تبدیل کنند و جزء محاسن اخلاقی قرار بگیرد. از مهم‌ترین این اقدامات، ساخت مسجد بود که حتی حین ساختن مسجد هم تمام افراد را تحسین می‌فرمودند و با سخنان‌شان همدلی و محبت ایجاد می‌کردند. برای نمونه، هنگام ساخت مسجد این سرود را زمزمه می‌فرمودند: «لا عَيْشَ إلَّا عَيْشُ الآخِرَةِ اللَّهمّ ارْحَمْ الْأَنْصَارَ وَالْمُهَاجِرَهْ»؛ زندگی‌ای جز زندگی آخرت نیست، خدایا! مهاجران و انصار را رحمت کن.(سیره ابن هشام، ج 2، ص116)
یکی دیگر از اقدامات ایشان، دستور به عقد اخوت میان انصار و مهاجر بود که یکی از سنت‌های ارزشمند پیامبر گرامی اسلام(ص) به شمار می‌آمد. رسول‌الله به انصار و مهاجر فرمودند: «تَآخَواْ فِي اللهِ اَخَوَيْنَ اَخَويْنَ»؛ در راه خدا، دو نفر دو نفر با هم برادری کنید. پیامبر(ص) سپس دست علی(ع) را گرفتند و فرمودند: «این، برادر من است.»(امتاع الاسماع، ص49) در همه این اقدامات اثرات اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی زیبایی وجود داشت و مهم آنکه مردم آن زمان آن را لمس کردند و از نتایج مطلوبش راضی بودند. این خُلق نیکوی رسول خدا(ص) به یک اصل اساسی اشاره داشت و آن، این بود که هرگاه فرمان‌ها، دستورها و توصیه‌های پیامبر خدا(ص) اطاعت شود، خیر و برکات مادی و معنوی بر مسلمانان جاری می‌شود و آنان‌ را از نعمت‌های مادی و معنوی متنعم می‌کند و به‌عکس، اگر اطاعت نباشد، گمراهی به ‌وجود می‌آید؛ بنابراین وقتی خداوند در قرآن مردم را به اطاعت از ایشان امر می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...» و راه‌حل هر اختلافی را رجوع به پیامبر(ص) می‌داند «...فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»؛ یعنی با اطاعت محض می‌توانید پیشرفت کنید و هر روز با برکات مادی و معنوی فراوانی مواجه شوید. البته با توجه به آیات قرآن، رجوع به رسول الله(ص) پس از حیات ظاهری هم ضروری است و تفاوتی با حضور در حیات ظاهری ایشان ندارد. این همان نکته اصلی و اساسی بود که مردم صدر اسلام به آن توجه نکردند. اول اینکه به چشم خود دیدند که اطاعت از رسول خدا(ص) چقدر می‌تواند راه‌گشا باشد. دوم اینکه به یقین خود و حتی تجربه خود هم توجه نکردند و پس از ایشان، دستورشان را وانهادند و مسیر دیگری را انتخاب کردند.
آنچه ایشان را نگران می‌کرد، آینده‌ای بود بدون حضور ایشان و اطاعت از دستورات‌شان؛ آینده‌ای که منافقان و مشرکان بشوند محل رجوع مردم. اخطارهای متعدد قرآن و رسول خدا(ص) در شناخت دشمنان و منافقان به این دلیل بود که آنها به‌دنبال عملی کردن دستورات پیامبر(ص) نبودند و کمترین شناخت را از دین و پیامبر اسلام(ص) نداشتند و فقط پیرو افکار باطل‌شان بودند. پیامبر رحمت(ص) در برخورد با منافقان که وحدت و وفاق و سعادت مسلمانان را هدف گرفته بودند، سخت‌ترین مواجهه را داشتند و در این مورد بنا به‌ دستور قرآن برخورد می‌کردند. مانند آنچه در سوره احزاب آیه‌های ۶۰ و ۶1 آمده است. مؤمنان نیز در پی پیروی از پیامبر اکرم(ص) موظف شدند تا در برابر فتنه‌انگیزی جبهه نفاق و بیماردل هم‌داستان شوند؛ آن‌گونه که در پیمان مدینه درج شد: «همه مؤمنان باید در برابر هر مسلمانی که ستم کند یا از راه ستمگری چیزی از ایشان بخواهد یا آهنگ دشمنی و تباهی میان مؤمنان را در سر بپروراند، به ستیز برخیزند، هرچند وی فرزند یکی از ایشان باشد.»(مکاتیب الرسول، ص241–248) متأسفانه، مردم به دستورات پیامبر(ص) که قبل از رحلت‌شان فرموده بودند، عمل نکردند و آنچه نباید اتفاق افتاد. امروزه هم نباید روش و منش و دستور پیامبر(ص) را وانهیم و به افکار خودمان عمل کنیم؛ چه آنکه هرگاه از ایشان اطاعت شود، نعمات الهی بر زندگی ما جاری ‌شده، غبار جهل فرو می‌نشیند و مسیر حقیقی در مقابل ما قرار می‌گیرد.

نام:
ایمیل:
نظر: