صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۳۵۱۴۲۶

کاش شبی یا روزی در بین دعاهای‌تان نامم از زبان شما تکرار می‌شد. آن لحظه که نامم از زبان شما جاری شود، کلمه می‌شوم شبیه دوستت دارم. در آن لحظه که نامم از زبان شما جاری شود، نسیم رحمت و حیات بر زندگی من خواهد وزید. خانه جان می‌گیرد به عطر نسیمی که از زبان شما از ذکر نامم جاری خواهد شد.
مولای من! صدا کن مرا تا نوری به این دالان تاریک قلبم برسد. تا «يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ» در من متولد شود. تا در شب قلبم، آفتاب طلوع کند. آقا جان «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا،وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا»؛ این حرف‌ها از دل است، حرف‌هایی است که هر لحظه می‌خواهم، من نگاه شما را می‌خواهم قسم به خورشيد و تابندگى‌اش و قسم به ماه چون به دنبال [خورشيد] می‌رود.
آقاجان! بیا که تاریکی را از پیش روی من برداری. من تشنه روشنایی‌ام، تاریکی در توان من نیست. دوری شما برای من همچون شبی است که هیچ گاه روشنی صبح را نخواهد دید. پس بیایید و به این تاریکی شب روشنایی بدمید.

نام:
ایمیل:
نظر: