صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  خرد >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۰  ، 
شناسه خبر : ۳۵۱۷۳۷
چهره پنهان سیاست‌ـ 98
پایگاه بصیرت / سیامک باقری

اصل مدارا و تساهل در سیاست داخلی نظام لیبرال دموکراسی بیشتر در سطح نظریه مطرح است تا در حکمرانی کشورهای لیبرال دموکراسی. اگرچه این اصل در سیاست خارجی این کشورها به طور وسیعی در مواضع اعلامی مقامات آنها شنیده می‌شود؛ اما در عمل هیچ اثری از مدارا و خشونت نداشتن دیده نمی‌شود. تاریخ سیاست خارجی غرب پر از خشونت و اعمال ضد انسانی است. برای نمونه، نسل‌کشی رواندا به وسیله فرانسه در سال ۱۹۹۴، کشتار ۳ میلیون ویتنامی با مشارکت آمریکا و سركوب قیام‌های مردمی و خواسته‌های دموکراتیک مردم نیکاراگوئه، قتل‌عام بیش از ۴۵ هزار الجزایری از سوی فرانسه و... تنها آمار ناچیزی از مدارا نکردن غربی‌های لیبرال در برابر قیام‌های مردمی بوده است.
یکی از جلوه‌های این مدارا نکردن سیاست‌های ضدکمونیستی آمریکا به شکل سیاست سد نفوذ(Containment Policy) است. طراح این سیاست «جرج کنان» بود که ایده‌هایش مبنایی برای برخورد خشونت‌آمیز با تفکرات سوسیالیستی در هر کشوری بوده است. ریشه این سیاست آنچنان که «ریچارد نیکسون» گفته است، به این حقیقت برمی‌گردد که اگر ما[آمریکای لیبرال دموکراسی] در جنگ اندیشه‌ها بازنده شویم، تمام سلاح‌ها، پیمان‌ها، معاملات، کمک‌های خارجی و پیوندهای فرهنگ‌مان ارزش خود را از دست خواهند داد.(نیکسون، همان، 114‌ـ115)
در راستای سیاست سد نفوذ، برنامه‌های رادیو صدای آمریکا(VOA) به سرعت گسترش یافت. ایستگاه‌های ویژه رادیویی، مانند رادیو آزادی و رادیو اروپای آزاد که از تبعیدی‌ها به منظور پخش برنامه برای بلوک شرق استفاده می‌کردند، به این رادیو اضافه شد. جالب اینکه در این زمان نیکسون معتقد بود، این ابزارها برای مهار نفوذ ایدئولوژی و اندیشه‌های کمونیستی کافی نیست، بلکه برای جنگیدن در نبرد اندیشه‌ها باید راه‌هایی برای بهره‌گیری از تکنولوژی اطلاعاتی‌ـ کامپیوترهای کوچک، ماهواره‌ها و فیلم‌های ویدئوکاست پیدا کنیم.(نیکسون، همان، 115‌ـ116)
کارکرد خانه آزادی که در سال 1941 برای مقابله با نازیسم و تقویت ارزش‌های آمریکایی در داخل و خارج این کشور تأسیس شده بود، پس از جنگ جهانی دوم فعالیت‌هایش عملاً به مبارزه با کمونیسم تغییر یافت و با تأسیس ناتو، این سازمان به بازوی فرهنگی آن تبدیل شد. خانه آزادی در طول این دوران نقش فعالی را در جنگ روانی علیه کمونیسم ایفا کرد و در کنار طرح‌های دیگری، مانند طرح مارشال عهده‌دار گسترش و افزایش نفوذ لیبرال دموکراسی در بلوک شرق و آمریکای لاتین شد. جالب اینکه این سازمان در طول دهه‌های 1950 و 1960 تمرکز خود را روی آسیب‌های اجتماعی جوامع اروپای شرقی قرار داد تا جایی که توانست موفقیت‌هایی در حمایت از ناراضیان این روش، نظیر آندره ساخاروف یا جنبش همبستگی لهستان دست یابد.(عبداله خانی، 1385: 108‌ـ109)

نام:
ایمیل:
نظر: