تاریخچه روابط دیپلماتیک ایران و مصر
اگرچه سابقه روابط فرهنگی، دینی و اقتصادی ایران و مصر عمری حداقل هزار ساله دارد، اما آغاز روابط دیپلماتیک تهران و قاهره به 139 سال قبل بازمیگردد.
پس از امضای معاهده «ارض روم» میان ایران و حکومت عثمانی، ایران اجازه یافت در حیطه قلمرو این امپراتوری کنسولگری بازکند. در آن زمان مصر بخشی از حاکمیت عثمانی بود.
در سال 1247 شمسی، نخستین سرکنسول کشورمان به نام «حاج محمد صادقخان» از طرف حکومت قاجار راهی قاهره گردید. پس از فروپاشی حکومت عثمانی، مصر تحتالحمایه دولت بریتانیا قرار گرفت. در سوم بهمن 1300 شمسی، مصر استقلال خود را از انگلیس جشن گرفت. در آن سال حکومت ایران بلافاصله ضمن به رسمیت شناختن دولت مصر، سرکنسولگری خود را در قاهره به سفارت ارتقا بخشید. در آن زمان احمدشاه آخرین سالهای حکومت خود را پشتسر میگذاشت.
در سال 1307، اولین قرارداد رسمی دولتی میان ایران و مصر امضا شد. در آن دوران، رضاخان در تهران، آتاتورک در ترکیه، امانالله خان در افغانستان و خاندان فواد در مصر، تحت فشار غرب به ویژه بریتانیا، بر طبل جدایی دین از سیاست و اسلامزدایی میکوبیدند.
در سال 1317 یعنی دو سال و نیم قبل از سقوط رضاخان، پسرش محمدرضا با فوزیه دختر ملک فواد و خواهر ملک فاروق، ازدواج کرد. این دوران را میتوان دوران طلایی روابط دو کشور دانست. این ازدواج در سال 1327 به متارکه انجامید. در سال 1331 حکومت سلطنتی ملک فواد با کودتای نظامیان چپگرا به رهبری ژنرال محمد نجیب و جمال عبدالناصر سقوط کرد. به دلیل مواضع ضدآمریکایی و ضدانگلیسی نجیب و ناصر، روابط ایران و مصر به تیرگی گرایید. در این دوران بود که به دلیل حمایت ناصر از مبارزات مردم ایران در موضوع ملی شدن نفت، زمینهای برای سفر دکتر محمد مصدق به مصر فراهم گردید و وی در میان استقبال باشکوه مقامات مصری وارد قاهره شد.
کودتای 28 مرداد، روابط ایران و مصر را سردتر کرد. در سال 1339 جمال عبدالناصر دستور قطع رابطه قاهره و تهران را به دلیل همدستی محمدرضا با صهیونیستها را صادر کرد. در سال 1338 روابط ایران و اسرائیل به صورت رسمی آغاز شده بود و سالها بعد نیز صادرات نفت ایران به تلآویو افزایش یافته بود. در 5 مرداد 1339 شیخ شلتوت رئیس الازهر با صدور بیانیهای شناسایی رژیم صهیونیستی را توسط کشورهای اسلامی، خیانت به آرمان ملت فلسطین و جهان اسلام دانست. قطع ارتباط ایران و مصر تا سال 1349 یعنی یک ماه پیش از مرگ ناصر ادامه یافت.
در مراسم تشییع پیکر جمال عبدالناصر، هیأتی از ایران به ریاست هویدا نخستوزیر وقت حضور پیدا کرد. در سال 1350 انور سادات برای دیدار و گفتوگو با مقامات رژیم پهلوی وارد تهران شد. در سال 1354 و پس از شکست مصر در جنگ رمضان، سادات به اسرائیل سفر کرد. در 25 خرداد 1355، سادات برای دومین بار به تهران آمد. در این سالها بود که فرح همسر محمدرضا نیز سفرهایی به مصر داشت و توافقنامههایی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را امضا کرده بود. ایران در نزدیکی کانال سوئز اقدام به سرمایهگذاری در بخشهای نساجی، بافندگی و تولید شکر کرده و وامهایی را در نیز به دولت مصر داده بود.
در سال 1356، انور سادات مجددا به بیتالمقدس سفر کرد تا مقدمات پیمان کمپ دیوید فراهم گردد. در همان زمان نیز حسنی مبارک معاون سادات به تهران آمد تا گزارشی درباره اقدامات انجام شده جهت برقراری صلح و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط دولت مصر، ارائه دهد.
دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) طی فرمانی خطاب به دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت نوشت: «جناب آقای دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه، با در نظر گرفتن پیمان خائنانه مصر و اسرائیل و اطاعت بیچون و چرای دولت مصر از آمریکا و صهیونیسم، دولت موقت جمهوری اسلامی ایران قطع روابط دیپلماتیک خود را با دولت مصر بنماید. روحالله الموسوی الخمینی» فرمان امام به فاصله 5 هفته پس از امضای پیمان کمپ دیوید میان انور سادات رئیسجمهور وقت مصر و مناخم بگین نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی صادر شد.
زمینههای تیرگی روابط تهران و قاهره
امضای پیمان کمپ دیوید، افتتاح سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره، میزبانی شاه مخلوع ایران، در اختیار گذاشتن خاک مصر برای تجاوز هواپیماهای آمریکایی به طبس، حمایت مصر از رژیم بعثی صدام در جنگ تحمیلی و اعزام سربازان مصری به عراق، ترور انور سادات توسط خالد اسلامبولی و نامگذاری خیابانی در تهران به نام وی، باعث گردید تا روابط دو کشور به صورت کامل قطع گردد.
امضای پیمان کمپ دیوید باعث انزوای مصر در جهان اسلام به ویژه دنیای عرب گردید. در سالهای جنگ تحمیلی، دولت مصر برای خروج از انزوا، بلافاصله به پیشنهاد صدام جهت تشکیل اتحادیهای متشکل از کشورهای عربی پاسخ داد تا مربع مصر، عراق، اردن و یمن شمالی تحت عنوان اتحادیه همکاری کشورهای عربی شکل گیرد. اگرچه این مربع نتوانست فراتر از امضای چند پیمان اقتصادی و تجاری، ظهور و نمود بیشتری در منطقه داشته باشد.
جرقههای یک آغاز
درگیری ایران و عراق از یک سو و انزوای مصر پس از پیمان کمپ دیوید باعث گردید وزن سوریه به رهبری حافظ اسد و عربستان سعودی در تعاملات منطقهای و بینالمللی افزایش یابد. در سالهای پیش از این، کارشناسان سیاسی منطقه به صراحت اعلام میکردند راه ورود به جهان عرب تنها از سه دروازه قاهره، دمشق و ریاض میگذرد. اما انزوای مصر در سالهای پس از 1357 این امتیاز را از مقامات قاهره ربوده بود.
در سال 1371، رژیم صدام به کویت حمله کرد تا آن کشور را ظرف 24 ساعت به اشغال خود در آورد. محکومیت این تجاوز توسط کشورمان و حمایت از مردم و دولت کویت باعث گردید روابط تهران با کشورهای عرب منطقه از جمله مصر تا حدودی بهبود یابد به گونهای که یک سال بعد دفتر حافظ منافع دو کشور در تهران و قاهره گشایش یافت. در سال 1376، حسنی مبارک پیروزی سیدمحمد خاتمی را در انتخابات ریاست جمهوری تبریک گفت و سپس در سال 1378 خاتمی و حسنی مبارک در حاشیه اجلاس فناوری اطلاعات در ژنو سوئیس با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند. در خرداد 1379، اجلاس گروه 15 در قاهره برگزار شد. در این سال بود که تهران درخواست عضویت در گروه را داده بود. علیرغم حمایت کشورهای آمریکای لاتین از عضویت کلمبیا، با رایزنیهای مصر و برخی کشورهای اسلامی، تکسهمیه این گروه به ایران تعلق گرفت تا ایران به عضویت گروه 15 درآید. ساعاتی پس از عضویت ایران، حسنی مبارک در تماس تلفنی با سیدمحمد خاتمی، این موفقیت دیپلماتیک را به دولت و مردم ایران تبریک گفت.
در همان سال و در حاشیه اجلاس وزرای خارجه کشورهای اسلامی در کوالالامپور، عمرو موسی و کمال خرازی وزرای خارجه دو کشور با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند. در این سال بود که روابط ایران و مصر با حضور نمایندگان مجلس، هنرمندان، ورزشکاران، اساتید دانشگاه، روحانیون برجسته و پژوهشگران دو کشور در تهران و قاهره، رو به گسترش نهاد و در این سال بود که پگاه آهنگرانی در جشنواره فیلم قاهره به خاطر بازی در فیلم دختری با کفشهای کتانی به عنوان بهترین بازیگر شناخته شد.
انجمن دولتی ایران و مصر همچنین حضور تیم ملی فوتبال مصر را در بازیهای چهارجانبه تهران در سال 1380 تدارک دید و سپس دولت مصر اقدام به نمایش فیلم ایرانی «فرزند مریم» برای آرام کردن فضای متشنج و درگیریهای خونین مسلمانان و مسیحیان در استان سوهاج مصر نمود. داستان این فیلم درباره روابط یک پسر مسلمان با کشیشی مسیحی است که در دورههای سخت زندگی به کمک یکدیگر شتافته و به عنوان یار و مددکار هم ظاهر میشوند. در این ایام بود که احمد ماهر وزیر خارجه مصر، به صراحت اعلام کرد کمپ دیوید به تاریخ پیوسته است و شرایط و دوران امضای این قرارداد تغییر کرده است و نباید اقتضائات یک دوره را به سالهای بعد تسری داد. اجازه دولت مصر به مهندسان و معماران ایرانی برای بازسازی، مرمت و گسترش محوطه پیرامونی مسجد حضرت زینب(س) در قاهره، روند بهبود روابط دو کشور را تسریع بخشید. متعاقب این روابط بود که به دعوت وزیر اوقاف مصر، روحانیون برجستهای چون آیتالله جنتی، تسخیری و واعظزاده در کنفرانس شورای عالی امور اسلامی قاهره شرکت کردند و سال بعد هم شیخالازهر به همراه رئیس دانشگاه الازهر، مفتی بزرگ مصر و تنی چند از مقامات وزارت اوقاف آن کشور در کنفرانس وحدت اسلامی تهران حضور یافتند. در سال 1382، دولتهای مصر و ایران برای کنار زدن موانع جانبی فرار وی، اقدام به تعویض نامهای خیابان «خالد اسلامبولی» در تهران و «محمدرضا پهلوی» در قاهره نمودند. نام «انتفاضه» جای شهید سروان خالد اسلامبولی نشست و نام «دکتر محمد مصدق» جایگزین رضا پهلوی گردید.
شتاب در روابط تهران و قاهره
با روی کار آمدن دولت نهم، روند نزدیکی تهران و قاهره از شتاب بیشتری برخوردار گردید به گونهای که تنها در همین ماههای اخیر شاهد سفر عراقچی معاون حقوقی و بینالملل وزیر خارجه، دکتر لاریجانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و محرابیان وزیر صنایع به قاهره بودهایم. به یقین جدیترین این اقبالها را هم دکتر احمدینژاد در امارات از خود به نمایش گذارد که در پاسخ به سوال خبرنگار مصری به صراحت اعلام کرد اگر مقامات قاهره آمادگی داشته باشند ما تا پایان وقت اداری امروز، سفارت خود را در قاهره بازگشایی میکنیم. دولت قاهره هم در این ایام پا به عقب نگذاشته و احمد ابوالغیظ وزیر خارجه را برای حضور در اجلاس وزرای خارجه کشورهای همسایه عراق، خانم نائله جبر معاون وزیر خارجه را برای شرکت در اجلاس وزرای خارجه کشورهای عدم تعهد و حسین فرار معاون وزیر خارجه را برای دیدار و گفتوگو با مقامات کشورمان به تهران اعزام کرده است تا در کنار آن نیز اقدام به انتشار گزارش کمیسیون روابط خارجی پارلمان مصر نماید که در آن خطاب به مقامات وزارت خارجه آمده است: «با توجه به تغییرات منطقهای و بینالمللی و تاثیر و نفوذ تهران در تعیین معادلات منطقه خاورمیانه، تاکید مینماییم باید برای از سرگیری روابط کامل دیپلماتیک با ایران همت گمارد چرا که قطع روابط دو کشور به نفع جهان اسلام، کشورهای عربی و به ویژه مصر نخواهد بود.» متعاقب این گزارش بود که حسام زکی سخنگوی وزارت خارجه مصر، از سرگیری روابط دو کشور را از برنامههای حتمی و ضروری قاهره دانست.
دستاوردهای نزدیکی ایران و مصر
برخورداری مصر از تمدنی کهن و مردمی با فرهنگ، جایگاه فکری و آموزشی دانشگاه الازهر به عنوان یکی از مراکز مهم فرهنگی جهان اسلام، موقعیت ژئواستراتژیک مصر که با سه قاره آفریقا، آسیا و اروپا پیونده خورده است، تسلط بر کانال سوئز، ظرفیتهای عظیم کشاورزی، صنعتی و جهانگردی این کشور، در کنار برخورداری آن از جمعیتی 70 میلیونی که پرجمعیتترین کشور عربی به حساب میآید، همسایگی با کشورهای شمال آفریقا، هممرز بودن با فلسطین اشغالی، فعال بودن جنبشهای اسلامی به ویژه اخوانالمسلمین و دهها عامل دیگر، نقشی مهم و استراتژیک به این کشور بخشیده است. در عین حال جمهوری اسلامی ایران میتواند به افزایش وزن استراتژیک مصر در جهان اسلام و خاورمیانه کمک شایانی نماید. دولت و مردم مصر میتوانند یکی از مخاطبان ایران در پروژه «اوپک هستهای» باشند، قاهره تا سال 1986 از پیشگامان کشورهای اسلامی در دستیابی به تکنولوژی هستهای بود که با فشار غرب و تهدیدهای مستمر رژیم صهیونیستی مجبور به توقف طرحهای هستهای خود گردید. روابط هستهای ایران و مصر میتواند علاوه بر آنکه تبلیغات غرب را برای بزرگنمایی خطر ایران هستهای خنثی نماید، چراغ سبزی برای کشورهای منطقه جهت بهرهمندی از فناوری هستهای ایران باشد. فناوریای که به قیمت بسیار کمتر و بدون دریافت امتیاز و چشمداشتی در اختیار ملتهای مسلمان منطقه قرار خواهد گرفت.
در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران از آنچنان ظرفیتی برخوردار است که میتواند نقش تاریخی مصر را در تحولات منطقه خاورمیانه احیا نماید. حضور موثر و قدرتمند ایران در تحولات منطقه به ویژه عراق، فلسطین و لبنان، میتواند جای پای دوبارهای را برای این کشور فراهم سازد. علاوه بر آنکه همکاری نزدیک تهران و قاهره، میتواند اعتماد سلب شده جهان اسلام از قاهره را بازبینی و بازیابی نماید. تعامل نزدیک ایران و مصر در سال 1356 که پس از آتشسوزی مسجدالاقصی شکل اسلامی و منطقهای به خود گرفت، باعث شکلگیری سازمان کنفرانس اسلامی گردید. این تجربه شیرین تاریخی میتواند در قالب روابط نزدیک ایران و مصر، بارها و بارها تجربه گردد.
علیرغم همه فرود و نشیبهایی که پس از امضای کمپ دیوید در جایگاه منطقهای، اسلامی و عربی مصر در سه دهه اخیر شاهد بودهایم، باید بپذیریم که این کشور به دلیل بهرهمندی از ظرفیتهای وسیع و عمیق سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و ژئواستراتژیک، هنوز در بسیاری از عرصهها کشور اول عربی است و از این جهت رقیبی جدی برای عربستان سعودی که خود را امالقرای دنیای اسلام میپندارد، به حساب میآید. دولت مصر برای تثبیت و یا باز پسگیری برخی جایگاههای از دست رفته، نمیتواند بدون کمک و یاری جمهوری اسلامی ایران به موفقیتی دست یابد بنابراین چارهای جز چنگ انداختن به ریسمان مستحکم ارتباط قاهره و تهران ندارد.
در عین حال جمهوری اسلامی ایران نیز با درک موقعیت استراتژیک مصر، نمیتواند از این ظرفیت رشکبرانگیز چشمپوشی نماید. دولت مصر میتواند به عنوان یک پل ارتباطی مطمئن، مسیر ورود ایران به شمال آفریقا و روابط نزدیکتر با کشورهایی چون الجزایر، مراکش و تونس را فراهم آورد. تعاملات نزدیک تهران، قاهره، دمشق و بغداد، نقشی انکارناپذیر در حل بحرانهای منطقهای ایفا خواهد نمود و تحرکات سالهای اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی در انتقال مرکز ثقل سیاسی از قاهره به کشورهای حاشیه خلیجفارس را کمرنگ خواهد نمود.
دولت مصر با چشمپوشی از کمک سالیانه 2 میلیارد دلاری آمریکا، میتواند از مسیر ایران خود را مهیای ورود به شرق آسیا، آسیای مرکزی، قفقاز و کشورهای جنوب غرب آسیا نماید. پتانسیلهای فنی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در صدور خدمات مهندسی، سرمایهگذاری در بخشهای انرژی و صنعت، اعزام سالیانه حداقل 500 هزار جهانگرد ایرانی به قاهره، تجربیات قابل اتکای متخصصان کشورمان در سدسازی، سیلوسازی، راهسازی، ساخت اسکلهها و بنادر دریایی، نیروگاههای برق، مخابرات و از همه مهمتر احیای روابط فرهنگی، اجتماعی و دینی دو کشور تاریخساز ایران و مصر، میتواند زمینهساز ارائه الگویی جامع از تمدن اسلامی در جهان معاصر باشد. هیچ محقق و اندیشمندی نمیتواند منکر نقش تاثیرگذار نظامیه اسکندریه، بغداد و خراسان در شکلگیری تمدن و فرهنگ بشری باشد.
تجربه شیرین حکومت فاطمیون در مصر، کام مردم این کشور را هنوز شیرین نگاه داشته است. علقههای فکری، دینی و فرهنگی مردم ایران و مصر، مقامات مصری را ترغیب نموده تا همسو با خواست ملت خویش، به تعامل جدیتر با مردم ایران بیندیشند و این اراده همکاری میتواند به ارتقای سطح روابط موجود کمک شایانی نماید. فرهنگ و تمدن کهن مصر هنوز در نقش رهبر فکری جهان عرب، نقشی تاثیرگذار و غیرقابل انکار دارد و این نقش در پیوند با تعاملات دیپلماتیک میتواند ظرفیتهای جدید و ماندگاری را برای دولت قاهره فراهم آورد. همگرایی قطبهای موثر جهان اسلام، هرگز خوشایند دنیای غرب به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی نخواهد بود و گوشها و چشمهای عاقل و دوراندیش در منطقه میتوانند با تدبیر و هوشمندی، تبلیغات واهی و دروغین غرب را نقش بر آب نمایند.
دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران نیز نباید به هیچوجه از تعمیق روابط و برطرف کردن استفهامات و یا نقاط مبهم در موضوعات مربوط به جهان اسلام شانه خالی نماید و با توجه به واقعیتها و رویکردهای منطقه، همپیمانان استراتژیکی را برای خود و ملتهای مسلمان رقم بزند. تهران میتواند و باید پایهگذار روابطی در منطقه باشد که عامل اصلی آن، تامین مصالح و منافع ملتهای مسلمان بدون دخالت عنصر خارجی باشد. این روابط میتواند ضمن برهم زدن توهم خطر ایران در میان کشورهای خاورمیانه، شناسایی و معرفی تهدیدات واقعی را جایگزین تهدیدات موهوم نماید. درک این موقعیت که جمهوری اسلامی ایران، خاکریزی مستحکم برای کشورهای عربی و اسلامی منطقه در برابر تهاجمات و زیادهخواهیهای دنیای غرب به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده و چنانچه پایداری و پایمردی ملت ایران نبود، مرزهای سیاسی و جغرافیایی خاورمیانه به گونهای دیگر رقم میخورد، چندان مشکل نیست و این واقعیت میتواند زیربنای تجدید روابط سالم و شکلگیری پیمانهای مشترک منطقهای باشد.
به اعتراف دوست و دشمن، جمهوری اسلامی ایران امروز یک واقعیت غیرقابل انکار، یک وزنه موثر و یک برگ برنده تعیینکننده است که این شاه کلید میتواند قفلهای بسیاری را گشوده و افقهای روشنی را فراروی دولتها و ملتهای مسلمان و مظلوم منطقه بگشاید. چشمپوشی و یا دوری گزیدن از این سرچشمه حیات، به نفع هیچ دولت و ملتی نیست و باید طرحی نو در انداخت.