باتصویب مجلس شورای اسلامی در جهت اجرای بخشی از ماده 160 قانون برنامه سوم توسعه کشور، از سال 1379 تا پایان 1383 ، طرحی با عنوان«پیمایش ملی؛ ارزش ها ونگرش ها» توسط شورای فرهنگ عمومی کشور در 28 استان به اجرا درآمد.پردازش داده های این پیمایش ملی که با هدف ارزیابی نگرش های اجتماعی ایرانیان انجام شد، در برخی موارد به نتایج شگفت آوری منتهی گردید که اعجاب کارشناسان مجرب وکارآزموده را به همراه داشت. در یکی از بخش های این پیمایش، سوالاتی درباره دیدگاه عمومی نسبت به جایگاه مشاغل رایج درکشور مطرح گردیده بود که برخی از آن سوالات عبارت بودند از:1- به نظر شما شریف ترین شغل جامعه چیست؟ 2- مورد اعتمادترین افراد جامعه چه کسانی هستند؟ 3- قانع ترین کارمندان دولت چه کسانی هستند؟ 4- از نظر شما سالم ترین وزارتخانه ودستگاه دولتی کدام است؟ نتایج استخراج شده از این پیمایش که در تمام استان های کشور به صورت فاصله منظم دو ساله انجام گرفت، نشان داد که از 89 تا 5/92 درصد پاسخگویان، معلمان را شریف ترین، مورد اعتمادترین، پاک ترین و قانع ترین اقشار جامعه برشمرده اند که این درصد بالا ومیانگین نزدیک پاسخ ها در سراسر کشور، باعث گردید کارشناسان فنی، انگشت حیرت بر لب بگیرند.دراوایل سال 82، آماری تکان دهند از سوی برخی مراکز امنیتی ونظارتی درباره عملکرد دولت اصلاحات در حوزه آموزش و پرورش منتشر گردید. افت شدید تحصیلی و مردودی بیش از یک میلیون دانش آموز، افزایش شدید اعتیاد به سیگار، مواد مخدر وقرص های روانگردان دانش آموزان، خصوصی سازی بی ضابطه واخذ شهریه های 5 میلیونی در مدارس غیر انتفاعی، تبعیض در پرداخت حقوق معلمان، عدم پرداخت مطالبات معوقه 14 ساله معلمان، تبارگرایی در عزل ونصب ها، تبعات حذف معاونت پرورشی، نابسامانی درکتب درسی وتعویض چند باره متون، تعطیلی طرح ارتقاء سطح تحصیلی معلمان، عمل نکردن به اعطای وام مسکن، اعطای حقوق میلیونی به برخی مدیران نورچشمی، عملکرد نامطلوب نوسازی مدارس، تلفات بالای حوادث درمدارس و اردوهای دانش آموزی، عدم پوشش مناسب تغذیه رایگان درمناطق محروم و ... بخش هایی از مثنوی پررنجی بود که باعث گردید کاسه صبر معلمان نجیب ودردمند را سرازیر کرده و به تجمعاتی در برابر مجلس، سازمان مدیریت و وزارتخانه آموزش وپرورش دست بزنند.در همان ایام، برخی کانون هایی که هم اکنون صحنه گردان تجمعات واعتصابات وحتی تهدید کننده به میدان آوردن دانش آموزان ونافرمانی فراگیر مدنی هستند، بلافاصله به سراغ وزیر هم حزبی شان رفته ودیداری را با رئیس جمهور وقت برگزار کرده وبلادرنگ بیانیه ای در چهارم بهمن همان سال به این شرح صادر کردند:«نامه رئیس جمهور به وزیرآموزش وپرورش، برای رسیدگی به مشکلات، مایه دلگرمی همه فرهنگیان و موجب فضای امیدواری است. از همه فرهنگیان می خواهیم از هر گونه حرکت غیرقانونی (تجمع، اعتراض، اعتصاب، تعطیلی کلاس ها، بیانیه های تحریک آمیزو ...) که باعث سوء استفاده بد خواهان وتضییع حقوق آنها می شود، خودداری کنند.»اما در طول یکسال ونیمی که ازعمر دولت نهم می گذرد، وزارت آموزش و پروش اقدامات قابل قبولی را ارائه کرده که بخش هایی از آن چنین است: 1- مطالبات 97 درصد معلمان که از سال 68(!) باقی مانده بود، پرداخت گردیده است.2- متوسط دریافتی معلمان در سال جاری، ماهیانه 100هزار تومان افزایش یافته است. 3- نرخ حق التدریس معلمان 5/2 برابر شده است. 4- وام مسکن از 5/3 به 8 میلیون افزایش یافت5- فوق العاده شغل معلمان 6درصد افزوده شد 6- معاونت پرورشی احیاء گردید7- 4 میلیارد دلار برای بازسازی و مقاوم سازی مدارس اختصاص یافت8- 13 هزار کلاس درس احداث گردید9- احیاء مراکز تربیت معلم با افزایش 94 درصدی دانشجویان دردستور کار قرار گرفت10- سطح تحصیلی معلمان 15 درصد افزایش یافته است.علیرغم تمامی خدمات ارائه شده، از اوایل سال جاری، چند تشکل سیاسی که وابستگی آنان به احزاب سیاسی شکست خورده،مسجل گردیده، طرح ایجاد آشوب و بحران را در وزارتخانه 17 میلیونی آموزش و پرورش تدارک دیده اند تا به گمان واهی خود بتوانند سفره بحران را در سراسر کشور بگسترانند. نشست های متمادی آنان با سران احزاب سیاسی اپوزیسیون از جمله نشست اخیر ویلا که با حضور اعضای مرکزی یک حزب افراطی بر گزار شد، نشان می دهد که برخی واماندگان سیاسی چگونه می خواهند از مطالبات به حق صنفی فرهنگیان، کیسه ای برای خود بدوزند، چرا باید در این نشست ها مباحثی همچون به راه انداختن اعتصاب سراسری معلمان، تعطیلی مدارس کشور، مصاحبه های متمادی با رسانه های بیگانه، دعوت از خبرنگاران وعکاسان خارجی برای پوشش تجمعات وگسیل نیروهای حزبی از شهرستان ها به تهران و ... مطرح گردد؟ آیا تدارک چنین برنامه هایی در این برهه حساس، از آن بوی توطئه وخیانت استشمام نمی شود؟ به یقین معلمان و فرهنگیان شریف، نجیب و هوشمند کشورمان اجازه نخواهند داد گروهی خود فروخته که از تحرکات آنان بوی خیانت می آید، از مطالبات صنفی آنان استفاده حزبی و جناحی نمایند. بایدمطالبات صنفی فرهنگیان را شنید، ارج نهاد، پیگیری کرد و اجرایی نمود اما فرق است بین مطالباتی که از راههای قانونی ومسالمت آمیز پیگیری می شود وتحرکات گروهی که با موج سواری می خواهند دشنه بر آرمان های یک ملت فرود آورند. این دشنه ها سفارش خارجی اند، در دیار بیگانه صیقل داده شده اند و به دست خود فروختگان بیگانه می خواهد بر قلب یک ملت فرودآید. به هوش باشیم!