صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۸:۳۳  ، 
شناسه خبر : ۷۸۰۰۲
سید مهدى حسینى مقدمه: آخرین بخش سخنان شنیدنی مهندس نبوی به ماجرای ناامنیهای اجتماعی-سیاسی سالهای ابتدایی انقلاب اشاره دارد و نقشی که حزب جمهوری اسلامی و سپاه در ایجاد امنیت برای انقلاب برعهده گرفتند.

*به نظر شما مهم ترین مسئله انقلاب بعد از بهمن 57 چه بود؟
**در این سال ها مهم ترین مسئله مان، مسئله امنیت و ثبات سیاسی کشور بود؛ یعنی کشوری انقلاب کرده بود، این کشوری که انقلاب کرده باید بتواند امنیت را در کشورش برقرار کند و یک ثبات سیاسی داشته باشد و از همین ناحیه هم فشارها شروع شد، توطئه‌ها شروع شد که نگذارند این اتفاق بیفتد. مثل این که در افغانستان مبارزین انقلاب کردند و نیروهای شوروی را بیرون کردند اما آنقدر بین خودشان جنگ شد تا آمریکا آمد و آنجا را اشغال کرد!
پس این مسئله خیلی مهم است که رهبری انقلاب که یک رژیمی را پایین کشیده، بتواند در آنجا امنیت و ثبات برقرار کند و ما در کشورهای دیگر دیدیم که وقتی انقلاب شد کاری کردند تا مردم از انقلاب کردن پشیمان شوند؛ یعنی آنقدر جنگ های داخلی شدت یابد که همه چیز به هم بخورد.
حضرت امام با آن طرح مستقلی که برخاسته از اسلام بود، نه تقلیدی از شرق و غرب آمدند و قانون اساسی را به رأی مردم گذاشتند (در حالی که در دیگر انقلاب ها این کار را نمی کنند)، بعد گفتند بلافاصله باید رئیس جمهور انتخاب شود، مجلس تشکیل شود و نهادهای قانونی شکل بگیرد. اینها بی سابقه است در انقلاب های جهان، آن هم با این سرعت! یعنی تکیه دادن نهادهای انقلاب به رأی مردم و این خیلی مهم بود که به دنیا نشان بدهند که مردم پشتیبان انقلابند و اصلا یکی از دلایلی که نشان می دهد این انقلاب یک انقلاب گسترده و بزرگ مردمی است . شما وقتی مراجعه می کنید به دانشمندانی که در مورد انقلاب نظریه داده اند انقلاب اسلامی را یک انقلاب بزرگ مردمی می دانند همین مسئله است. این انقلاب بزرگ مردمی همیشه پشتوانه اش مردم بودند و پیوند مردم و رهبری، اسلام و مردم عامل تداوم انقلاب شده است. این نوع تدبیر و هدایت حضرت امام (ره)موجب اتحاد و همدلی مردم با انقلاب و رهبری انقلاب گردید.
*نمونه ای از ناآرامیها و ایجاد ناامنی سیاسی که توسط دشمن هدایت می شد را تشریح فرمایید؟
**یکی از حوادث مهمی که اتفاق افتاد، این بود که ناگهان اولین رئیس جمهور، آقای بنی صدر، تو زرد از آب درآمد و شروع کرد علیه امام و انقلاب اقدام کردن. در این بین باید گفت یکی از کارهای مهمی هم که انجام شد در همان اوایل، که البته قرار بود قبل از انقلاب بشود ولی سرعت انقلاب مانع شد، تأسیس حزب جمهوری اسلامی بود، توسط دکتر بهشتی، آقای هاشمی، مقام معظم رهبری، آقای باهنر و آقای موسوی اردبیلی. این حزب وقتی تشکیل شد و مردم می دیدند که اینها شاگردان برجسته حضرت امام(ره) هستند و به اصطلاح اقبالی که نسبت به این حزب داشتند، در سراسر کشور این حزب شکل گرفت.
وجود حزب در جریان بنی صدر بسیار به کار آمد و در جریان مقابله با منافقین هم. یعنی منافقین یک تشکیلات بسیار منظم و پیچیده و زیرزمینی داشتند و بنی صدر هم برای خودش یک طرفدارهایی جمع کرده بود. اگر این تشکیلات حزب نبود نمی شد با توطئه اینها مقابله کرد. فلذا حزب جمهوری اسلامی وقتی تشکیل شد و بعد روزنامه جمهوری اسلامی، اینها توطئه منافقان را برملا می کردند و با توطئه‌های بنی صدر مقابله می کردند. بنی صدر که رأی آورده بود، ستادهای حمایت از بنی صدر در سراسر کشور هم بسیج شدند تا مجلس را هم قبضه کنند و می رفت که این اتفاق هم بیفتد.
حالا یک اتفاق ناگوار در جریان انتخابات ریاست جمهوری افتاد، و آن اختلافی بود که بین روحانیت مبارز (که یکی از مهم ترین نهادهایی بود که قبل از انقلاب تشکیل شد توسط آقای مطهری و مهدوی کنی و ...) و حزب بوجود آمد. روحانیت مبارز گرچه با بنی صدر هم مخالفت داشتند، اما از او حمایت کردند و حزب مخالف بود.
بعد که او رأی آورد و در عمل چهره اش روشن شد، برای انتخابات مجلس حزب جمهوری تلاش بسیار کرد و آن شب آخر مانده به انتخابات یک ائتلاف بزرگ انجام شد. یعنی دیگر آن اختلافی که زمان انتخابات ریاست جمهوری بود برطرف شد. حزب جمهوری اسلامی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، روحانیت مبارز و... همه این نیروها با هم جمع شدند و برای اینکه مجلس را از دست بنی صدر نجات دهند، تحت عنوان ائتلاف بزرگ، لیستی دادند که آن لیست به موفقیت رسید و مجلس اول دست حزب ا... و طرفداران حضرت امام افتاد و همین مجلس باعث شد که مچ بنی صدر را بگیرد و استیضاحش و بعد هم عزلش کند.
یکی از چالش هایی که آقای بنی صدر پدید آورد این بود که با حزب و با آقای بهشتی که رئیس قوه قضاییه بود مقابله می کرد، با آقای هاشمی رفسنجانی که رئیس مجلس بود، با مقام معظم رهبری که نماینده امام در وزارت دفاع بودند و خلاصه با نیروهای انقلابی مشکل ایجاد می کرد. من آن موقع در سپاه بودم، تا زمانی که بنی صدر رئیس جمهور و جانشین فرمانده کل قوا بود، مرتب در جبهه ها شکست می خوردیم. وقتی او فرار کرد و آقای رجایی سر کار آمد ناگهان صحنه عوض شد.
*درباره چگونگی انتخاب شهید رجایی به نخست وزیری توضیح دهید؟
**می دانید که بنی صدر می خواست کسی را نخست وزیر کند که مطابق سلیقه خودش باشد. مجلس هم زیر بار رای اعتماد نمی رفت، بالاخره رفت و آمد و سرانجام با مجلس روی آقای رجائی تفاهم کردند. رجائی هم عضو حزب نبود ولی از ارادتمندان به آقای بهشتی بود و برای حزب هم گروه گرایی مطرح نبود و رهبرش آقای بهشتی بود که واقعا ارزشگرا بود. همه هم حمایت کردند از آقای رجایی، با توجه به شناختی که از او داشتند و بالاخره بنی صدر که نظر مجلس را دانست مجبور شد که به نخست وزیری رجائی رضایت بدهد.
موضع آقای رجائی هم بسیار جالب بود، می گفت: «من مقلد امام هستم، فرزند مجلسم و برادر رئیس جمهور!» این موضعش باعث شد که بنی صدر را خلع سلاح کند.
*نهادهای انقلاب از جمله سپاه در ایجاد امنیت مورد نیاز ابتدای انقلاب چه نقشی داشتند؟
**رهبران انقلاب از تجربیات جریان مشروطیت و نهضت ملی و حوادث آن موقع استفاده کردند و تا انقلاب پیروز شد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تشکیل دادند. ضمن حفظ ارتش، این سپاه را هم شکل دادند. سپاه نقش فوق العاده ای در حفظ و تداوم انقلاب بازی کرد.
با هوشیاری که نیروهای انقلاب به خرج دادند، سپاه تشکیل شد، آنها هم می خواستند که ما را از ناحیه امنیت بزنند، به همین خاطر فوری جنگ را تحلیل کردند. همچنین مرتب شروع کردند به ترور ترور رهبران انقلاب، مسئولین و بعد هم مردم حزب اللهی.
خود ما که سالهای 60- 64 وزیر بودیم خیلی شبها منزل نمی رفتیم، چون هر لحظه ممکن بود بریزند و ما را بزنند، یا نارنجک بیاندازند و یا ترور کنند و ...! در به در بودیم! هواپیما می دزدیدند، مناطق مختلف را شلوغ می کردند، از طریق ارتش می خواستند کودتا کنند(کودتای نوژه)، خلاصه می خواستند از نظر امنیتی کشور را به هم بریزند.
آن عنصری که خیلی در این میان نقش داشت یکی حضور مردم بود و یکی بحث سپاه؛ یعنی وقتی سپاه محافظ و گارد برای هواپیما گذاشت، دیگر هواپیماربائی تمام شد! سپاه که بسیج شد و منافقین را جمع کرد، دیگر ترورها جمع شد! سپاه وقتی که آمد در صحنه دفاع مقدس در کنار ارتش، مسئله شکست ها رفع شد! بنی صدر که رفت صحنه جنگ عوض شد و از رکود خارج شد و حالت تهاجمی به خود گرفت و بازپس گیری مناطق آغاز گردید. خلاصه یکی از حوادث مهم در انقلاب تاسیس سپاه بود.

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: