صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۸۸ - ۱۲:۰۶  ، 
شناسه خبر : ۹۹۸۳۹

قاسم غفوری
آمریکای مرکزی و حوزه کارائیب هفته گذشته شاهد رخدادی قابل تامل بود و آن کودتا در هندوراس می باشد.در پی بروز ناآرامی های پیش از رفراندم قانون اساسی در هندوراس، مانوئل زلایا رئیس جمهوری این کشور توسط ارتش دستگیر شد. مانوئل زلایا ساعاتی پس از دستگیری توسط ارتش هندوراس به کاستاریکا تبعید شد.همزمان با این کودتا روبرتو میچلتی به عنوان رئیس جمهور موقت سوگند یادکرد و ریاست حکومت نظامی را در دست گرفت. در این میان در اعتراض به کودتا در هندوراس روسای جمهور بولیوی، اکوادور، السالوادور، ونزوئلا و نیکاراگوآ سفرای خود را از هندوراس فراخواندند.
سران بولیوی، اکوادور، السالوادور، ونزوئلا و نیکاراگوآ دیروز هم در نشست سران آلبا از همسایگان امریکای لاتین خود خواسته بودند برای بازگرداندن زلایا به قدرت اقدامات جدی به عمل آورند.روسیه نیز با محکوم کردن سرنگونی مانوئل زلایا رئیس جمهور هندوراس از قدرت اعلام کرد این اقدام نقض قانون اساسی این کشور آمریکای مرکزی محسوب می شود.در متن تحولات هندوراس نکته مهم و اساسی وجود رگه هایی از سیاست ها و تحرکات آمریکا است که بیانگر نقش این کشور در این کودتا می باشد.
آمریکا که زمانی آمریکای لاتین را حیات خلوت خود می پنداشته در سالهای اخیر با چالشی به نام عدم مشروعیت و مقبولیت در این منطقه مواجه شده است بگونه ای که بسیاری پایان عصر آمریکا در این قاره را مطرح می کنند. رشد نهضت ها و دیدگاههای ضد امپریالیستی در آمریکای لاتین که تمام منافع آمریکا را تحت الشعاع قرار داده ، تاکید کشورهای منطقه بر استقلال کامل از آمریکا و پایان مداخلات این کشور در امور منطقه ، رویکرد کشورها به تشکیل اتحاد منطقه ای بدون حضور آمریکا ، رشد و توسعه منطقه که چالشی برای سیاست های استعماری آمریکا است، افزایش فعالیت کشورهایی مانند روسیه و چین در حیات خلوت آمریکا ، رویکرد کشورهای منطقه به ایران به عنوان کشوری ایدئولوژیک و ضد امپریالیستی و... چالش هایی هستند که موجب شده تا آمریکا با بحران های شدیدی در این منطقه مواجه شود. ابعاد این چالش ها چنان گسترده است که دستگاههای اطلاعاتی و نظامی آمریکا در توصیه های خود به اوباما خواستار رویکرد به این منطقه و احیای جایگاه آمریکا شده اند.
حضور اوباما در نشست آمریکا و کشورهای آمریکای لاتین ، سفر هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه و جو بایدن معاون اوباما و چندین هیئت به منطقه را می توان در این چارچوب ارزیابی کرد.در این میان آمریکا در کنار دیپلماسی به سیاست تکراری براندازی نرم و بحران آفرینی در منطقه روی آورده است.دخالت آمریکا در تحولات آمریکای لاتین زمانی بیشتر آشکار می شود که اسناد و گزارش ها از دخالت آمریکا در ونزوئلا، بولیوی ،نیکاراگوئه، اکوادور و سایر کشورهای منطقه هنگام برگزاری انتخابات و یا تصویب قوانین ضد امپریالیستی در این کشورها است.
در این زمینه آمریکا برای اجرای طرح اختلاف افکنی به توسعه روابط با کشورهایی مانند کلمبیا و پرو پرداخته تا از آنها برای بحرانی ساختن آمریکای لاتین بهره برداری کند. در این چارچوب اوباما رئیس جمهوری آمریکا که میزبان آلوارو یورایب رئیس جمهوری کلمبیا بود، امیدواری خود را برای عقد یک قرارداد تجاری آزاد میان واشنگتن و کلمبیا اعلام کرد. آمریکا چنین رویکردی نیز به پرو داشته است چنانکه این کشور اکنون به عنوان بازیگری شناخته می شود که مغایر با عملکرد سایر کشورهای منطقه فعالیت می کند.نکته قابل توجه آنکه پرو از یک سو روابط گسترده ای را با رژیم صهیونیستی آغاز کرده و تامین کننده منافع این رژیم در منطقه شده و از سوی دیگر به مکانی برای مخالفان دولتمردان منطقه مبدل شده است.در آخرین اقدام آمریکا طرح تکرار کودتاها در منطقه را سرلوحه سیاست های خود قرار داد. در شرایطی که آمریکا ادعا می کند در تحولات هندوراس دخالتی نداشته، موسسه تحقیقاتی جنوب آمریکا در گزارشی فاش کرد: رهبران اصلی کودتای اخیر هندوراس در یک پادگان نظامی وابسته به وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) آموزش دیده اند.
منابع خبری اعلام کردند، حداقل 2 نفر از رهبران اصلی کودتای هندوراس در پادگانی وابسته به وزارت دفاع آمریکا در شهر «فورت بنینگ» ایالت جورجیا مراحل آموزش نظامی خود را طی کرده اند.این دو ژنرال رومئو واسکوئز و ژنرال لوییز خاویر پرنس هستند.ژنرال واسکوئز فرمانده نیروهای مسلح همان کسی بود که با طراحی عملیات گروگان گیری رئیس جمهور هندوراس، وی را از کشور تبعید کرد. این ژنرال دو بار در سال های 1976 و 1984 حداقل به مدت یک سال در دوره های امنیتی پنتاگون شرکت داشته است.همچنین ژنرال سوازو فرمانده نیروی هوایی هندوراس که نقش زیادی در روند اجرایی کودتای اخیر داشت، در سال 1996 آموزش های خود را تحت نظر پنتاگون گذرانده است.پادگان فورت بنینگ در ایالت جورجیا که زیر نظر مستقیم پنتاگون فعالیت می کند، به دلیل آموزش بیش از 60 هزار نظامی از آمریکای لاتین شهرت بسیار بدی دارد.در گزارش موسسه تحقیقاتی جنوب آمریکا همچنین آمده است: خوان کاسترو دیکتاتور سابق هندوراس نیز که از سال 1975 بر این کشور حکمرانی می کرد، فارغ التحصیل همین پادگان است.
در پرونده آمریکای لاتین نکاتی قابل توجه است که نشانگر سابقه طولانی کودتاهای آمریکایی در این منطقه است. در شیلی حکومت دموکراتیک سالوادور آلنده با کودتای خونین ژنرال پینوشه در سپتامبر 1973 سرنگون شد. کودتاهای نظامی مختلف در اغلب کشورهای آمریکا لاتین مانند آرژانتین در سال 1976، بولیوی در سال های 1971 و 1979 و پرو در سال 1976 نشان دهنده دخالت های آمریکا برای تغییر در ساختار سیاسی این منطقه بود که با محوریت هنری کیسینجر وزیر خارجه وقت آمریکا انجام شده است.همچنین در کشور نیکاراگوآ ساندنیست های چپ گرا که بعد از سال 1979 به قدرت رسیده بودند، با مخالفت های داخلی طرفداران آمریکا مواجه شدند که این کشور را به یک جنگ داخلی دراز مدت سوق می داد.
در السالوادور کودتای نظامی اکتبر 1979 در جلوگیری از عملیات وحشیانه راست های افراطی و تروریست های چپ گرا ناتوان ماند و اسقف اسکار رومرو در مارس 1980 ترور و بسیاری از غیر نظامیان کشته شدند. در هائیتی ژان برتراند آریستیه در انتخابات دسامبر 1990، ریاست جمهوری را از آن خود کرد اما پس از 9 ماه زمامداری با یک کودتای نظامی سرنگون شد و سازمان ملل متحد از آمریکا خواست تا رئیس جمهور منتخب مردم را در مقام خود ابقا کند. در پاناما نیروهای آمریکایی به مقر ریاست جمهوری حمله بردند و مانوئل نوریگا را در همان سال دستگیر کردند و این عاملی شد برای استقرار نیروهای آمریکایی در پاناما. این تحولات در حالی روی داد که سرمنشا تمام این کودتاها آمریکا بود.
سرانجام پس از سالها استعمار و در شرایطی که آمریکا به جنگ در عراق و افغانستان روی آورد، در آمریکای لاتین گروههای آزادی خواه با محوریت کوبا و سپس ونزوئلا با برخورداری از حمایت های مردمی به عرصه قدرت وارد شدند که نتیجه آن پایان نفوذ آمریکا در این منطقه بود. شکست آمریکا در منطقه چنان گسترده بود که همزمان با آغاز ریاست جمهوری اوباما دستگاههای اطلاعاتی آمریکا بر بازگشت دوباره آمریکا به منطقه تاکید کرده اند.بازیگری کنونی آمریکا در آمریکای لاتین که ترکیبی از دیپلماسی و حمایت های نظامی از برخی کشورها در برابر سایر کشورها است یادآور تکرار عصر کودتاهای آمریکایی در این منطقه است که به صورت پنهان و آشکار انجام می شود.

نام:
ایمیل:
نظر: