جنگ سالاران حاكم بر رياض ديوانهوار دستور حمله به جلسه عزاداري را در بزرگترين تالار اجتماعات صنعا صادر ميكنند كه در آن 1400 نفر براي تسليتگويي و مراسم مذهبي جمع شده بودند. پيدا است با توجه به اين تجمع انبوه نتيجه حمله هوايي از قبل معلوم بوده و كشتار جمعي و جنايت عليه بشريت به حساب ميآيد.
طی جنگ نامشروع آل سعود علیه یمن از فروردین ماه سال گذشته تا کنون که حدود 18 ماه می گذرد، اقداماتي چون حمله به بازار، مدرسه، عروسي و حمله اخير به يك جلسه مذهبي و عزاداري در صنعا از سوی سعودی ها چندین بار رخ داده است که از مصاديق جنايت عليه بشريت، كشتار جمعي و تروريسم دولتي عليه غيرنظاميان به حساب ميآيد. این حملات در واقع واكنشهاي عصبي سران جاهل و مغرور آلسعود است كه براي جبران شكستهاي ميداني در مقابل ارتش و نيروهاي مردمي يمن و به رغم توليد فشار بر مردم و مجاهدان براي تسليم و پذيرش خواستههاي جبارانه ائتلاف ظالمانه به محوريت سعودي ها، انجام ميشود.
سعودي ها كه از سه ماه گذشته و همزمان با مذاكرات كويت و دم زدن از صلح و آتشبس به تقويت توان نظامي ائتلاف نامشروع خويش رو آورده و حتي از استخدام اشرار و زندانيان القاعدهاي و داعشي نيز فروگذار نکرده اند و جذب مردم فقير جنوب يمن و آموزش آن ها را براي ايجاد ناامني در شمال در دستور كار قرار داده و به حملات خود از چند جبهه براي فشار بر صنعا افزوده بودند، براي تكميل فشارها عليه انصارالله، ارتش و كميتههاي مردم، به تشديد محاصره دريايي و جنگ تجاري از يكسو و جلوگيري از بازگشت هيات ديپلماتيك صنعا نيز دست زدند.
در مقابل اما انصارالله با چند ضد حمله و تاخت موشكي عليه تجمعات ائتلاف متجاوز، عقبراندن متجاوزين در چند منطقه، انهدام كشتي لجستيكي اماراتي با 64 سرنشين و صدها تُن مهمات و لوازم نظامي، انهدام چندین نفر از فرماندهان ائتلاف در مأرب و به درك واصل كردن چندين فرمانده عالي وارد عمل شد.
در این وضعیت ائتلاف سعودي ها دچار شکنندگی مهلکی شده است، به گونهاي كه امروز امارات راه خود را از عربستان جدا و به آينده طرح هاي عربستان بدبين شده است و با سرمايهگذاري بر روي جنوب یمن، و عقبنگه داشتن مناطق جنوبي را، راه جبران خسارتهاي همراهي با عربستان براي حفظ مزيتهاي بندري و تجاري خود در آينده تلقي ميكند.
در جبهه داخلي عربستان هم سياستهاي ماجراجويانه محمدبن سلمان با انتقادات تند رقبايي چون بن نايف مواجه شده است و هزينههاي سنگين جنگ و خريدهاي نظامي كه سالانه بالغ بر صد ميليارد دلار است، دنياي آينده شاهزادگان عشرتطلب سعودي را به خطر انداخته و فشار اقتصادي ناشي از هزينههاي جنگ و سياستهاي غلط نفتي و كاهش قيمت نفت، حتي نخبگان فكري عربستان را نگران آينده مردم و مملكت و خطر تجزيه كشور ساخته است.
در چنين شرايطي جنگ سالاران حاكم بر رياض ديوانهوار دستور حمله به جلسه عزاداري را در بزرگترين تالار اجتماعات صنعا صادر ميكنند كه در آن 1400 نفر براي تسليتگويي و مراسم مذهبي جمع شده بودند. پيدا است با توجه به اين تجمع انبوه نتيجه حمله هوايي از قبل معلوم بوده و كشتار جمعي و جنايت عليه بشريت به حساب ميآيد.
اما چه عواملي جرأت دست زدن به چنين اقدام وحشيانه و جنايتكارانه را فراهم ساخت؟ در پاسخ به اين سوال ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:
1- همراهي آمريكا و انگليس با آلسعود كه هم آتش فتنه را در منطقه شعله ور کرده اند و هم جنگ نيابتي عليه جهان اسلام را روشن نگه ميدارند و هم بازار فروش تسليحات را گرم و به اقتصاد بي رمق غرب دلار عربي تزريق ميكند. اين جنايات با هواپيماها و بمبهاي پيشرفته غربي انجام ميشود.
2- سكوت وقيحانه و شرمآور مجامع بينالمللي و در رأس آن دبير كل تاجر سازمان ملل كه با وقاحت تمام محكوميت اين سازمان عليه عربستان را در كودككشي به خاطر كمكهاي مالي و دلارهاي نفتي عربستان پس گرفت و نماينده آن در مذاكرات، بجاي بيطرفي و تلاش براي صلح همواره به نفع رياض و عليه مردم مظلوم يمن عمل ميكند.
3- بدآموزي جنايتكاران صهيونيستي كه نه تنها خود سابقه جنايات بشري چون حمله به اردوگاههاي فلسطين، كشتار قانا، حمله به مردم غزه را در كارنامه سياه خود دارند، بلكه امروز در زد و بند با آلسعود پشتيبانی و جبران كمبود مهمات را در شرايط خاص براي ارتش متجاوز سعودي در كشتار غيرنظاميان تامين ميكنند و نیز در اتاقهاي عمليات مشترک با مأموران اطلاعاتی آل سعود، تجارب كثيف و ننگين خود را به متجاوزان سعودی ديكته كرده و همانگونه كه در سوريه ميزبان مجروحان تكفيري و مشوق تروريسم تكفيري هستند، در اينجا هم سران وهابي آلسعود را به جنايت هر چه بيشتر تشويق می کنند.
4- عصبانيت و استيصال ناشي از 18 ماه جنگ بيهوده و ورود به باتلاق يمن كه رسوايي جنگ عرب عليه عرب و مسلمان عليه مسلمان را براي سران جاهل آلسعود و مدعيان دروغین خادمي حرمين شريفين رقم زده است و لكه ننگين بر دامن كثيف آنان انداخته است. تاكنون عربكشي صرفا به صهيونيستها بر ميگشت، اما امروز آلسعود مستقيما در يمن و بحرين و غير مستقيم در همراهي با داعش، دستش به خون اعراب مسلمان آلوده شده است و لذا بر اساس تصور جاهل، پايان اين بيآبرويي را دست زدن به جنايات گسترده و فشار مضاعف ميدانند.
برخلاف اين تصور اما، ابعاد و پيامد اين جنايات به آن اندازه است كه شريكان جنايت يعني آمريكاييها هم مجبور به اتخاذ ژست رسانهاي مخالفت گرفته و دبير كل سازمان ملل هم منافقانه تقاضاي رسيدگي مستقل به اين جنايت را مطرح ميسازد.
اين اقدامات آلسعود شبيه سياست جنگی صدام معدوم است كه هرگاه در جبهههای دفاع مقدس و مقابل رزمندگان اسلام كم ميآورد با حملات موشكي يا شيميايي عليه شهروندان غير نظامي به دنبال جبران بر ميآمد، اما پايان حيات سياسياش جز ذلت چيزي نبود و اين سرنوشت ديكتاتورهاي جاهلي است كه در نگاه تاكتيكي، خشونت را كليد حل مشكلات دانسته و در سطح راهبردي از پيامدهاي بلند مدت آن غافلند./