عامل تعیینکننده و کلید رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی، نرخ سرمایهگذاری است. بنابراین، دستیابی به افزایش تولید ناخالص داخلی و نهایتاً جهش تولید جز با افزایش سرمایهگذاری امکانپذیر نیست؛ در حالی که افزایش سرمایهگذاری مستلزم تجهیز منابع مالی داخلی و خارجی بلندمدت و کوتاهمدت از طریق بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) است. حال با توجه به تحریمهای اقتصادی و مالی راهی به جز تجهیز منابع مالی داخلی به سوی سرمایهگذاریهای مولد از سوی بازارهای مالی باقی نمیماند.
مواجهه بنگاهها با تنگنای اعتباری در تأمین مالی سرمایهگذاری و سرمایه در گردش، از مسائل دیرپای اقتصاد ایران است. بازار پول در دورهای طولانی با مازاد تقاضا مواجه بوده است، عدم تعادلی که در مواجهه با شرایط اقتصادی و سیاسی ابتدای دهه ۱۳۹۰ (رکود تورمی و تحریم) تشدید شده و محدودیت اعتباری را به یکی از مهمترین موانع افزایش تولید بنگاهها و نهایتاً جهش تولید تبدیل کرده است.
شواهد متعدد نشان میدهد به دلیل توسعه ناکافی بازار سرمایه، نظام مالی مسلط بر بازار مالی ایران، نظام بانکمحور است. بنابراین، با توجه به مازاد تقاضای مستمر اعتبارات بانکی و نقدینگی بالای کشور، بیشک نظام بانکی کشور در اجرای وظیفه کارکردیاش یعنی در تجهیز و تخصیص منابع مالی، دارای اشکالات اساسی است. در واقع، ابزارهای مهم در اختیار نظام بانکی برای تجهیز منابع، همانا نرخ سود سپردهها و نرخ سود تسهیلات است که عملاً بانکها نقشی در تعیین آن ندارند؛ به طوری که در بیشتر سالهای مورد بررسی، نرخ سود حقیقی سپردههای بانکی منفی بوده است.
به طور کلی از مهمترین مشکلات اصلی بانکها در تجهیز منابع مالی میتوان به عدم تناسب نرخ سود سپرده-ها با نرخ تورم، تحریم و عدم دسترسی به منابع خارجی و سپرده قانونی بانکها نزد بانک مرکزی اشاره کرد. همچنین، با توجه به این که بانکها در ایران صرفاً به واسطهگری مالی نمیپردازند و بخشی از منابع جذب شده را به سوی شرکتهای وابستهشان سوق میدهند، عملاً بنگاههای اقتصادی مستقل در تأمین منابع مالی با کمبود منابع مواجه میشوند.
از آنجا که، بازارهای پول و سرمایه میتوانند مکمل یکدیگر باشند و به اتفاق به تجهیز منابع مالی بپردازند و با اشاره به عدم بکارگیری ظرفیت کامل بانکها در تجهیز منابع بلندمدت، اهمیت بازار سرمایه دوچندان می-شود و با توجه به اینکه، فعالیتهای تولیدی که عمدتاً زمانبر هستند و فرآیندی طولانی دارند، بنابراین نقش بازار سرمایه در تجهیز و انتقال منابع مالی به فعالیتهای سرمایهگذاری و نهایتاً جهش تولید بسیار حیاتی و مهم است.
با توجه به اهمیت تجهیز منابع مالی بازار سرمایه در جهش تولید، بازار سرمایه ایران هنوز نتوانسته نقش مناسبی در تجهیز منابع مالی به سوی سرمایهگذاری مولد داشته باشد؛ اگرچه طی برنامه پنجم توسعه بازار سرمایه حدود ۹ درصد تجهیز منابع ملی به سوی سرمایهگذاری مولد انتقال داده است؛ بنابراین بازار سرمایه نتوانسته نقش موثری در کاهش این شکاف و جهش تولید داشته باشد؛ بنابراین برای بهبود تجهیز منابع مالی از طریق بازار سرمایه در راستای مقاومسازی اقتصاد از کانال تحقق رشد اقتصادی مستمر و با ثبات، پیشنهادهای سیاستی ذیل ارائه میگردد:
- با توجه به اهمیت تجهیز منابع مالی بازار سرمایه در جهش تولید، بایستی موانعی که بازار سرمایه را از تجهیز مناسب منابع مالی باز میدارد، شناسایی و نسبت به رفع آنها اقدام کرد.
- هر چه بازار سرمایه توسعهیافتهتر و کاراتر باشد، قدرت جذب و تجهیز منابع داخلی و خارجی بیشتر میشود و اقتصاد کشور را در تأمین مالی پروژههای مورد نیاز برای جهش تولید کمک خواهد کرد. زیرا، توسعه بازار سرمایه از طریق ایجاد شبکه گسترده معاملات و تنوع ابزارهای مالی تأثیر مفیدی بر فرایند تجهیز منابع مالی بازار سرمایه خواهد داشت. به عبارت دیگر، بازار سرمایه با فراهمکردن زیرساختها، فناوری و توسعه بازار امکان تجهیز و هدایت وجوه را به سمت سرمایهگذاری مولد تسهیل میکند. بنابراین، با توسعه هر چه بیشتر بازار سرمایه، شرایط لازم برای تجهیز منابع داخلی از طریق بازار سرمایه فراهم میگردد.