سياستهاي استقلالطلبانه و ايستادگي در برابر زيادهخواهيهاي قدرتهاي بزرگ در طول گذشت چهل و يکسال از عمر بابرکت نظام اسلامي موجب شده تا جمهوري اسلامي به يکي از مهمترين کشورهاي جهان در سياست خارجه قدرتهاي استکباري جهان بدل گردد. استکبارجهاني و صهيونيسم بينالملل به يکباره با قدرتي مواجه گرديدند که مستظهر به اراده ملت و ايماني برآمده از اتصال به قدرت فرامادي الهي بود و با تولد خود همه معادلات قدرت را در غرب آسيا بر هم ريخت.
از همان بهمن 1357 بود که دشمني آنان با نظام اسلامي کليد خورد و همه سناريوهاي براندازي از تجزيهطلبي تا کودتاي نظامي، و از تهاجمي نظامي تا تهاجم فرهنگي بکار گرفته شد تا اين نهال نوپا قوام نگيرد! در اين ايام يکي از بزنگاههايي که دشمنان تلاش کردند تا به نحوي به جمهوري اسلامي ضربه.اي وارد کنند انتخابات بوده است. لذا انتخابات در ايران همواره براي غرب با اهميت بوده و تلاش کرده تا در حد توان در آن تاثيرگذار باشد.
انتخابات 1400 نيز از اين روند متمايز نيست و دشمنان اين ملت با تشکيل اردوگاهي براي اثرگذاري بر روند انتخابات با ميدان دادن به رسانههاي فارسي زبانشان، و حمايت از اپوزيسيون خارج نشين کار را آغاز کردهاند. ميداندار اين عرصه بي.بي.سي فارسي، سايت راديو فردا، سايت زمانه، صداي آمريکا، ايران اينترنشنال، سايت منافقين و صدها سايت و کانال ريز و درشت هستند که در فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي از توئيتر تا تلگرام و اينستاگرام فعاليت خود را کليد زدهاند.
مهمترين اهداف و سناريوهاي بيگانگان در انتخابات آتي را ميتوان چنين برشمرد:
سياست حداقلي آنان ايجاد اخلال در انتخابات و جلوگيري از تحقق انتخابات تراز انقلاب اسلامي است. همانطور که در فصل اول آورده شد، شاخصهاي انتخابات مطلوب نظام اسلامي، را ميتوان تحقق مشارکت حداکثري، حفظ آرامش و امنيت انتخابات، تامين سلامت انتخابات، رعايت قانون در انتخابات، رقابتي بودن انتخابات، فراگير بودن انتخابات، اخلاقي بودن انتخابات، اصلح گزيني در انتخابات دانست. حمله به همه اين موارد را ميتوان جزئي از سناريوي دشمن براي انتخابات 1400 دانست. در اين ميان برخي از شاخصها از اهميت بيشتري برخوردار بوده و بطور خاص تري مورد هجمه عمليات رواني دشمن قرار دارند.
در انتخابات 1400 نيز از يک سو تلاش براي کاهش مشارکت دارند و خواهان آنند که آنچه در اسفندماه 1398 رخ داده در سطح گسترده تري تکرار گردد. و از ديگر سو اگر افزايش مشارکت به استقرار دولتي غربگرا که حاضر به تداوم مذاکرات با دموکراتهاي مستقر در کاخ سفيد هستند بينجامد، ازآن حمايت خواهند کرد.
در کنار هدف حداقلي برشمرده، دشمنان انقلاب اسلامي به انتخابات به مثابه فرصتي براي استحاله نظام اسلامي و حتي براندازي آن نيز ميانديشند. استحاله انقلاب از طريق طرح شعارهاي ساختارشکنانه و ترويج سکولاريسم که تضعيف کننده اسلاميت نظام اسلامي است، تضعيف نهادهاي حافظ اسلاميت نظام همچون شوراي نگهبان، و درعالي ترين سطح به قدرت رسيدن نامزد غربگرايان در کشور، آن چيزي است که از آن ميتوان تحت عنوان فرآيند استحاله سازي ياد کرد. در حالت حداکثري و نهايي تبديل انتخابات به رفراندومي عليه نظام و انفجاري عليه حکومت و برپايي شورشي با هدف تغيير رژيم (regime change) دنبال ميگردد. توهماتي که به آمال و آرزوي دشمنان بدل شده و تحقق آن را به گور خواهند برد!
يکي از راهبردهاي مهم انتخاباتي غربگرابان ممانعت از پيروزي جريان انقلابي در انتخابات و تشکيل دولت انقلابي است. غرب به خوبي ميداند که در صورت پيروزي يکي از نامزدهاي جريان انقلابي، حرکت استقلالطلبانه و کاستن از وابستگي به غرب تشديد خواهد يافت و مسيرکاستن از اثر تحريمهاي ظالمانه هموار خواهد شد. و تنها ابزار غرب براي فشارحداکثري نيز مهار و بياعتبار خواهد شد.
پيروزي جريان انقلابي، براي سياستهاي منطقهاي غرب نيز تهديدي به حساب ميآيد. چرا که منطق مقاومت با قدرت بيشتري توسط سياست خارجه جمهوري اسلامي دنبال خواهد شد. هماهنگ شدن بيشتر وزارت خارجه و نيروي قدس نيز مولفه ديگري براي تقويت جبهه مقاومت در منطقه است که تهديدي براي رژيم صهيونيستي و غرب به حساب ميآيد و اين امر با تشکيل دولت انقلابي ميسر خواهد شد.
دولت انقلابي مسير مذاکرات بدون فايده را دنبال نخواهد کرد و با تجربه هشت سال مذاکره بر بيهوده بودن آن آگاه است. لذا حربه غرب براي امتيازگيري و فرصت سوزي بيفايده خواهد ماند.
يکي از مهمترين سناريوهاي کاخ سفيدي که در آن نه ترامپ که بايدن حکم ميراند، تلاش براي تشکيل دولتي غربگرا است که بتواند بار ديگر به ميز مذاکره بازگشته و ضمن تداوم برجام، برجامهاي بعدي را نيز دنبال نمايد. دولت بايدن براي موفقيت اين سناريو همه توان و ابزارهاي خود را به کار خواهد برد. که شرح و بسط اين موضوع در گفتار بعدي خواهد آمد.