يکي از مهمترين مؤلفههاي مؤثر در انتخابات، توانايي کنترل و مديريت افکار عمومي است. در رقابتهاي انتخاباتي هر کس بتواند کنترل افکار عمومي را در دست بگيرد، بدون شک خواهد توانست نامزد مورد علاقه خود را از صندوقهاي رأي بيرون آورد. به همين دليل است که از ماههاي مانده تا آغاز انتخابات مقدمات براي ورود به رقابت رسانهاي جريانهاي سياسي آغاز شده و شگردهاي مختلف براي اثرگذاري بر رأيدهندگان طراحي ميشود.
ادوار انتخابات گذشته نشان داده است، شگردهاي جنگ رواني دشمن و رقابت رسانهاي جريانهاي سياسي در انتخابات در ايران از پيچيدگيهاي فراواني برخوردار است که شناخت آنها نيازمند هوشمندي و بصيرت و تيزبيني است.
رقيبهراسي يکي از راهبردهاي مذمومي است که گاه جريانهاي سياسي در طول ادوار انتخابات گذشته از آن استفاده کردهاند. آنهايي که حافظه تاريخ قوي دارند، موارد متعددي از آن را ميتوانند به ياد آورند. در انتخابات آتي نيز اين شگردهاي رسانهاي کليد خورده است.
رقيبهراسي تاکتيک انتخاباتي هميشگي اصلاحطلبان بوده است. از سال 1376 با بزرگنمايي خطر به قدرت رسيدن ناطقنوري توانستند به قدرت برسند. همين سناريو در سالهاي 1384، 1388، 1392 و حتي 1396 تکرار شد که در برخي موفق بوده و در برخي ناکام ماندند.
در آخرين انتخابات رياستجمهوري در سال 1396 بود که آقاي روحاني و يار پشتيبانش جهانگيري، سناريوهاي مختلفي را به کار گرفتند که «رقيبهراسي» و «تخريب رقباي سياسي» نيز از جمله راهبردهاي رسانهاي آنان به حساب ميآمد. اولين اقدام رسانهاي در اين راستا برچسب زدن و تخريب چهره رقبا و معرفي کردن ايشان به عنوان چهرهاي خشونتطلب و متصلب و اقتداگرا بود. به کارگيري تعابيري چون سردار گازنبري، آيتالله قتل عام، حاميان دولت پادگاني و... مواردي بود که در آن ايام حاميان اين جريان به کرات به کار بردند. در مناظره اول هم شاهد به کارگيري ناشيانه کليدواژه «گازنبري» از زبان آقاي جهانگيري بوديم.
در آن انتخابات کارنامه رقبا نيز زير ذرهبين قرار داده شد تا ضعفها بزرگنمايي و براي اثرگذاري بر اذهان عمومي بازنشر يابد. عملکرد دوازده ساله شهرداري تهران و پرداختن به مسائلي، چون املاک نجومي، پلاسکو، فساد اداري، آلودگي هوا، بلندمرتبهسازي، هزينه پروژهها و ساخت و سازها، ترافيک و... از جمله مواردي بود که در آن روزها به عنوان اهرم فشار بر رقيب مطرح و تکرار شد.
رقيبهراسي تا بدانجا ادامه يافت که آقاي روحاني در بخشي از اظهاراتش اعلام ميدارد: «ارديبهشت 96 هم يک بار ديگر مردم ما اعلام خواهند کرد آنهايي که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند.» وي افزود: «شما اينها را نميشناسيد، من اينها را ميشناسم. اينها روزي در جلسهاي تصميم گرفته بودند در پياده رو ديوار بکشند! ميخواهند پياده رو را مردانه زنانه کنند! همانطور که در محل کارشان بخشنامه جدايي جنسيتي دادند!»
اين سناريو در اين دوره از انتخابات نيز کليد خورده و روزي نيست که رسانههاي اصلاحطلب عليه نامزدهاي احتمالي رقيب اقدامي تخريبي انجام ندهند. جالب آنکه همسو با اين رسانهها، رسانههاي بيگانه نيز فعال شده و همان خط را با ادبيات راديکالتر خود دنبال ميکنند!
شاهدي بر اين ادعا اظهارات مصطفي درايتي، فعال سياسي اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت است که به تازگي در گفتوگو با روزنامه «آرمان» ناخواسته به تئوري رقيبهراسي اصلاحطلبان در انتخاباتهاي گذشته اشاره کرده و اعتراف کرده است که ديگر اين ترفند جواب نميدهد! وي ميگويد: «درست است که قبلا از عامل ترس استفاده ميشد که اگر فلان فرد بيايد، اين اتفاقات نادرست در کشور رخ ميدهد و اگر فرد ديگري بيايد، مشکلات ديگري به وجود ميآيد. اکنون ديگر در مرحله فعلي همين موضوع نيز اثر نخواهد داشت.»
اما اين پايان اين راه نيست و بدون شک در ماههاي آتي باقي مانده تا روز انتخابات بايد منتظر هجمههاي سنگين براي تخريب رقبايي که احتمال رأيآوري آنان ميرود، باشيم.
دکتر يدالله جواني، معاون سياسي سپاه در يادداشتي به شرح سناريوي رقيبهراسي پرداخته، مينويسد: «ساخت دوگانههاي دروغين و ترساندن مردم براي آدرسدهي غلط با انگيزههاي سياسي از هنرهاي منحصر بفرد جريان غيرانقلابي غربگراست. اين جريان مهارت عجيبي در دشمنهراسي، رقيبهراسي، انکار افتخارات ملي و ايجاد ذهنيت منفي روي دستاوردهاي اقتدارآفرين و امنيت بخش کشور دارند. يکي از عوامل اصلي اقتدار کشور که نقش مهمي در تأمين منافع ملي و بخصوص امنيت ملي دارد، اقتدار موشکي است. به طور حتم برخورداري جمهوري اسلامي از اقتدار موشکي، مايه افتخار هر ايراني و موجب آسودگي خاطر ملت براي تأمين امنيت ملي در برابر هر نوع تهديد است. اما همين عامل افتخار که ديگران حسرت نداشتن آن را ميخورند نه تنها از سوي جريان غربگرا انکار ميشود، بلکه اين جريان با ساختن دوگانه موشک يا معيشت، تلاش ميکند تا به مردم اين چنين القا کنند که ملت بايد از بين موشک و معيشت يکي را انتخاب کند، در واقع از منظر سازندگان چنين دوگانهاي، موشک و اقتدار موشکي در تعارض با معيشت مردم است.» [1]
[1] - سايت بصيرت، 29/10/99، کدخبر: 327744.