تعلق پیمان استارت نو توسط روسیه، نماد پیچیدهسازی و افزایش سطح منازعه ناتو و مسکو در جنگ اوکراین محسوب میشود. اگرچه مقامات غربی در محاسبات خود، پیشبینی چنین اقدامی از سوی مسکو را در ماههای آتی نبرد میکردند، اما اتخاذ این تصمیم در برهه کنونی، بخشی از محاسبات ناتو در اوکراین را بر هم ریخته است. ابعاد تصمیم اخیر مقامات روسی مبنی بر خروج از پیمان استارت نو، معطوف به میدان نبرد اوکراین نخواهد بود و کلیت معادلات بازدارندگی و موازنه امنیتی میان غرب و مسکو را تغییر خواهد داد.
صورت ماجرا در یک نگاه
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه روز سهشنبه ۲۱ فوریه اعلام کرد که روسیه مشارکت خود در «پیمان استارت نو» مبنی بر خلع تسلیحات هستهای را تعلیق میکند و اگر آمریکا در انجام آزمایشهای هستهای پیشدستی کند، روسیه نیز چنین آزمایشاتی را انجام خواهد داد. وی در یک سخنرانی به شدت ضد غربی تاکید کرد که تعلیق مشارکت روسیه در پیمان «استارت نو» و آمادگی برای انجام آزمایش تسلیحات هستهای جدید به معنای بیرون رفتن کرملین از این پیمان نیست. پیمان «استارت نو» آخرین معاهده دوطرفه خلع تسلیحات هستهای میان روسیه و آمریکا، دو کشور دارای بزرگترین زرادخانههای هستهای جهان است. این پیمان توسط باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت آمریکا و دمیتری مِدوِدِف، رئیسجمهوری وقت روسیه در ۸ آوریل سال ۲۰۱۰ در پراگ، پایتخت جمهوری چک امضا شد. پیمان «استارت نوین» جایگزین پیمانهای «استارت ۱» و «سورت» است. پیمان استارت ۱، پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک در سال ۱۹۹۳ توسط جورج بوش و میخائیل گورباچف و پیمان سورت، پیمان کاهش تسلیحات تهاجمی در سال ۲۰۰۲ میلادی امضا شد.
پیمان «استارت نو» زرادخانههای این دو کشور که ۹۰ درصد تسلیحات هستهای دنیا را در خود جای دادند به حداکثر ۱۵۵۰ کلاهک مستقر در هر دو طرف محدود میکند. این میزان کاهشی ۳۰ درصدی در مقایسه با پیمان قبلی در سال ۲۰۰۲ است. این پیمان همچنین علاوه بر این که تعداد پرتابگرها (لانچرها) و بمبافکنهای سنگین را به ۸۰۰ فروند محدود میکند، شامل مجموعهای از بازرسیهای متقابل از سایتهای نظامی هم میشود. ولادیمیر پوتین، در ژانویه ۲۰۲۱ پیش از پایان مدت این پیمان، آن را برای پنج سال یعنی تا سال ۲۰۲۶ تمدید کرد. این پیمان پس از ماهها مذاکره با هدف از سرگیری روابط با کرملین امضا شد و بر اساس آن، ایالات متحده باید استقرار سپرهای ضد موشکی در لهستان و جمهوری چک را کنار میگذاشت. دولت جورج دبلیو بوش پیشتر خواهان استقرار این سپرهای موشکی بود.
واکنش مقامات غربی
ولادیمیر پوتین در توضیح تصمیم خود برای تعلیق تعهدات روسیه در پیمان «استارت نو» گفت: «آمریکا و متحدانش در ناتو میخواهند به ما یک شکست استراتژیک را تحمیل کنند. آنها همزمان تلاش میکنند تا به تاسیسات هستهای ما دست یابند. در نتیجه، امروز باید اعلام کنم که روسیه همکاری خود در پیمان سلاحهای تهاجمی استراتژیک را به حالت تعلیق در میآورد.»
ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو نیز با اظهار تاسف در مورد این اقدام ولادیمیر پوتین گفت: «با تصمیم امروز درباره استارت نو، تمام ساختار کنترلی تسلیحات از بین رفت. من قویاً از روسیه میخواهم که در تصمیم خود تجدید نظر کند و به توافقات موجود احترام بگذارد.»
پوتین میگوید در حالی که ایالات متحده ازسرگیری بازرسی از تأسیسات هستهای روسیه ذیل این معاهده مصر است، ناتو اوکراین را در انجام حملات پهپادی به پایگاههای هوایی روسیه که محل استقرار بمبافکنهای استراتژیک با قابلیت حمل تسلیحات هستهای هستند، پشتیبانی میکند.
بازی برای ناتو سختتر میشود
حدود یکسال، پس از اصرار مشترک آمریکا و اروپاییان مبنی بر گسترش پیمان آتلانتیک شمالی به شرق و محاصره راهبردی روسیه از طریق پیوستن کشورهایی مانند اوکراین، گرجستان و مولداوی به ناتو، شاهد حمله پیشدستانه روسیه به اوکراین بودیم. این جنگ تلخ، با هدف مهار راهبرد "محاصره همه جانبه مسکو" و جلوگیری از تحقق سناریو و نقشه ژئو استراتژیک جدید ناتو در حوزه پیرامونی روسیه صورت گرفت. پس از آغاز نبرد، واشنگتن و لندن به زلنسکی اصرار کردند که ضمن اصرار بر ادامه نبرد، دیپلماسی و مذاکره بر سر نقاط اختلافی با مسکو را با خط قرمز خود در این معادله خونین تبدیل کند. رئیسجمهور اوکراین نیز چارهای جز بازی در زمین پر از سنگلاخی که غربیها برای وی مهیا کرده بودند نداشت! حتی اصرارهای پشت پرده بازیگرانی مانند آلمان و فرانسه مبنی بر اتخاذ سیاست "مذاکره و جنگ" به صورت همزمان نیز راه به جایی نبرد!
پیام اصلی تعلیق پیمات استارت نو
اما تعلیق پیمان استارت نو توسط مقامات روسی در برهه کنونی بسیار معنادار است. این تصمیم پوتین، نشاندهنده ایدهآلگرایی خطرناک ناتو در ترسیم، توصیف و تحلیل میدان نبرد اوکراین میباشد. مقامات کاخ سفید و انگلیس معتقد بودند که "زمان" کاتالیزوری برای پیروزی نهایی اوکراین در جنگ با روسیه و متعاقبا امتیازگیری ناتو از مسکو تبدیل میشود، اما گذشت زمان و فرسایشی شدن نبرد اوکراین به سود زلنسکی و ارتش کشورش تمام نشد. امروز اوکراین رسما تجزیه شده و مناطق لوهانسک، دونتسک، ژاپروژیا و خرسون از آن جدا شده است. همچنین یک آیندهنگاری از نبرد نشان میدهد که احتمال بسط عمق و دامنه نبرد اوکراین بیشتر از تحقق صلح در آن میباشد، زیرا بایدن و همراهانش کماکان اصرار دارند که اوکراین چند پاره به سپر بلای ناتو در برابر روسیه تبدیل شود حتی اگر به صورت کامل از بین برود و هیچ نشانهای از حیات و آبادانی در آن باقی نماند. تبعات افزایش سطح منازعه کنونی در اوکراین قطعا به ضرر نظام بینالملل خواهد بود. در این میان، آمریکا و انگلیس که خود اصلیترین مسبب ایجاد زمینههای حمله روسیه به اوکراین هستند، به بانیان اصلی استمرار نبرد نیز در این کشور تبدیل شدهاند. بهتر است بایدن و ریشی سوناک این حقیقت مطلق را بدانند که کنترل مرحله بعد از استمرار نبرد یعنی "تعمیق بحران" بسیار پیچیده و غیر قابل پیشبینی بوده و مدیریت آن دیگر از دست واشنگتن و لندن بر نخواهد آمد. این قاعده در خصوص دیگر بازیگران اروپایی مانند فرانسویها و ژرمنها نیز صادق است. بازیگرانی که به جای مهارکننده بازی ماجراجویانه آمریکا و انگلیس در اوکراین، به مهرههای بازی کاخ سفید و لندن تبدیل شدهاند!