سیدمسلم موسویدرچه/ مدیر عامل انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران
کشورمان در حوزه انرژی بادی و خورشیدی دارای پتانسیل بسیار زیادی است که متأسفانه از آن به خوبی استفاده نشده است.
طبق آخرین بررسیهایی که وزارت نیرو درباره ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر انجام داده است، در کشورمان بالغ بر ۶۰هزار مگاوات پتانسیل انرژی خورشیدی و حدود ۱۴۰هزار مگاوات پتانسیل انرژی بادی وجود دارد که این عدد در مقایسه با ظرفیتهای منصوبه کل نیروگاههای کشور که حدود ۸۷هزار مگاوات است، نشان میدهد فقط با استفاده از پتانسیل انرژی بادی یا انرژی خورشیدی میتوانیم برق کل کشور را تأمین کنیم.
کمتابشترین نقطه در ایران، حاشیه جنوبی دریای خزر است که به دلیل ابری بودن در بیشتر مواقع سال، نور خورشید کمی بر آن میتابد. همین نقطه کمتابش، اما در مقایسه با پرتابشترین نقطه کشور آلمان تابش بیشتری دارد. این در حالی است که در آلمان تاکنون حدود ۶۰هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی نصب شده است، اما مجموع ظرفیت منصوبه نیروگاههای تجدیدپذیر در کشور ما اعم از «بادی»، «خورشیدی» و «برقابی کوچک» حدود هزار مگاوات است.
مهمترین دلیل عدمتوسعه انرژیهای تجدیدپذیر کشور، اختصاص یارانههایی است که در حوزه انرژیهای فسیلی اعطا میشود، از ظرفیت ۸۹هزار مگاواتی نیروگاههای کشور، نزدیک هزار مگاوات نیروگاه اتمی، هزار مگاوات نیروگاههای تجدیدپذیر و ۱۲هزار مگاوات، نیروگاههای «برقابی» است و مابقی آن که ۷۵هزار مگاوات است، مربوط به نیروگاههای حرارتی است. سوخت تحویلی به این نیروگاهها گاز، گازوئیل و مازوت است که به قیمت یارانهای به آنها اختصاص مییابد و عملاً برایشان «رایگان» تمام میشود. همین مسئله باعث شده است هزینه برق تمامشده نیروگاههای حرارتی پایین بیاید و فضای رقابت از نیروگاههای تجدیدپذیر سلب شود.
البته در ۱۰ سال اخیر اقداماتی در سطح دنیا انجام شد که قیمت سرمایهگذاری نیروگاههای تجدیدپذیر بهویژه خورشیدی ۸۰درصد کاهش پیدا کرد. این کاهش هزینه که بیشتر به دلیل سرمایهگذاری چین رخ داد، باعث شده است با وجود یارانههای حاملهای انرژی، انرژیهای تجدیدپذیر بتوانند با نیروگاههای حرارتی رقابت کنند. در مقابل، اما در اواسط دهه۹۰، نوسانات ارزی موجب عدمتوسعه تجدیدپذیرها شد و اجازه نداد این انرژی در کشورمان قوت بگیرد.
علاوه بر این مسائل، در کشورمان صنعت کامل انرژیهای تجدیدپذیر را نداشتیم، البته در دهه۹۰، تجهیزات نیروگاههای بادی به صورت بومی تولید شد، ولی در حوزه نیروگاههای خورشیدی همچنان با کمبود مواجه هستیم تا جایی که تجهیزات نیروگاههای خورشیدی فقط ۱۰درصد بومی شده و ۹۰درصد آن خارجی است. این به آن معناست که ما همچنان در حوزه نیروگاههای خورشیدی ارزبری شدید داریم و باید در این حوزه کارهای بیشتر و مؤثرتری انجام دهیم.
موانع ذکرشده کشورمان را حتی از کشورهای همسایه نیز عقب انداخته است. ۱۵ سال قبل، ایران حدود ۹۰مگاوات نیروگاههای بادی داشت، اما ترکیه در آن زمان چیزی نداشت. در حال حاضر ترکیه ۱۰هزار مگاوات نیروگاه بادی و ۱۰هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی دارد، اما کل نیروگاههای تجدیدپذیر کشورمان حدود هزار مگاوات است که عقبماندگی شدید ما را در بخش انرژی تجدیدپذیر نشان میدهد و باید برای توسعه این انرژی در کشورمان، عزممان را جزم کنیم، البته در دولت سیزدهم، سیاستگذاریهایی انجام شده است تا موانع پیشرو برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بردارد. مثلاً در ماده۱۶ قانون جهش تولید دانشبنیان، الزاماتی برای صنایع بزرگ که انرژیبر هستند مثل صنایع بزرگ «فولاد»، «سیمان» و «مس» گذاشته شده است تا به سمت انرژیهای تجدیدپذیر بروند و سرمایهگذاری در این حوزه شکل بگیرد یا اخیراً تابلوی سبز بورس انرژی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر فعال شده و صنایع بزرگی که نتوانستند نیروگاه تجدیدپذیر احداث و سهمی را که قانون الزام کرده است تأمین کنند، آن را از بورس انرژی بگیرند.
اینها اقدامات خوبی بوده که امید است تداوم داشته باشد و در کنار تصمیمات مؤثر و اجرایی شدن اقدامات جدید، اتفاقات بهتری در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر رقم بخورد
ابزار «کریدورها » برای دیپلماسی متوازن
محمدصادق مصدق
دیپلماسی متوازن و فعال با کشورهای منطقه و فرامنطقه در عرصههای مختلف سیاسی و اقتصادی یکی از وعدههای دولت سیزدهم به شمار میآمد که در 18 ماه گذشته در راستای آن گام برداشته است. دولت سیزدهم در راستای چندجانبهگرایی سیاسی، اقتصادی رفتوآمدهای متعددی به کشورهای مختلف داشته است که در ادامه این سیاستها، صبح روز گذشته الکساندر لوکاشنکو رئیسجمهور بلاروس وارد تهران شد. اگرچه مواضع بلاروس هرگز علیه ایران نبوده اما طی چند سال گذشته با ملاحظات سیاسی تحریمهای غربی علیه ایران، درباره توسعه روابط با کشورمان تحفظ زیادی داشته که در نتیجه سطح همکاریها ازجمله مبادلات اقتصادی فیمابین به شدت کاهش یافته بود اما با بروز تغییراتی در سیاست خارجی بلاروس پس از آگوست 2020 و بروز تنشهای شدید داخلی و همچنین تقابل در روابط این کشور با اتحادیه اروپا و آمریکا و برقراری تحریمهای متعدد علیه مقامات عالیرتبه و برخی از موسسات اقتصادی این کشور و از سوی دیگر نزدیکی بسیار زیاد به روسیه درماجرای جنگ اوکراین، به نظر میرسد بلاروس تحت تاثیر این شرایط سیاسی- اقتصادی و نیز توسعه همکاری خود با روسیه، نسبت به توسعه روابط با تهران در جنبههای سیاسی و اقتصادی، مشتاقتر از گذشته باشد. هم اکنون روابط سیاسی ایران و بلاروس پایدار و نزدیک است ولی مناسبات اقتصادی آن ها همانند روابط سیاسی، گسترش نیافته است، در حالی که میتوانند در منطقه اوراسیا با استفاده از ظرفیتهای مشترک با یکدیگر همکاری کنند. پیش بینی می شود با الحاق کامل ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا، ۸۰ درصد تعرفهها بین ایران و بلاروس به صفر برسد که این تاثیری مهم بر مناسبات اقتصادی دوجانبه خواهد داشت.
از آن جا که دولت سیزدهم راهبرد سیاست خارجی خود را بر مبنای «نگاه به شرق» و اولویت تجارت با همسایگان طراحی کرده است، لذا توسعه مناسبات با کشورهای اوراسیا میتواند یکی از گام های مهم در اجرای موفق این راهبرد باشد. بر اساس موافقت نامه تجارت آزاد، ایران از اتحادیه اقتصادی اوراسیا امتیازات گمرکی خاصی دریافت کرده و کشورهای این اتحادیه هم این امکان را خواهند داشت تا حجم صادرات خود به ایران را تا ۷۵ درصد افزایش دهند.فرصت های اقتصادی با اوراسیا از این منظر قابل اهمیت است که ایران در سال های گذشته از بازار کشورهای هم سود دور افتاده و تراز تجاری مناسبی میان تهران و این کشورها وجود ندارد، درحالی که اوراسیا و ایران میتوانند به عنوان مکمل و با کمترین هزینه نیازهای همدیگر را رفع کنند.افزون بر این کشورهای آسیای مرکزی که از محصور بودن در خشکی رنج میبرند برای رهایی از این وضعیت ژئوپلیتیکی به دنبال یافتن راه هایی هستند تا بتوانند به دریاهای آزاد راه یابند و تجارت خود را با سایر مناطق جهان ارتقا دهند. بنابراین، ایران به دلیل قرار گرفتن در بهترین موقعیت ترانزیتی بین دریای خزر و خلیج فارس و قرار گرفتن در موقعیت ترانزیتی شرق به غرب و شمال به جنوب میتواند مسیری مناسب برای ترانزیت کالاهای کشورهای عضو این اتحادیه و دیگر کشورها باشد.
نکته مهمی که روز گذشته از سوی رهبر انقلاب در دیدار لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس مورد تاکید قرار گرفت. رهبر انقلاب در این دیدار بر راهاندازی کریدور شمال - جنوب تاکید کردند که نکته مهمی است چرا که در صورت راه اندازی حداکثری این مسیر می توان آن را یک ظرفیت مهم اقتصادی و سیاسی برای کشورمان و همچنین منطقه دانست . این خط عبور که از سال ها قبل مطرح بود پس از اعمال تحریم های غرب بر روسیه مورد توجه روس ها نیز قرار گرفت و حتی حاضر به سرمایه گذاری در آن و تکمیل خطوط ریلی آن شدند و تاکنون چند محموله از این مسیر به هند ارسال شده است.بسیاری از کارشناسان معتقدند که ایران به دلیل جایگاه منحصر به فرد جغرافیایی خود ابزار مهمی به نام «کریدورها » را در اختیار دارد؛ ابزاری که در شرایط فعلی جهانی شاید بتوان آن را همتراز امکانی مانند نفت دانست البته اگر بتوان از آن به درستی استفاده کرد .