صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۹  ، 
کد خبر : ۳۵۷۰۰۴

یادداشت روزنامه‌های پنجشنبه ۱۰ اسفندماه ۱۴۰۲

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز پنجشنبه ۱۰ اسفند وجدانی که بیدار شد

جعفر بلوری
1- دوشنبه هفتم اسفندماه، خبری مثل «بمب» در فضای رسانه‌ای جهان ترکید. خبر، «مهم» بود اما فضای انتخاباتی ایران مجال «درست دیده شدن» این خبر را در کشور نداد. خبر مربوط می‌شد به یک فیلم کوتاهِ حدودا 30 ثانیه‌ای. جوانی خوش‌رو، در حالی که لباس نظامی بر تن دارد با صدا و چهره‌ای محزون-گویا از واقعیتی ترسناک آگاه شده و وجدانش به درد آمده باشد - رو به دوربینی که در دست راستش بود، می‌گوید: «من آرون بوشنل هستم. عضو نیروی هوائی ارتش آمریکا. دیگر نمی‌خواهم در این نسل‌کشی دست داشته باشم. می‌خواهم یک حرکت اعتراضی بکنم. البته در مقایسه با بلایی که اسرائیل بر سر مردم فلسطین می‌آورد چیزی نیست.» اینها جملاتی هستند که افسر 25 ساله نیروی هوائی آمریکا در حال حرکت به سمت سفارت رژیم صهیونیستی در «واشنگتن دی سی» بر زبان می‌آورد. فیلم برای یکی دو ثانیه قطع و دوربین دوباره روشن می‌شود. دوربین این بار رو‌به‌رو و چند متر جلوتر کار گذاشته شده، به شکلی که تمامِ قد او مقابل درب سفارت رژیم صهیونیستی دیده می‌شود. «دیگر نمی‌خواهم در نسل‌کشی غزه شریک باشم. فلسطین را آزاد کنید.» اینها  آخرین جملاتی هستند که بوشنل 25 ساله در حالی که خم شده تا به لباس نظامیِ آغشته به مواد آتش‌زایش فندک بزند، بر زبان می‌راند. آتش در کسری از ثانیه تمام بدنش را فرا می‌گیرد. بوشنل ساعاتی بعد در بیمارستان جان داد! این افسر جوان، از چه چیز جنگ غزه باخبر شده بود که تحملش را نداشت؟ آیا این اولین اعتراض به جنایات مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در حق ملت بی‌دفاع غزه بود؟ با توجه به وجود هزاران افسر و نظامی جوان در نیروهای مسلح آمریکا، آیا امکان وقوع اعتراض‌های مشابه 
یا حتی جدی‌تر وجود دارد؟
2- از جملات بوشنل معلوم می‌شود، او از مسائلی در جنگ غزه آگاه شده بود که بیش از دانسته‌های امثال ما درباره این باریکه و جنگ در آن است. به این هم توجه کنید که او یک «افسر» و «نظامی» آموزش دیده بود و به طور طبیعی توان و تحملش در مواجهه با مسائل جنگی، بیش از مردم عادی است. «دیگر نمی‌خواهم در نسل‌کشی غزه شریک باشم» یعنی، نظامیان آمریکایی از جمله خود بوشنل، هم در جنگ غزه حضور دارند و هم در حال نسل‌کُشی‌اند. ما آمارهای شهدای غزه را هر روز می‌بینیم. خبرهای مربوط به شهادت کودکان و نوزادان را هم 
هر روز مرور می‌کنیم. تصاویر این جنایات را هم در فضای مجازی و تلویزیون می‌بینیم. می‌دانیم 30 هزار نفر در یک بازه زمانی کوتاه یعنی حدود 150 روزه، با استفاده از سلاح‌های بعضا چند تُنی که مخصوص اهداف سخت و فولادی و بُتُن هستند، قتل‌عام شده‌اند. سازمان ملل می‌گوید 70 درصد این شهدا غیرنظامی‌اند و 12 هزار نفرشان هم کودک و نوزادند. برخی آمارها، شهدای غیرنظامی را 90 درصد این تعداد هم گفته‌اند. شنیدن این اخبار سخت است اما... «شنیدن کی بود مانند دیدن؟»
 3- پس «بوشنل» باید چیزی فراتر از شنیدن درباره این جنایات دانسته باشد. روان‌شناسان می‌گویند خودکشی معمولا زمانی رخ می‌دهد که فرد، از فرط رنج یا افسردگی یا... مُردن را به زنده ماندن ترجیح می‌دهد. به عبارتی «مُردن» را انتخاب می‌کند تا خود را از شرایطِ غیرقابل تحملی که در آن می‌بیند نجات دهد.  بوشنل چون افسر بوده است، چیزهایی دیده یا به اطلاعاتی دست یافته که اولا ما ندیده‌ایم ثانیا، توان تحمل آنها را نداشته است. دلیل «عذاب وجدان» یا برای اینکه «کاری برای مردم مظلوم غزه کرده باشد» یا هر دو، دست به خودکشیِ پُرسروصدا زده است. خودش می‌گوید «می‌خواهم یک حرکت اعتراضی بکنم. البته در مقایسه با بلایی که اسرائیل بر سر مردم فلسطین می‌آورد چیزی نیست.»
4- طبق اطلاعاتی که در صفحه شخصی بوشنل در پلتفرم Linkedin دیده می‌شود، او مهندس نیروی هوائی آمریکا بوده و طبق گزارش «نیویورک پست»، کارش «پردازش داده‌های اطلاعاتی بود که برخی از آنها به جنگ اسرائیل در غزه مربوط می‌شد.» این روزنامه نوشته، یکی از دوستان نزدیک «بوشنل» تماس گرفت و به شرط افشا نشدن نامش اطلاعات بسیار مهمی داد که نشان می‌دهد بوشنل، بیش از توان و تحملش، از «آنچه در غزه می‌گذرد» خبردار شده است. چکیده این اظهارات این است که بوشنل متوجه شده ارتش آمریکا - به طور مستقیم - و خود او - به طور غیرمستقیم - در جنگ غزه و نسل‌کشی در این باریکه نقش دارند: «دوست بوشنل به خبرنگار ما گفت یکی از چیزهایی که او به من گفت آن است که مداخله ارتش آمریکا در نسل‌کشی جاری در فلسطین یکی از موارد مورد بررسی وی بوده است. دوست بوشنل با ابراز شگفتی از این افشاگری گفت که وی هرگز از مجوز امنیتی خود تخطی نکرده و اطلاعات طبقه‌بندی شده را فاش نکرده بود. او چهار سال می‌شد که مجوز امنیتی دریافت کرده بود. این نخستین بار بود که شیوه‌نامه‌ها را زیر پا گذاشته و اطلاعاتی را که نباید فاش می‌کرد، در اختیار من قرار می‌داد.» 
5- اما تبعات این خودسوزی پرسروصدا. نیروهای مسلح آمریکا پُر از سربازان و افسران جوانی است که - به گفته تحلیلگر الجزیره - شست‌وشوی مغزی شده و فکر می‌کنند برای به ارمغان آوردن صلح در دنیا می‌جنگند. این جوان‌ها پس از مقایسه آنچه در مغزشان فرو رفته، با آنچه درواقعیت می‌بینند، دچار تردید می‌شوند. چون جوانند و زیاد آلوده جنایت و دروغ و کشتار نشده‌اند، عذاب وجدان ‌گریبان‌شان را می‌گیرد. همان‌طور که چند ماه پیش‌ گریبان برخی از مقامات آمریکایی را گرفت (که در بند بعدی به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.) در چنین شرایطی، کافی است وجدانی بیدار باشد؛ یا به سرنوشت بوشنل دچار خواهد شد، یا کارش به تیمارستان و...کشیده خواهد شد، یا دست به اعتراض خواهد زد. رجوع هزاران نظامی از جنگ برگشته به روان‌شناس و روانپزشک، رواج افسردگی‌های شدید، اعتیاد و خودکشی در میان آنها امری رایج است. فرق بوشنل این است که، مورد او «سروصدا» داشت و این سروصدا آن‌قدر بلند است که می‌تواند وجدان‌های بیشتری را بیدار کند! تحمل آنچه بر سر مردم غزه آوار شده، برای وجدان‌های بیدار «سخت و سنگین» است. به تعبیر رهبر انقلاب «حتی برای جوانی که در آن فرهنگ تربیت شده درک این موضوع سنگین است، به جای یک نفر ۱۰۰۰ نفر باید خود را آتش می‌زدند.»
6- سیزدهم نوامبر سال 2023 یعنی 3 ماه و ‌شانزده روز پیش، وبگاه خبری «آکسیوس» گزارش مهمی از بروز تشنج در بدنه وزارت خارجه آمریکا به دلیل وضعیت جنگ در غزه منتشر کرد: «بر اساس نسخه‌ای از یک یادداشت که به دست ما رسیده، 100 تن از پرسنل وزارت خارجه آمریکا، رئیس‌جمهور بایدن را به «گسترش اطلاعات نادرست» در مورد جنگ اسرائیل و حماس متهم و اعلام کردند که اسرائیل در غزه مشغول جنایت جنگی است. این یادداشت تند پنج صفحه‌ای می‌گوید حمایت بایدن از اسرائیل او را همدست در نسل‌کشی غزه کرده است.... و ما کمک‌های نظامی خود به (تل‌آویو) را بدون رعایت خطوط قرمز دو برابر کردیم.» این اعتراض، که در نطفه خفه شد، نخستین پس‌لرزه‌های جنایات هولناکی است که، صهیونیست‌ها در غزه مرتکب آن می‌شوند و این 100 نفر، درست مثل بوشنل متوجه شدند، در جایی کار می‌کنند که، در این نسل‌کُشی نقشی مستقیم دارد. نزدیک به یک ماه قبل از این نامه اعتراضی نیز «جاش پل» مسئول امور سیاسی و نظامی وزارت خارجه آمریکا در اعتراض به کمک‌های تسلیحاتی آمریکا به رژیم صهیونیستی استعفا داده بود. او در توضیح دلیل استعفایش از وزارت خارجه گفته بود: «نمی‌توانم ادامه کار در شغلی را بپذیرم که در قتل غیرنظامیان فلسطینی سهیم است.» (ایرنا، 27 مهر 1402، به نقل از الجزیره)
7- دیروز تصاویری از میدان تایمز نیویورک منتشر شد که در آن گروهی از مردم برای بوشنل، یادبود گرفته و تصاویرش را حمل می‌کردند. آنها همزمان خواستار توقف نسل‌کشی در غزه از سوی رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا بودند. احتمالا طی روزهای آینده اعتراض‌های متفاوت دیگری علیه این نسل‌کشی صورت خواهد گرفت. شاید بین نیروهای مسلح آمریکا شاید هم جاهای دیگر! فراموش نکنیم، یکی از دلایل اصلی تن دادن صهیونیست‌ها به نخستین آتش‌بس در جنگ غزه، همین اعتراض‌ها بود که تقریبا هر روز در سرتاسر جهان به اشکال مختلف صورت می‌گیرد. این اعتراض‌ها، هم ماهیت نظام‌های سیاسی حاکم بر غرب را به نمایش عموم می‌گذارد، هم می‌تواند به عنوان ابزار فشار علیه این رژیم‌های جنایتکار عمل کند، هم نشان می‌دهد اینکه می‌گویند «اسرائیل غده سرطانی است» و «باید از صحنه روزگار محو شود» یعنی چه. 
عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز پنجشنبه ۱۰ اسفند

برای شمایی که تردید دارید!

  دکتر سیدعلی علوی
براساس آخرین ارزیابی ها میزان مشارکت در انتخابات 41 درصد پیش‌بینی شده است، 25 درصد هنوز تصمیمی نگرفته اند و 34 درصد نیز گفته اند در انتخابات شرکت نمی کنند. از میان این جامعه 59 درصد که یا مردد به شرکت هستند یا قصد شرکت در انتخابات را ندارند، بیش از 70 درصد دلایل خود را ناامیدی از تغییر یا بیان اعتراض و فقدان نامزد مطلوب شان اعلام کرده اند. براساس یافته های  این پژوهش ناکارآمدی به خصوص  در حوزه اقتصاد مهم ترین عامل اعتراض به شرایط کشور است که منجر به عدم تمایل به مشارکت شده است. براین اساس روی سخن این یادداشت نه برای 10درصدی است که در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده اند و نه با9 درصدی است که ساختار سیاسی جمهوری اسلامی را قبول ندارند و قائل به تغییرات اساسی هستند بلکه 40 درصدی است که در برایند مجموعه ای از دلایل ناکارآمدی یا عملکردهای غلط به قهر یا ناامیدی یا بیان اعتراض قصد مشارکت در انتخابات را ندارند. براین اساس دو  نکته اصلی قابل اشاره است:
1.یکی از مسائلی که مطرح می شود این است که مشارکت در انتخابات، رای به وضع موجود است و چون نارضایتی نسبت به وضع موجود داریم پس رای ندهیم تا اعتراضی به وضع موجود باشد. آن چه که در مورد این استدلال می توان گفت این است که عدم شرکت در انتخابات بیشتر از آن که اعتراض به وضع موجود باشد نه به ساختار سیاسی است و کیست که نداند اصولا تغییر از مسیر صندوق هرچند کند بهتر از تغییر از مسیر خیابان یا سپردن کشور در دست کسانی است که نسبت به عملکردشان حداقل بخشی از جامعه نارضایتی دارند. آیا در بین بیش از 20هزار نفری که تایید صلاحیت شده اند نمی شود کسانی را یافت که منتقد وضع موجود باشند؟ نمی خواهم ادعای گزاف کنم اما این قاعده عقلی را می توان پذیرفت که حرکت برای تغییر هرچند اندک از انفعال بهتر است. تجربه گذشته نیز بازگو کننده همین واقعیت است.
 آیا مشارکت در مجلس یازدهم با نرخ مشارکت 42 درصد برای جامعه 58 درصدی که در انتخابات مشارکت نکردند، تجربه مطلوبی داشت؟
فرض کنید در همان انتخابات مجلس یازدهم مشارکت 65 درصدی می بود آیا بازهم بخشی از قوانینی که در حال حاضر به آن انتقاد دارید مصوب می شد؟ احتمالا نه. احتمالا طرح هایی همچون صیانت و فیلترینگ به سرانجام دیگری می رسید.
2.چه کسانی از این کاهش مشارکت سود می برند؟ گروه اول کسانی هستند که مایل به براندازی جمهوری اسلامی با همه هزینه های جبران ناپذیرش هستند. گروه دوم دشمنان جمهوری اسلامی که می دانند شکست جمهوری اسلامی با ابزارهای بیرونی همچون تهاجم نظامی یا فشار بیرونی امکان پذیر نبوده و نیست و تنها راه را فروپاشی از درون می دانند طبیعتا این گروه ، در راس آن آمریکا و برخی هم پیمانان غربی اش همچون انگلیس و منطقه ای اش همچون رژیم صهیونیستی و برخی رقبای منطقه ای همچون عربستان است. برای این گروه نه آینده ایران و نه سرنوشت مردم ایران هیچ اهمیتی ندارد. در هژمونی جهانی آن ها ایران یک قدرت قابل اعتنا و مزاحم است که در قواعد آن ها بازی نمی کند. کشوری که بهتر است یا تجزیه شود یا آن قدر ضعیف و درگیر مسائل خود باشد که در نظم جهانی مطلوب آن ها هضم شود و دسته سوم گروهی هستند که کاهش مشارکت امکان حضور آن ها را در قدرت تامین می کند. گروهی که می داند حرفش برای اکثریت جامعه مسموع و مقبول نیست لذا برای آن که در قدرت بماند یا به قدرت برسد نیازمند مشارکت حداقلی‌اند و البته در این میان گروه چهارمی هستند که معتقدند مشارکت پایین می تواند پیامی برای اعتراض و تغییر رفتار نظام سیاسی باشد. طبیعتا در مورد گروه های اول و سوم و منطق آن ها نیاز به صحبت نیست اما در مورد منطق و استدلال گروه چهارم این نکته را می توان گفت که آیا درباره هزینه های این عدم مشارکت و فعال شدن ابزارهای ناخواسته آن همچون فشار بین المللی بیشتر در قبال کاهش مشروعیت سیاسی و حاکم شدن اقلیتی که حیات خود را در مشارکت حداقلی می دانند پاسخی قانع کننده دارید؟
کوتاه سخن این که از آنجا که روی سخن این یادداشت با 25 درصد مردد و بخشی از34 درصدی است که تصمیم به عدم شرکت در انتخابات دارند، طبیعتا حضور در انتخابات اولا نه به معنای تایید وضع موجود است بلکه تلاشی است برای تغییر هرچند اندک است ثانیا اگر به ناکارآمدی وضع موجود معترض اید، عدم مشارکت شما تایید وضع موجود است، ثالثا عدم مشارکت یا کاهش مشارکت بیش از آن‌که موثر در تغییر یا اصلاح رفتار ساختار سیاسی باشد منجر به فشار بیشتر قدرت های جهانی با تحریم بیشتر و ناامنی بیشتر برای تشدید ناامیدی و فروپاشی از درون ایران عزیزمان می‌شود. رابعا طبیعتا شرایط کشور در دهه پنجم حیات جمهوری اسلامی با همه نقاط قوت و ضعفش نیاز به تحول دارد تحولی برخاسته از نظر اکثریت باید باشد که راهی جز فرایند مردم سالاری از طریق صندوق رای ندارد.
عناوین اخبار روزنامه جوان در روز پنجشنبه ۱۰ اسفند
 
خانه‌تکانی سارقان
حسین فصیحی
 یکی از شکایت‌های مطرح شده در پلیس، علیه افرادی است که برای نظافت منازل به خانه‌ها راه پیدا می‌کنند، اما دست به عمل مجرمانه می‌زنند. هرچه به پایان سال نزدیک‌تر می‌شویم، تلاش شهروندان برای خانه‌تکانی شدت بیشتری پیدا می‌کند. یافتن فردی مطمئن که بتواند نظافت منازل را به خوبی انجام دهد، یکی از دغدغه‌هایی است که عمده شهروندان با آن مواجهند. رفتن به سراغ آگهی‌هایی که در سایت‌های مجازی یا روی دیوار کوچه و خیابان وجود دارد، یکی از راه‌های موجود است. از سوی دیگر بسیاری از مجرمان برای پیدا کردن راهی برای وارد شدن به خانه‌ها ترجیح‌شان این است که در پوشش نظافتچی وارد شوند. این افراد مناطق مورد نظرشان را به خوبی شناسایی و آگهی‌های خود را برحسب همان مناطق منتشر می‌کنند. آن‌ها گاهی عضوی از یک شبکه سرقت هستند که در پوشش نظافتچی وارد منازل می‌شود و با فرصتی که در اختیار دارند، همه جا را به خوبی شناسایی می‌کنند و در فرصت مناسب برای سرقت به آنجا برمی‌گردند. گاهی این افراد به صورت تک‌نفره عمل می‌کنند و بعد از ورود به منازل مشغول نظافت می‌شوند. آن‌ها در جریان کار خود به دنبال پول و طلا می‌گردند و اگر به آن دسترسی پیدا کنند، نظافت‌شان را نیمه‌کاره رها می‌کنند و با توسل به یک بهانه از ساختمان خارج می‌شوند و به دنبال سوژه‌ای تازه می‌روند. 

خیلی از شهروندان علاوه بر نظافت، بخشی از امور منازل را به شرکت‌های خدمات واگذار می‌کنند. شست‌وشوی فرش یکی دیگر از دغدغه‌های پیش‌روی شهروندان است. مجرمانی که در پوشش قالیشویی، فرش‌های مردم را سرقت و آگهی‌هایشان را در فضای مجازی منتشر می‌کنند. وقتی مشتری با آن‌ها تماس می‌گیرد با وانت یا نیسان به آدرس مورد نظر می‌روند. آن‌ها لباس فرم می‌پوشند، رسید مشتری را صادر می‌کنند و با مهارتی که دارند اطمینان مشتری را به خود جلب می‌کنند و فرش‌ها را با خود می‌برند و دیگر به تماس‌های مشتریان پاسخ نمی‌دهند. شهروندانی که قصد دارند فرش‌هایشان را به قالیشویی بسپارند، بهتر است قبل از این کار از اصالت آگهی اطمینان پیدا کنند و قبل از اقدام به این کار راهی آدرس مورد نظر شوند تا مجبور نباشند پله‌های اداره‌های پلیس و دادگستری را بالا و پایین کنند. 
افراد سالخورده یا زنان تنها، بهترین سوژه‌های مورد نظر مجرمان هستند. این دسته از افراد، خصوصاً سالخوردگان توانایی مقابله با مجرمان را ندارند برای همین وقتی در معرض خطر قرار می‌گیرند به شدت آسیب‌پذیر می‌شوند. 
این دسته از مجرمان از شماره‌های اعتباری استفاده می‌کنند و بعد از ارتکاب جرم هیچ ردپایی از خود به‌جا نمی‌گذارند. با این حال بعد از مطرح شدن شکایت، پلیس با شیوه‌هایی که به‌کار می‌گیرد آن‌ها را شناسایی و دستگیر می‌کند

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز پنجشنبه ۱۰ اسفند

هویت فاخر و ایرانیان

سینا واحد

اگر شخص یا جست‌و‌جوگری یا پرسشگری بخواهد بداند که سرچشمه همیشه‌جوشان و پرفوران «حب وطن» یا «وطن‌پرستی» ایرانیان، از کدامین گذرگاه تاریخی آغاز می‌شود و چنان باران بهاران بر سر جامعه و ملت «شکوه‌ریزان» می‌شود، باید نگاهی به «قدرت تاریخی ایام» ایرانی بیندازد. برخی از ایام، از روزگاران بسیار دور دارای شخصیت عاطفی، هویتی و تاریخی شده است و در چشم‌انداز زندگی و تکاپو‌های اجتماعی به یک «شخصیت برجسته» و به یک «هویت فاخر» تبدیل شده‌اند.

ایام دهه محرم، قرن‌ها پیش از حکومت مقتدر صفویان به یک شخصیت برجسته در احساسات ملی ایرانیان، تبدیل شده بود و محتشم کاشانی، شاعر بزرگ و مرثیه‌سرای والامقام، فقط نمایشگر زیبایی و تلألؤ این «شخصیت برجسته» شده بود. برخی پژوهشگران فرهنگ و تاریخ ایران از یک فرضیه غلط و سیاه در تاریخ ایران سود می‌برند تا بتوانند بزرگی و شکوه پرزرق و برق این «ایام هویتی و تاریخی» را کمرنگ کنند و با تضعیف قدرتمندی تاریخی آن، آنان را ضعیف و نحیف جلوه‌گر کنند و راه آسیب‌رسانی دشمن و دشمنان را به بنیاد‌های احساسات ملی هموار سازند. پس از تجدید قرارداد نفت «دارسی» در سال۱۳۱۲ شمسی و افزایش توان مالی دولت و دربار رضاشاه پهلوی و تحول ناگهانی سیاست‌های حکومت خفه‌کننده پهلوی، حمله به «شخصیت ایام ملی» و «روز‌های جاودانه هویت ملی» آغاز شد و تا آنجا که توان داشتند به دهه محرم و شعبان و جشن بزرگ ایرانیان برای تولد وارث بزرگ حضرت فاطمه (س)، حمله‌ها... و حمله‌ها... و دشمنی‌های فراوان کردند وازهرگونه جشن و سرور ملی جلوگیری به‌عمل آوردند و در روزنامه‌ها و نشریات و نیز «پروپاگاندای ضدایرانی» از این ایام به‌عنوان «رفتار‌های خرافی و جاهلانه» یاد کردند و ساعات و ثانیه‌های دریای احساسات زیبایی‌پرستانه و فرحناک ایرانیان عصر پهلوی را از تکاپو، هیجان و شادمانی ملی دور ساختند. به این منوال روزگاری را که تلخ‌تر از هرچه تلخی در عالم است، به حیات ملی جامعه ایرانی الصاق کردند. در این آتش‌بازی و آتش‌افروزی با حساب و کتاب و بیرون آمده از «اتاق‌های فرماندهی جنگ علیه اقتدار ایرانیان»، یکی از نویسندگان و «رسانه‌داران» آن دوران، به‌نام احمد کسروی، گلوله‌های آتشین در دست گرفت و به سوی حافظ شیراز به‌عنوان سرچشمه خرافات و عقب‌ماندگی ایرانیان شلیک کرد تا با دسترسی به «مرگ حافظ» و «مرگ شخصیتی» این ایام را به دشمنان ایران تقدیم کند. اما آن حقیقت تابناک و بی‌مانندی که دشمنان پرحیله و مکر ایران ازآن غافل بودند وهنوز هم در همان پیله غفلت نشسته‌اند و حیله‌پراکنی و سیه‌نگری تولید می‌کنند، این است که «ایام فرحبخش ملی» هیچ‌گاه به خاموشی، بدحالی و کم‌جانی سر تسلیم فرونمی‌آورد و پرتوبخشی و فروزان‌سازی، قلب‌ها و روح‌ها را رها نمی‌سازد! اگر بخواهیم براساس واقعیات تاریخی همه قرن‌های گذشته درباره قدرت، حیات و نفوذ این «ایام پرشخصیت و پرقدرت» سخن بگوییم، باید این کلمه استوار وحرف قطعی را اظهار کنیم که هیچ قدرت و هیچ دشمنی توان رودررویی با «ایام محرم» و «ایام شعبان» را ندارد و هرجنگ و نبرد و حیله‌گری علیه این ایام پرشکوه ایرانیان، جز شکست و زمین خوردن و بلند نشدن، حاصلی در برابر چشم تاریخ ندارد. بنابراین، پس از فروپاشی حاکمیت ضدایرانی پهلوی و با آزاد شدن ایران، این ایام مقدس به فضای زندگی جامعه گسترده ایرانی بازگشت و به نقش «طائر قدسی» خویش در ذهنیت دریایی مردم و جامعه ایرانی ادامه داد. هنگامی که مردم ایران درجشن بزرگ نیمه شعبان از هزاران دل‌محبوبی و دلخواهی‌های کوچک و بزرگ دست برمی‌دارند و دل را می‌شویند تا یک کلمه زیبا و قدسی را مهمان دل خویش و دل خانه و شهر کنند، یعنی «زنده‌باد ایران مهدی» و «زنده‌باد فردای ایران» و زنده‌باد: «شب هویت فاخر ایرانی».

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز پنجشنبه ۱۰ اسفند

ریشه‌شناسی تندروی در انتخابات

ناصر ایمانی

دقت داشته باشیم که این افراد تایید صلاحیت شده‌اند و باید بتوانند آزادانه حرف‌ها و نقطه نظرات خود را بیان کنند و ما نمی توانیم برای افرادی که از این فیلترهای سخت گذشته اند و تایید صلاحیت شده اند محدودیت قائل شویم تا نتوانند نظرات خود را مطرح کنند. در ارتباط با حمله به ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها در شهرستان معتقدم مقوله ای بنام امنیت به قدری مهم است که من اساسا گاهی اوقات فکر می کنم که این حملات برنامه ریزی شده و مشکوک بنظر می رسد. یعنی حتی اینطور نیست که بگوییم برخی افراد، افراد رادیکال در جامعه هستند و مثلا یک تندروی هایی را انجام می دهند.این حرف تندروی های سیاسی بنظر بنده به یکی دو دهه پیش برمی‌گردد. در این ده بیست سال گذشته این موضوع به قدری توسط نهادهای مختلف ، افکار جامعه و نظرات رهبری تبیین شده است که فکر می کنم این گونه رفتارها را نمی توان رادیکالیسم افراطی بدون فکر گذاشت.بنده بیشنر فکر می کنم که حتی اینها مشکوک به یک حرکت های برنامه ریزی شده و با نقشه برای بر هم زدن امنیت سیاسی و امنیت روانی جامعه است.من به اینها نگاه ساده ای ندارم ،چون با توجه به تاکیدات رهبری در مورد امنیت انتخابات و اینکه سالها ست که همه تریبون ها،صاحب نظران ، دلسوزان ،اندیشمندان و جریان های سیاسی کشور در مزمت این حرکت های افراطی و آثار سوء آن بر جامعه بسیار صحبت کرده اند و عملا نتایج سوء این رفتارها در سال های گذشته دیده شده است بنابراین این موضوع تبیین شده است و از این مرحله ها به بعد باید بیشتر بر این باور باشیم که این حرکات دیگر رادیکالیسم نیست و یک حرکت های برنامه ریزی شده برای بر هم زدن امنیت سیاسی و فکری جامعه است.

نباید به صرف حمله به ستاد یک کاندیدای اصلاح طلب ،مسئله اصلاح طلبان و اصولگرایان را وارد این ماجرا کنیم. اگر یک جریان اصول گرا علیه یک جریان دیگر اصول گرا این حرکت را انجام می داد ما آن را تقبیح نمی کردیم؟حتما تقبیح می کردیم. بحث بر سر این جناح و آن جناح نیست ،بحث بر سر این است که به هر حال با این حرکات امنیت سیاسی و روانی جامعه بهم می خورد و وقتی این امنیت به هم بخورد تردیدی نیست که قطعا یکی از نتایج آن کاهش مشارکت خواهد بود.

مسئله مشارکت برای ما اهمیت بسیار زیادی دارد ،از این رو باید مسئله امنیت فیزیکی و روانی افراد و کاندیداهای مختلف که تایید صلاحیت شده اند برایمان اهمیت ویژه ای داشته باشد تا بتوانند در سایه این امنیت روانی ، فیزیکی و سیاسی حرف های خود را ولو با یک مقداری مایه های تند به مخاطبین خود منتقل کنند.باید به آنها در این چند روزی که تا انتخابات باقی مانده و زمان تیلیغات است این امنیت داده شود تا از هیچ چیزو حتی عواقب نظرات خود نهراسند و بتوانند مطالب خود را به‌راحتی بیان کنند که این باعث افزایش مشارکت و تحریک مردم برای حضور در صحنه خواهد شد .چه برسد به اینکه این کانداها امنیت فیزیکی هم نداشته باشند .دقت داشته باشیم که این افراد تایید صلاحیت شده اند و باید بتوانند آزادانه حرفها و نقطه نظرات خود را بیان کنند و ما نمی توانیم برای افرادی که از این فیلترهای سخت گذشته اند و تایید صلاحیت شده اند محدودیت قائل شویم تا نتوانند نظرات خود را مطرح کنند.

روزنامه وطن امروز

نسبت انتخابات و ایران قوی
 
دکتر محمدمهدی ایمانی‌پور
 برگزاری انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، از اهمیت ماهوی و موضوعی خاصی در کشورمان برخوردار است و تاکید حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی بر حضور و مشارکت مردم عزیز کشورمان در این رویداد، بیانگر تاثیرگذاری این انتخابات در ابعاد گوناگون داخلی و بین‌المللی است. مروری بر ابعاد سه‌گانه این تاثیرگذاری، نقش موثری در درک این رویداد مهم و تبعات و آثار مطلوب آن در آینده خواهد داشت.
۱- انتخابات جمعه مانند دیگر رویدادهای انتخاباتی در ایران که مبتنی بر مشارکت مردم و انتخاب آنها شکل می‌گیرد، «امنیت‌ساز» و «امنیت‌افزا» است. در شرایطی که دشمنان دین و سرزمین ما در صدد خدشه‌دار کردن امنیت عمومی کشور هستند، مشارکت پرشور در انتخابات بهترین نماد و مصداق صیانت از این حریم اعتقادی، مدنی و ملی محسوب می‌شود. بنابراین حتی اگر صرفا بخواهیم از بعد امنیتی به تفسیر متن و فرامتن انتخابات بپردازیم، متوجه نقش و جایگاه آن در خلق و استمرار امنیت در کشورمان خواهیم بود. همین مساله منجر به تثبیت «ایران قوی» و ارتقای جایگاه آن در منطقه و جهان خواهد شد. بدیهی است ایران قوی، دشمنان را در پیشبرد بسیاری از اهداف و توطئه‌ها محتاط و حتی ناامید خواهد کرد. 
۲- به تعبیر حضرت امام خمینی(ره)، توحید و وحدت کلمه، ۲ رکن اصلی انقلاب اسلامی ایران و گفتمان پویای آن به شمار می‌آیند. در این نگاه والا و الهی، قدرت زیر سایه اراده و الطاف خفیه و آشکار خداوند متعال معنا پیدا می‌کند و وحدت کلمه نیز ناظر بر همزیستی، هم‌افزایی و همدلی حول همین حقیقت شکل می‌گیرد. بدون شک، انتخابات بستر عینی تحقق «وحدت کلمه» در بطن «نگاه توحیدی» محسوب می‌شود. مشارکت در انتخابات، یکی از مصادیق همین وحدت مقدس است و در برهه حساس کنونی که وحدت جامعه به کرات از سوی دشمنان مورد تهدید قرار گرفته، قاطع‌ترین پیام ممکن را خطاب به بدخواهان ایران اسلامی مخابره خواهد کرد.
۳- یکی از ارکان قوام و استمرار حرکت یک جامعه موفق و پویا، تحقق جمهوریت در آن است. مردم‌سالاری دینی، عصاره و شالوده فکری گفتمان سیاسی انقلاب اسلامی را تشکیل می‌دهد. صیانت از جمهوریت نظام امری واجب بوده و امامین انقلاب اسلامی همواره بر جایگاه والای مردم در تحقق مردم‌سالاری دینی تاکید فرموده‌اند. از این رو حضور در انتخابات، تاکید بر اصل جمهوریت و مردم‌سالاری دینی به شمار می‌آید.
دشمنان واقعی مردم‌سالاری و آزادی در آن سوی مرزها اینگونه ادعا می‌کنند که انتخابات در ایران آزاد نبوده و نتایج آن نیز اصالت و موضوعیت ندارد! درست به صورت همزمان، اتاق‌های فکر و عملیات غرب و مهره‌های ضدانقلاب آن در حال ارسال سیگنال‌های سلبی و بازدارنده با هدف جلوگیری از حضور پرشور مردم کشورمان در انتخابات هستند! به راستی اگر به قول دشمنان، انتخابات در ایران امری فرمایشی و غیرآزاد بوده و حضور مردم نیز در تحقق نتایج آن تاثیری ندارد، صرف این همه توان و بودجه‌های ضدتبلیغاتی هنگفت برای جلوگیری از مشارکت ملت شریف ایران در انتخابات چه معنایی دارد؟ آیا پاسخ این سوال غیر از آن است که غرب خود نیز نسبت به پیوند عمیق شکل گرفته میان ملت و انقلاب اسلامی و نقش رای مردم در تحقق سرنوشت آنها آگاه است؟ بدون شک دشمنان نسبت به مشارکت مردم در انتخابات پیش رو شدیدا نگران هستند، زیرا ماورای دروغ‌پردازی‌ها و سیاه‌نمایی‌های خود از اوضاع کشورمان، نسبت به تاثیر این آرا بر شکل‌گیری و استمرار حیات پویای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی واقفند. حضور گسترده و مسؤولانه ملت ایران در انتخابات فردا، قطعا خط بطلانی بر توطئه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دشمنان کشیده و بار دیگر، نام ایران عزیز و شکست‌ناپذیر را در سایه مردم‌سالاری دینی در جهان طنین‌انداز خواهد کرد؛ ان‌شاءالله.
روزنامه رسالت
 
 شکست دشمن در متن و فرامتن جنگ غزه

حنیف غفاری

بنیامین نتانیاهو اخیرا مدعی شده  اگر توافق آتش‌بس چندهفته‌ای بین رژیم اشغالگر قدس و حماس حاصل شود، صرفا ممکن است حمله نظامی اسرائیل به شهر رفح را «تا حدودی» به تعویق بیندازد و مدعی شد که پیروزی کامل در این منطقه تنها چند هفته پس از شروع دوباره حملات به دست خواهد آمد! در این میان نکات و ملاحظاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی ازکنار آنها گذشت: نخست اینکه اساسا نتانیاهو از ابتدای جنگ غزه، با برقراری هرگونه آتش بسی ( چه از جنس موقت و چه دائم) مخالف بوده و حتی برخی اعضای کابینه وی مانند بن گویر و اسموتریچ وی را تهدید کرده بودند که هر گونه اقدامی در این خصوص منتج به خروج آنها از کابینه ائتلافی و اضطراری خواهد شد.
با این حال اکنون نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس و همراهانش در حال زمینه سازی برای آتش بس موقت هستند! دلیل این مسئله مشخص است: رژیم صهیونیستی به هسیچ یک از اهداف اعلامی و حتی پنهان خود در جنگ غزه دست پیدا نکرده و فرسایشی شدن نبرد کاملا به ضرر تل آویو بوده است. 
نکته دوم آنکه  اگر نتانیاهو و جو  بایدن، مطابق ادعاهای واهی مطرح شده خود را در مرحله تسلط کامل بر نوار غزه می دیدند، اساسا تن به هیچ گونه آتش بسی نمی دادند! نباید فراموش کرد که در جریان برگزاری مذاکرات، مقامات آمریکایی و صهیونیستی در ابتدا تلاش کردند تا در ازای آزادی همه اسرای رژیم صهیونیستی، آتش بسی ۶ هفته ای را منعقد سازند اما اکنون به وضوح آگاه هستند که خبری از آزادی همه اسرای صهیونیست نخواهد بود. در چنین شرایطی باید متوجه استیصال متنی و فرامتنی واشنگتن و
 تل آویودر جنگ غزه ماند. بهانه های مطرح شده حقوق بشری از سوی مقامات کاخ سفید، صرفا جهت کاهش نارضایتی و خشم عمومی نسبت به مشارکت آمریکا در نسل کشی غزه صورت گرفته است. بایدن طی ماه های اخیر محبوبیت خود را در برخی ایالات مهم و سرنوشت ساز ( که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ را تعیین خواهند کرد ) از دست داده است. بنابراین، اساسا امکان نداشته و ندارد که صهیونیستها و آمریکایی ها بر مبنای آنچه امروز ادعا می کنند( مانند انگیزه های انسانی و حقوق بشری)  تن به آتش بس موقت داده باشند! آنچه واشنگتن و تل آویو را وادار به پذیرش این روند ساخته، قدرت میدانی مقاومت فلسطین و خشم جهانی نسبت به اقدامات وحشیانه صهیونیستها می باشد. 
نکته سوم، معطوف به مواردی است که در آتش بس موقت مطرح شده و گفت و گوها حول آنها جریان دارد. یک مقام ارشد از مصر که به همراه قطر میانجی رژیم اشغالگر قدس و حماس هستند اظهار نموده  که پیش نویس توافق آتش‌بس شامل آزادی حداکثر ۴۰ زن و گروگان‌های مسن‌تر در ازای آزادی ۳۰۰ اسیر فلسطینی است .بنابراین، در این مرحله از آتش بس خبری از آزادی سربازان و افسران صهیونیست و حتی برخی شهرک نشینان نیست. به نظر می رسد نتانیاهو و کابینه رژیم اشغالگر صهیونیستی چاره ای جز عبور از خطوط قرمز ادعایی اولیه خود پیدا نکرده اند! 

 
روزنامه شرق

رأی فردا مجلس فردا

سیدمصطفی هاشمی‌طبا
فردا صبح، جمعه یازدهم اسفند 1402مردم برای انتخاب وکلای خود در مجلس شورای اسلامی روی به صندوق‌های رأی خواهند آورد و نتیجه آنکه مجلس دوازدهم را شکل خواهند داد. برآنیم که ببینیم این مجلس چگونه خواهد بود و اگر کاستی در مجلس فعلی یا مجلس‌های قبل از آن دیده شده است چگونه می‌تواند روزی نوتر از روزهای گذشته مجلس را در آستانه بهار شکل دهد. بر آن نیستیم که در این فاصله کوتاه 24 ساعته به مردم ارائه طریق کنیم و دلیل و استدلال بر حضور یا چگونگی رأی مردم بدهیم، زیرا که نوعا مردم تصمیم خود را گرفته‌اند و تغییر آن نه ممکن است و نه چندان کارا. برعکس می‌خواهیم بر مجلسیان آینده تصویری هرچند نادقیق از سابقه کار داده و ببینیم مجلس آینده چه شکل و محتوایی باید داشته باشد. می‌گویند دوست‌داشتنِ خود (نه به معنی خودپسندی) پایه دوست‌داشتنِ دیگران است؛ یعنی ابتدا باید انسان نزدیک‌ترین فرد به خود را دوست داشته باشد تا بتواند دیگران دورتر از خود را دوست بدارد. آنکه به انسان نزدیک‌ترین است خویشتن خویش است که انسان باید آن را دوست داشته باشد و طبیعی است دوست‌داشتنِ خود، مانع بزرگی در انحراف، ضعف، سستی و در یک کلمه مانع انجام گناه در انسان می‌شود چه این قبیل امور خلاف دوست‌داشتن خود است. مجلسی که تشکیل می‌شود ابتدا باید خود را دوست داشته باشد. یعنی مجلس باید شأن خود را قبول داشته باشد و بر حفظ آن پای بفشارد.

1- مجلس قانون‌گذار است یعنی هر آنچه از اقتصاد و فرهنگ و علم و دانش در کشور می‌گذرد باید تحت قوانین موضوعه مجلس باشد و درست است که لوایح را دولت به مجلس تقدیم می‌کند اما مجلس هم می‌تواند اصلاحات لازم را به عمل آورد و هم می‌تواند طرح‌های لازم را رأسا آماده کند و به تصویب برساند. مجلس باید این شأن را درک کند که اقدامات صورت‌گرفته در کشور ناشی از مصوبات خوب یا مصوبات ناکافی یا عمل‌نکردن به آنهاست و خود را مسئول آنچه در کشور می‌گذرد بداند.

2- مجلس به بیان امام خمینی (ره) در رأس امور است. به نظر می‌رسد مجلس و شاید دیگران این مهم را فراموش کرده باشند و گاه و بیگاه از زبان برخی نمایندگان شنیده می‌شود که این تنزیل را پذیرفته‌اند و به مرور زمان به یک نهاد معمولی و تماشاگر جامعه تبدیل شده است.

3- ریاست محترم مجلس چند بار گفته‌اند که باید تصمیمات مهم و سخت اتخاذ شود و البته نگفته‌اند که عامل این تصمیمات سخت کدام نهاد یا فرد است اما در مقام ریاست قانون‌گذاری طبعا می‌دانند که تصمیمات سخت و مهم نوعا توسط مجلس باید اتخاذ شود. ایشان اشاراتی هم راجع به هدر دادن (نه بدمصرفی) سالانه مقادیر معتنابهی ارز داشته‌اند اما هرگز چنین مسائلی در مجلس مطرح نشده و هیچ تصمیم مهم و مشخصی در مجلس اتخاذ نشده است. البته گاهی تحت شرایط سیاسی و غوغاسالاری مصوبه‌ای از مجلس می‌گذرد که معلوم نیست تا چه حد کشورمان از آن منتفع یا متضرر شده است. در مجلس جدید باید معلوم شود تصمیمات مهم و سخت کدام است و درمورد آن از طریق لایحه یا طرح اقدام شود تا کلام رئیس مجلس عملا منعقد شود.

4- ریاست محترم مجلس گفته‌اند از 22 قول مجلس 20 قول به نتیجه رسیده است و دو قول دیگر هم به‌زودی عملی می‌شود. اولا ما تاکنون قول‌هایی از مجلس دریافت نکرده‌ایم. مجلس هم قولی را به تصویب نرسانیده مگر رئیس مجلس چنین کاری کرده باشند که البته نمی‌تواند به‌عنوان قول مجلس تلقی شود. شاید قول‌هایی که ایشان در زمان نامزدی ریاست‌جمهوری داده‌اند منظور نظر ایشان بوده که البته هیچ‌یک عملی نشده است. مجلس جدید و رئیس آن به یاد داشته باشد که مجلس جای قول‌دادن نیست بلکه مجلس محل وضع قوانین تأثیرگذار بر حفظ و صیانت از کشور و ارائه امید به آینده برای آحاد مردم ایران است. قول‌هایی که نامزدها به مردم در هنگام انتخابات می‌دهند همه و همه برای اخذ رأی بیشتر است و خود می‌دانند که به‌عنوان قول مجلس نمی‌تواند تلقی شود.

5- کلمه مجلس یعنی محل جلوس یعنی محل نشستن. بنابراین مجلسیان جدید به یاد داشته باشند که در جلسات رسمی و غیررسمی یا محرمانه در مجلس نباید راه بروند و از جمله در پشت سر هیئت‌رئیسه جمع شوند یا تظاهرات کنند و پلاکارد ارائه دهند و آتش‌بازی راه بیندازند.

 بلکه باید بنشینند و به کلام دیگران گوش دهند و با زبان خود اعلام نظر کنند. امری که عمدتا در مجلس فعلی نقض شده است و بسیاری اوقات دیده شده که وقتی نماینده‌ای صحبت می‌کند دیگران به سخنان او بی‌توجه‌اند و به کار دیگری جز گوش‌دادن مشغول هستند. متأسفانه سنت حمله کلامی، فریاد و حتی پرخاش و قیافه حمله بدنی گرفتن از همان مجالس اول مطرح شده است، نمایندگان مجلس باید احساس امنیت در بیان مطالب خود را داشته باشند.

6- دغدغه اصلی مجلس علی‌الاصول باید حفظ ایران و نظام جمهوری اسلامی باشد. در طول سخنان نمایندگان مجلس اعم از نطق قبل از دستور یا اظهار نظر در طرح لوایح و طرح‌ها این دغدغه دیده نشده است. اگر در این امر تشکیکی باشد کافی است به سخنان نمایندگان، ریاست مجلس و سایر کسانی که میکروفن مجلس در چهار سال اخیر در اختیار آنها قرار گرفته دقت کرده و کلمه «حفظ ایران» را در آن جست‌وجو کنیم تا ببینیم چند بار این عبارت را به زبان آورده‌اند. گمانم اگر هیچ نباشد، به زحمت به تعداد انگشتان یک دست برسد. تصویب برنامه‌های توسعه همه‌جانبه که از ابتدا و زمان تصویب اجرای آن مبهم است و عملی نیز نشده و بودجه‌های سالانه انبساطی که اعتراف به کسر بودجه کلان آن دارند، از نشانه‌های توجه‌نکردن به سرنوشت آینده کشور و نبود دغدغه «حفظ ایران» است. اگر دغدغه حفظ سرزمین ایران و پایداری مام میهن و زیربناهای اصلی سکونت، رشد و باروری اقتصادی و فرهنگی در مجلس نباشد، کدام مرجع باید این دغدغه را داشته باشد. آیا سخنان مختلفی که بیشتر برای جلب توجه همشهریان برای ذخیره آرا دوره آینده مجلس است، شایسته نمایندگانی است که وظیفه اصلی آنها وضع قوانین برای پایداری کشور و نظارت بر اجرای آن است. وظیفه نمایندگی مجلس بسیار خطیر است و وظیفه نمایندگان است که در درجه اول به وظیفه خود آگاه و معترف و پایبند باشند تا با تصمیمات لازم امید به حفظ و ارتقای ایران و آینده ایران و جوانان آن جامه عمل بپوشد. به امید داشتن چنین مجلسی.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات