حسین شریعتمداری
۱- جنگ خندق در جریان است. همه دشمنان اسلام از هر حزب و گروه و عقیده با یکدیگر متحد شده و به مقابله با اسلام آمدهاند. اسلام را دشمن مشترک خود میدانند و به این نتیجه رسیدهاند که اختلافات را برای مدتی کنار بگذارند و همگان به مقابله با این دشمن مشترک برخیزند و پس از آن، هرکدام به راهی بروند که پیش از آن میرفتند. از این روی جنگ خندق را «جنگ احزاب» نامیدهاند. قبائل و احزاب با همراهی یهود، سپاهی نزدیک به ده هزار مرد جنگی و مجهز به آخرین تجهیزات تدارک دیده و به محاصره مدینه آمدهاند. در این سوی اما، سپاه اسلام که تعدادشان به سههزار نفر هم نمیرسد و از تجهیزات اندکی برخوردارند، در پس خندق که به ابتکار سلمان فارسی حفر شده است، به مقابله ایستادهاند. از سپاه کفر ۵ پهلوان نامدار و جنگجوی بینظیر که عمروبن عبدود سرآمد آنان است به میدان آمدهاند. عمرو، هماورد میطلبد و کسی جرأت مقابله با او را ندارد. از سپاه اسلام، علی علیهالسلام به میدان میرود. رسول خدا(ص) در توصیف این پیکار میفرمایند: «بَرَزَ الاْیمَانَ كُلُّهُ اِلى الشِرْكِ كُلِّهِ...
تمام ایمان در برابر تمام شرک قرار گرفته است». امیرالمؤمنین در میان حیرت و ناباوری همگان، با ضربه شمشیر، عمروبن عبدود را از پای در میآورد. چهار پهلوان دیگر فرار را برقرار ترجیح داده و میگریزند. سپاه شرک انسجام و استحکام خود را از دست میدهد. سپاهیان اسلام غریو شادی سر میدهند. و پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: «ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین... [ارزش] ضربت علی در روز خندق از عبادت تمام جنّ و انس برتر است».
۲- از سپاه اسلام علی(ع) در میانه میدان است و از آن سوی، عمروبن عبدود. چرا پیامبر خدا از این صحنه با عنوان درگیری «همه اسلام» با «همه کفر» یاد میفرمایند؟! و ضربت علی را از عبادت همه جهانیان برتر معرفی میکنند؟! این علت را اگرچه بسیاری از مورخان و شاهدان آن روز بر زبان و قلم آوردهاند ولی شنیدن آن از زبان رسول خدا(ص) شیرینتر و دلنشینتر است. حضرت ایشان خطاب به علی میفرمایند: «اى على! مژده باد تو را كه اگر عمل تو را به تنهايى در اين روز با عمل تمامى امت محمد بسنجند عمل تو بر آنها برتری دارد؛ زيرا خانهاى از خانههاى مشركان نيست مگر آن كه با كشته شدن عمروبن عبدود خوارى و زبونى در آن وارد شده است و خانهاى از مسلمانان نيست جز آن كه با قتل او عزت و شوكت یافته است» و این کلام نیز از حضرت پیامبر(ص) در همین خصوص است: «ذهب ريحهم و لا يغزوننا بعد اليوم و نحن نغزوهم انشاءالله... از امروز به بعد شوكت و عظمت اينان [کفار و مشرکان]فرو ریخت و از اين پس ديگر به جنگ ما نخواهند آمد و ماييم كه در آينده -اگر خدا بخواهد- به جنگ آنان خواهيم رفت».
۳- حالا به عملیات اخیر سپاه اسلام «وعده صادق» که نیمهشب ۲۵ فروردینماه ۱۴۰۳ (۱۳آوریل ۲۰۲۴) علیه رژیم صهیونیستی صورت پذیرفت باز میگردیم.
الف: در یکسوی این آوردگاه، سپاه اسلام قرار دارد و در سوی دیگر همه دشمنان ریز و درشت جمهوری اسلامی به صف ایستادهاند. رژیم صهیونیستی، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و ۲۳ کشور دیگر که از شمال و جنوب و مشرق و مغرب برای مقابله با عملیات از پیش اعلام شده ایران به حالت آمادهباش درآمده و تمامی توان خود را به صحنه آوردهاند (نظیر آنچه در جنگ احزاب اتفاق افتاده بود).
ب: توان و تجهیزاتی که مجموعه دشمنان در اختیار دارند بارها بیشتر و گستردهتر از این سوی آوردگاه است. هیمنه و قدرت دشمن به اندازهای مخوف، گسترده، فراگیر و چشمپُرکن است که هیچ قدرت دیگری جرأت مقابله با آنها را ندارد. رژیم صهیونیستی خود را چهارمین ارتش قدرتمند دنیا و شکستناپذیر میداند! آمریکا ابرقدرت بلامنازع جهان تلقی میشود. انگلیس و سایر کشورهای اروپایی با برخورداری از پیشرفتهترین تسلیحات در پیمان «ناتو» گرد آمدهاند، بسیاری از کشورهای عربی و غیرعرب منطقه، تمام قد به خدمت رژیم صهیونیستی درآمده و در عرصه حضور دارند و... (مقایسه کنید با هیمنه و تجهیزات و لشکر پُرشمار مشرکان در جنگ احزاب).
ج: عملیات «وعده صادق» در اوج اقتدار صورت میپذیرد و موشکها و پهپادهای سپاه در میان ناباوری و حیرت دشمنانی که با همه توان به صف ایستاده بودند از سامانههای دفاعی چند لایه
رژیم صهیونیستی و پدافند ۲۳ کشوری که پیشاپیش آماده شده بودند عبور میکند و دو هدف از قبل تعیینشده را با دقتی مثالزدنی منهدم میکند. دشمنان ریز و درشت تقریباً بدون استثناء و با حیرتی آمیخته به یاس و ناامیدی، پوشالی بودن ادعای شکستناپذیری خود را به چشم میبینند و آشکارا اعتراف میکنند که قدرت بازدارندگی خود در مقابل توان نظامی توأم با هوشمندی ایران اسلامی را از دست دادهاند...
(شبیه شکست هیمنه و شوکت سپاه شرک در جنگ احزاب که با کشته شدن عمروبن عبدود، فرو پاشید) و در همان حال غریو شادی ملتهای مسلمان و همه مظلومان و حقطلبان جهان به آسمان بلند میشود و... (یادآور غریو شادی مسلمانان بعد از ضربت کارساز امیرالمؤمنین علیهالسلام که از عبادت ثقلین برتر بود).
د: این روزها علاوهبر اعتراضات انبوه و سراسری مردم دنیا علیه جنایات وحشیانه صهیونیستها در غزه، چند هفتهای است که اساتید و دانشجویان دانشگاههای آمریکا، اروپا، اقیانوسیه، آسیا و آفریقا، نیز در اعتراض به نسلکشی و جنایات رژیم صهیونیستی و کشورهای حامی آن به صحنه آمدهاند و خواستهها و شعارها از محکومیت اسرائیل عبور کرده و به محو این رژیم وحشی تغییر مسیر داده و اخبار مربوط به خیزش اساتید و دانشجویان علیه رژیم صهیونیستی به خبر اول رسانههای دنیا تبدیل شده است. ضرب و شتم دانشجویان و اساتید و بازداشت و اخراج آنها نه فقط دامنه این اعتراضات را کاهش نداده بلکه بر گستره آن نیز افزوده است. همین چند ساعت قبل خبر رسید که در محوطه مقابل کاخ سفید تصویر رهبر انقلاب و پرچم فلسطین نصب شده و دانشجویان دانشگاه میشیگان در جشن فارغالتحصیلی خود با پرچمهای فلسطین حضور یافتهاند و...
۴- اگرچه گفتهاند؛
همتای علی نخواهد آمد هرگز
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
و این سخن حکیمانهای نیز هست، اما، به وضوح میتوان دید که عملیات «وعده صادق» رنگ و بوی جنگ احزاب را دارد و گویی از ضربه علی علیهالسلام در آن روز، سمت و سو گرفته است. چرا که ضربه عملیات وعده صادق فقط بر سر رژیم صهیونیستی فرود نیامده است. رژیم صهیونیستی در این عملیات جای عمروبن عبدود نشسته بود! عملیات وعده صادق ضربهای سرنوشتساز بر آمریکا، اروپا، ناتو و تمام کشورهای عرب و غیرعرب حامی اسرائيل است... دقیقاً الگو گرفته از جنگ خندق و تار و مار شدن احزاب.
۵- و بالاخره، این نکته نیز از قول «محمد حسنین هیکل» نویسنده و روزنامهنگار بلندآوازه مصر خواندنی است. او درباره اولین دیدارش با امام خمینی(ره) که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در تهران صورت گرفته بود مینویسد؛ «یکی از صحابه رسول خدا(ص) را دیدم که گویی از تونل ۱۴۰۰ ساله زمان عبور کرده و به عصر حاضر آمده است، تا سپاهیان علی را که بعد از شهادت او پراکنده شده بودند، گرد هم آورد و اسلام فراموششده را بار دیگر بر کرسی حکومت عدل علی بنشاند. من در چهره او این توانمندی را به وضوح میبینم».
کشورهای اسلامی؛ از نشست های نمایشی تا اقدامات عملی
دکتر هادی محمدی
پانزدهمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی روز گذشته در بانجول پایتخت گامبیا در غرب آفریقا به کار خود پایان داد و این کشور کوچک اسلامی برای سه سال رهبری بزرگ ترین سازمان کشورهای مسلمان را برعهده گرفت . در نشست پانزدهم نیز همچون چهارده نشست گذشته و بر مبنای فلسفه وجودی سازمان همکاری اسلامی ، موضوع فلسطین مهم ترین دغدغه کشورهای اسلامی عنوان شد و به ویژه پس از هفت ماه از آغاز جنگ نابرابر و ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه بیشتر سخنرانی های سران و مقامات ارشد حاضر در نشست و دیدارهای دوجانبه در حاشیه اجلاس به موضوع فلسطین و غزه اختصاص داشت؛ با این حال آنچه تاسف بار است نتیجه عملی این نوع نشست ها و گردهمایی های کشورهای اسلامی است که می توان گفت «تقریبا هیچ» . در همین هفت ماه دو بار وزرای کشورهای اسلامی و یک بار سران کشورهای اسلامی اجلاس اضطراری برگزار کردند اما نتیجه خاصی برای مردم فلسطین در برنداشته و رژیم صهیونیستی گستاخ تر از گذشته به نسل کشی علیه مردم فلسطین ادامه می دهد . شاید حداقل کار برخی کشورهای اسلامی قطع روابط دیپلماتیک یا قطع روابط تجاری و یک تحریم موثر انرژی و کالا بود که تاکنون محقق نشده است، هرچند ترکیه بعد از هفت ماه اخیرا اظهاراتی در مورد این تحریم بیان داشته اما صاحب نظران منطقه با دیده تردید به این ادعای ترکیه می نگرند . جمهوری اسلامی ایران در سطوح عالی خود همواره خطر امنیتی اسرائیل در منطقه را هشدار داده و از کشورهای منطقه و اسلامی درخواست داشته تا روابط سیاسی و اقتصادی خود را حداقل به صورت کوتاه مدت و با هدف فشار به این رژیم برای پایان دادن به جنگ علیه مردم غزه قطع کنند که تاکنون اقدام عملی صورت نگرفته و کشورهای اسلامی صرفا به بیانیه دادن و نشست های نمایشی بی ثمر اکتفا کرده اند . این درحالی است که مردم غزه بیش از چنین نشست هایی که خروجی مشخص و ملموسی تاکنون نداشته، نیازمند مقابله واقعی با اسرائیل هستند تا چند خواسته اولیه آنها شامل برقراری آتشبس فوری در تمام مناطق غزه ، رفع کامل محاصره انسانی غزه، تبادل اسرا ، خروج فوری اسرائیل از غزه و آغاز کمک رسانی و بازسازی این منطقه محقق شود . چنین خواسته هایی قطعا بدون فشار سیاسی ، تبلیغاتی و اقتصادی جهان به ویژه کشورهای اسلامی ، عملی نخواهد شد و در این میان حرکت ایران به تنهایی کافی نبوده و نیست . اما سازمان همکاری اسلامی نیز به نظر می رسد نیاز به یک پوست اندازی جدی داشته باشد . جمهوری اسلامی برای این تحول مهم در این سازمان با حضور 57 کشور اسلامی ، توسط وزیر خارجه کشورمان چند پیشنهاد عملی و عینی ارائه کرده است . اول- ملتهای اسلامی با تمرکز و سرمایهگذاری در بخش نیروی انسانی، فناوری و زیرساختها میتوانند ظرفیت بزرگ خود را در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار ملل مسلمان به کار گیرند. دوم- جهت تعمیق سطح همکاریها و تسرّی توسعه پایدار و همهجانبه میبایست شبکه همکاریهای اقتصادی، فنی، توسعهای، تجاری و مالی- پولی میان کشورهای اسلامی در بستر توافقات و سازوکارهای هدفمند و مشترک، بیشازپیش تقویت گردد. سوم- ایجاد یک پلتفرم اختصاصی در چارچوب سازمان همکاری اسلامی جهت اشتراکگذاری دانش، تخصص و منابع مرتبط با توسعه پایدار لازمه تحقق طرحهای توسعهای ملل مسلمان است. چهارم- ارتقای یکپارچگی اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، بر مبنای ارزشها یک ضرورت است. پنجم- بهکارگیری ابتکارات و نوآوریهای فناورانه و گسترش تحقیقات علمی به منظور پیشبرد دستور کار تحقق اهداف توسعه پایدار در چارچوب سازمان همکاری اسلامی نیازمند طراحی سازوکاری مناسب میباشد. اجرای این پیشنهادهای پنج گانه در صورت داشتن اراده کافی از سوی کشورهای اسلامی می تواند این سازمان را به یک قطب اثرگذار و مستقل در موضوعات بین المللی بدل ساخته و کشورهای دیگر را موظف به توجه به خواسته های حدود دومیلیارد مسلمان نماید . در چنین شرایطی بحران هایی همچون جنگ غزه می تواند توسط یک سازمان قوی به لحاظ سیاسی و اقتصادی مدیریت شده و به سود مسلمانان به نتیجه برسد . در صورت رسیدن به چنین وضعیتی می توان امیدوار بود اولا مسلمانان تحت چنین فجایعی دچار نسل کشی قرار نگیرند و ثانیا به جای نشست های نمایشی اقدامات عملی و یکپارچه از سوی کشورهای اسلامی علیه دشمنان مسلمانان صورت گیرد
عملیات وعده صادق و تحول در تاریخ غرب آسیا
عباس حاجی نجاری
باگذشت بیش از دو هفته از عملیات کمنظیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه دو مرکز نظامی رژیم صهیونیستی، ابعاد و پیامدهای این عملیات به محور اصلی سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی تبدیلشده است.
یکی از آخرین نمونههای آن اعتراف کانال۱۲ رژیم صهیونیستی است که در گزارشی از مذاکرات برای تبادل اسرا میان فلسطینیها و صهیونیستها میگوید بعد از حمله ایران حماس اعتماد بیشتری پیدا کرده و راحتتر در مذاکرات نه میگوید. در نقطه مقابل سخنان آقای بلینکن وزیرامورخارجه امریکا در نشست اعضای شورای همکاری خلیجفارس است که در آن متأثر از ضربهای که سیستم دفاعی غرب در منطقه از این عملیات متحمل شده، صریحاً خواستار یکپارچگی دفاعی جدیتر اعراب خلیجفارس در مقابل ایران میشود. بلینکن در این سفر که هفتمین سفر بعد از عملیات طوفان الاقصی و نخستین سفر بعد از حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق و عملیات وعده صادق است، در نشستی در ریاض در شورای همکاری خلیجفارس تأکید میکند که ایالاتمتحده در هفتههای آتی با این بلوک متشکل از شش کشور عربی در مورد یکپارچهسازی دفاع هوایی و موشکی و همچنین تقویت امنیت دریایی گفتگو خواهد کرد. او با اشاره به حملات موشکی ایران علیه دو مرکز نظامی صهیونیستها میگوید: «این حمله ضمن نشان دادن تهدید حاد و فزاینده ایران به ما یادآور میسازد که همکاری در زمینه دفاع یکپارچه تا چه اندازه ضروری است.»
بازتابها و پیامدهای عملیات وعده صادق نشان میدهد که تأثیر آن در روند تحولات منطقه غرب آسیا بهگونهای است که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان این منطقه، باید تاریخ تحولات آن را به دو بخش قبل و بعد از عملیات تقسیم کرد.
این مدعا آنگاه بهتر قابلدرک خواهد بود که اهداف راهبردی غرب در ایجاد رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین بیشتر مورد توجه قرار گیرد. رژیمی که در نقطه آغاز برای زمینهسازی تسلط غرب بر کشورهای اسلامی و از بین بردن دغدغه نسبت به گسترش اسلام به سمت غرب ایجاد و به غدهای سرطانی برای درگیرسازی کشورهای اسلامی باهم تبدیل و بهویژه بعد از جنگ جهانی دوم، غرب تمام توان خود را برای شکست اعراب و فلسطینیها در جنگهای چندجانبه اعراب اسرائیل و جلوگیری از پیروزی آنها به کار گرفت و به توفیقات زیادی در رسانیدن صهیونیستها به آرمان نیل تا فرات نزدیک شده بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی و در امتداد آن شکلگیری نیروهای جبهه مقاومت در فلسطین و دیگر کشورهای منطقه و تقابل ۴۴ ساله با این رژیم که اوج آن عملیات طوفان الاقصی بود، هیمنه اطلاعاتی و امنیتی رژیم دچار فروپاشی شد، و به همین دلیل امریکا و رژیم صهیونیستی بعد از این عملیات به دلیل شکست از مقاومت، به بیسابقهترین جنایتها دست یازیدند و چهره واقعی تمدن غرب را با اقدامات وحشیانه و تروریستی علیه زنان و کودکان فلسطینی به جهانیان نشان دادند و این اقدامات نیز به رسوایی بیشتر غرب و شکلگیری موج جدیدی از قیام علیه راهبردهای غرب و آنهم در دانشگاههای آنها انجامیده است.
عملیات وعده صادق نشانگر تحول در راهبردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابل رژیم صهیونیستی و امریکا و دیگر قدرتهای سلطهگر غربی است، برنامهریزی دقیق و هوشمندانه ایران در قالب یک جنگ ترکیبی چندجانبه نظامی رسانهای دیپلماسی، نشان داد که ایران در عین بهرهگیری توانمندی نظامی درونزا از ظرفیت بالایی در هماهنگی میان دیپلماسی و میدان برخوردار است.
رخنمایی از قدرت بازدارندگی ایران و اثبات غیرقابلپیشبینی بودن پاسخهای بعدی ایران و اینکه دیگر ایران هیچ حملهای را بدون پاسخ نخواهد گذاشت از دیگر ویژگیهای این عملیات است. این عملیات نشانگر قدرت و توان ایران در مقابله با چهار قدرت بزرگ اتمی جهان و حمایت چندین کشور دیگر است.
عملیات وعده صادق که با سلاحهای تمام ایرانی انجام شد، نشانگر قابلیت و توانمندی تولیدات دفاعی ایران و اثبات وعدههای گذشته ایران در پاسخ به تهدیدات دشمن در صورت تعرض به ایران است. با توجه به اینکه این اقدام ایران تنها تنبیه متجاوز با بهرهگیری از ۲۰ درصد ظرفیتهای آماده به کار نیروی هوا و فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
عملیات موفقیتآمیز وعده صادق توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از داخل ایران منجر به تنظیم و تثبیت معادله جدید بازدارندگی بر اساس شرایط بعد از عملیات طوفان الاقصی در منطقه غرب آسیا خواهد شد و در چارچوب این معادله جدید رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند از شرایط «آسیب بزن و در امان باش» استفاده کند و پسازاین میبایست پاسخ مستقیم ایران را در محاسبات اقدامات خود در منطقه مدنظر قرار دهند.
عملیات وعده صادق در محیط داخلی منجر به تقویت انسجام ملی و افزایش اطمینان و اعتماد مردم به توانمندی نیروهای مسلح در دفاع از منافع ملی شده و در سطح منطقه نیز موجب تقویت موقعیت منطقهای ایران و بازتولید سرمایه سیاسی و اجتماعی در محیط منطقهای برای قدرت سخت و نرم ایران و جبهه مقاومت گشته و ارتقای جایگاه ایران در افکار عمومی مردم منطقه را در پی داشته و خواهد داشت.
فضاسازی برای آتش بس
سید رضا صدرالحسینی
به شانتاژ و اظهارنظرهای خارج از عرف برخی دیپلماتهای آمریکایی و عربی و همچنین اصرار نتانیاهو به پذیرش طرح آتشبس از سوی حماس نباید توجه کرد. در واقع این طرح باید کاملا مورد تجزیه و تحلیل و شناخت عمیق مقاومت فلسطین قرار بگیرد و سپس پاسخی آشکار، روشن و البته با دریافت ضمانتهای بینالمللی به آن داده شود.
بحث برقراری آتشبس در غزه این روزها بیش از گذشته در فضای مجازی مطرح است و شاهد بزرگنمایی چنین مسائلی از سوی دستگاه دیپلماسی غرب نیز هستیم. به عبارت دیگر در چند روز گذشته تمام تلاش دیپلماسی رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا، رسانههای غربی و برخی رسانههای منطقهای روی این موضوع معطوف بوده که امتیازی بزرگ از جانب آمریکاییها به مقاومت فلسطین و بهویژه حماس داده شده و آنها هستند که در این رابطه باید تصمیم نهایی را بگیرند.به این ترتیب طرحی که از سوی آمریکاییها مطرح شده و برخی کشورهای عربی نیز در آن دخیل بودهاند هماکنون در مقابل مقاومت فلسطین قرار دارد. البته برخی موضوعات مطرح شده در این طرح بهطور شفاف و آشکار به نفع رژیم صهیونیستی و بهخصوص دولت نتانیاهو برای برون رفت از وضعیت کنونی است. به همین دلیل به نظر میرسد حماس همانگونه که در طول هفت ماه گذشته با دقت کامل در حوزه اظهارنظرهای سیاسی و دیپلماتیک مراقبت لازم را به خرج داده است، اکنون نیز چنین رویکردی را در پیش خواهد گرفت. در واقع حماس به هیچ عنوان از بررسی طرحهای مختلف برای ایجاد آتشبس دائمی و رفع مشکل فلسطین و بهویژه غزه ابایی ندارد.
حماس در تمام این ایام آماده گفتوگوهای صریح، بیپرده و عادلانه برای حل مشکل مردم غزه و آزادی زندانیان فلسطینی و گروگانهای صهیونیست بوده است. در نتیجه این دوره نیز با کمال آرامش طرح مورد نظر را بررسی خواهد کرد. به همین دلیل حماس هنوز هیچ پاسخی در ارتباط با قبول یا عدم قبول این طرح ارائه نکرده است.
افزون بر این نباید فراموش کرد که دست بالای مقاومت در میادین مختلف که با حمایت همهجانبه مردم غزه شکل گرفته است، نشان میدهد مقاومت فلسطین به هیچ عنوان تحت تأثیر فضاسازی رسانهها و دیپلماتهای غربی، عبری و عربی قرار نمیگیرد. درواقع حماس با نگاهی عمیق به ایجاد صلح باثبات، عادلانه و حل مشکلات زیربنایی مردم فلسطین و بهویژه غزه به طرحهای مختلف ازجمله طرح اخیر توجه ویژه دارد. بنابراین باید یادآور شد به شانتاژ و اظهارنظرهای خارج از عرف برخی دیپلماتهای آمریکایی و عربی و همچنین اصرار نتانیاهو به پذیرش این طرح از سوی حماس نباید توجه کرد.
به عبارت دیگر همانگونه که در طول چهار ماه گذشته طرحهای مختلفی برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی مطرح شده و مقاومت فلسطین با درایت و دستبرتر در میادین زمینی آنها را قبول نکرده است، این طرح نیز باید کاملا مورد تجزیه و تحلیل و شناخت عمیق مقاومت فلسطین قرار بگیرد و سپس پاسخی آشکار، روشن و البته با دریافت ضمانتهای بینالمللی به آن داده شود.به این ترتیب فضاسازیهای به وجود آمده در رسانههای غربی ومنطقهای به هیچ عنوان ملاک اظهارنظروقضاوت نهایی درخصوص پذیرش یا عدم پذیرش آتشبس از سوی حماس نخواهد بود.
محمد جواد شریعتی
پس از پاسخ نظامی ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۳، جمهوری اسلامی ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی، از آنجا که مشخص گردید هر گونه تحول نظامی آتی در رویکرد ایران و رژیم صهیونیستی، سایر کشورهای منطقه را به طور مستقیم و غیر مستقیم درگیر می سازد، نوع تحلیل های ارائه شده در سطح رسانههای عمومیکشورهای منطقه مهم و تعیین کننده شده اند. این تحلیل ها میتوانند نشانگر تبلیغی غیر رسمی از نظریات یا مباحث پشت پرده و یا دیدگاههای تصمیم گیران استراتژیک در این کشورها باشند. بر این اساس ظرفیت افکار عمومی یا نهادهای تاثیرگذار بر موضوعات محوری رسانه ای در این کشورها میتواند به عنوان یک شاخص در تحول سیاست های منطقه ای این کشورها نیز تلقی شود. این تحلیل ها از یکسو میتواند برای یک تغییر در سیاست دفاعی یا سیاست خارجی کشورهای منطقه مشروعیت عمومی ایجاد نموده و از سوی دیگر قدرت مانور جمهوری اسلامی ایران در هر گونه تحول نظامی آتی را تحت تاثیر قرار دهد. هرگونه کم توجهی یا نادیده گرفتن سرمایههای راهبردی ایران و مفاهیم مرتبط با آن همچون: محور مقاومت، قدرت بازدارندگی، مفهوم مقاومت، مقابله با نسل کشی، اشغالگری، مبارزه با آپارتاید و اشغال در سطح افکار عمومی منطقه قدرت سخت ایران را با چالش مواجه می نماید. تقویت گفتمان مسلط ایران در مشروعیت بخشی، توانمند سازی و نمایش قابلیت های سخت افزاری توان بازدارندگی ایران در عرصه افکار عمومی منطقه عملا بخشی از قدرت بازدارندگی و نیروی مقاومت و روایت سازی جمهوری اسلامی ایران است. در عین حال هرگونه تحول در موضوع فلسطین و غزه و مسائل جاری آن به ویژه پس از تحولات ۷ اکتبر با موضوع قدرت بازدارندگی ایران ارتباطی مستقیم داشته وچنین موضوعی در طول این سال ها آثار و شواهد متعددی را نشان داده و تبدیل به واقعیت شده است.
به طور مثال آمی آیالون رئیس سابق شین بت چندی پیش از وقایع ۱۳ آوریل ۲۰۲۴ در فارن افرز نوشت: برداشت بینالمللی از جنگ اسرائیل مهم است بر خلاف نبردهای گذشته امروز برد سیگنال اینترنت از برد موشکها مهم تر است برای بسیاری از بینندگان در خانه، جنگ چیزی شبیه به یک مینی سریال تلویزیونی شده است. مردم در سراسر جهان درست بودن و بر حق بودن را نه بر اساس قوانین حقوقی بلکه از طریق رسانه خاص خود قضاوت میکنند. مردم تصمیم میگیرند که چه کسی درست است و چه کسی نیست و کدام طرف خوب است و کدام بد، و دولت خود را تحت فشار قرار می دهند تا بر این اساس خط مشی ترسیم کند
سید محمد بحرینیان
چرا در جهان بهاصطلاح متمدن امروز شاهد رفتارهایی هراسانگیز و وحشتناک از سوی افرادی علیه دیگران هستیم. در جهانی زندگی میکنیم که خود را از جهان نامتمدن گذشته متمایز میکند؛ اما رفتارهایی را شاهد هستیم که هیچ نسبتی با تمدن ندارد؛ مثلا تعرض و تجاوز به زنان و دختران گرفتارشده، اسیرشده در بحبوحه جنگ، ناآرامیها و شورشها و سپس کشتن آنها. تعرض و تجاوز به زنان در همه جوامع کموبیش وجود دارد و در بسیاری از مواقع متجاوزان مجازات میشوند؛ اما تعرض فاتحان، نظامیان و شورشیان به زنان و دخترانی که در میان ناآرامیها و جنگها گرفتار شده و سپس کشتن آنها معمولا مجازاتی به دنبال ندارد. این مسئلهای است که هم در میان سربازان حافظ صلح در آفریقا هم در میان جنگجویان داعش و هم در اوکراین و در غزه شاهد آن هستیم. چنین مسئلهای زمانی که ناآرامیهای داخلی هم رخ میدهد و زنانی دستگیر میشوند و حتی در جوامع پیشرفته هم شاهد آن هستیم. چگونه میتوان چنین رفتارهایی مانند تعرض و تجاوز و سپس کشتن اسیر و زندانی را توضیح داد.
نوربرت الیاس، جامعهشناس معروف، کنترل و کف نفس را بهمثابه خصلت اساسی انسان متمدنشده میداند. به عبارتی فرایند متمدنشدن فرایندی است برای کنترل و تنظیم نفس. او تصور میکند کنترل و تنظیم غرایز زندگی را قابل محاسبهتر میکند و خشونت و زور فیزیکی را در تعاملات اجتماعی کمتر میکند. وقتی کنترل و کف نفس کمرنگ باشد، خشونت، تعرض و تجاوز افزایش مییابد و موجب ناامنی در زندگی اجتماعی میشود. شکست و ناتوانی در کنترل نفس یعنی شکست در متمدنشدن. مهار نفس با لذتجوییهای افرادی که به دیگران تعرض و تجاوز میکنند، در تضاد است.
الیاس مینویسد زمانی تنظیم و کنترل نفس با فشار و سختگیری و الزامات شدیدی همراه میشود تا از طغیان عواطف و امیال جلوگیری کند. در چنین مواقعی، تنظیم و مهار نفس فشارهایی را بر فرد در همه حوزههای رفتاری و در همه بخشهای زندگی وارد میکند تا او را به صورت کلی متحول کند؛ اما زمانی نیز فشارها برای مهار و کنترل نفس متعادلتر و به لحاظ عاطفی کمهزینهتر اعمال میشود. مهار و تنظیم کنترل نفس و غرایز به این معنا است که فرد مثل گذشته اسیر و زندانی امیال و غرایز نیست؛ یعنی در ارضای مستقیم امیال تحت کنترل و نظارت است؛ اما جنگ و نزاع میان غرایز و تنظیم و کنترل آنها به درون فرد منتقل میشود. به عبارتی درون انسانها انباشته میشود؛ پس تعارضهای شدیدی درون فرد ایجاد میشود؛ تعارضی که فرد با خودش پیدا میکند؛ یعنی توجه به امیال و غرایز یا کنترل و مهار آن. نوربرت الیاس به این نتیجه میرسد که غرایز و امیالی که در فرایند متمدنشدن پس رانده شدهاند، در درون فرد تنش ایجاد میکنند؛ یعنی فرد خویشتندار که برای خودش محدودیتها و الزاماتی برای غرایز قرار میدهد، در تنش درونی است و فرد دچار تلاطمها و ناخوشایندیهایی میشود. به جهت تنظیم و کنترل نفس یعنی همان فرایند متمدنشدن فرد بخشی از امیالش را به شکل نگاهکردن، خیالبافی یا رؤیا ارضا میکند. او دیگر قادر به ابراز بی باکانه غرایز و امیالش در انظار عمومی نیست. کنترل و تنظیم نفس و امیال در ارتباط با دیگران چند وجه پیدا میکند. الف) عادت، ب) عقده، ج) ساختار شخصیت. برای برخی فرایند کنترل و تنظیم نفس به صورت عادت درمیآید. برای برخی تنظیم نفس و غرایز جزئی از شخصیتشان میشود؛ اما برای برخی به شکل عقده و تنشهای حلنشده باقی میماند و در هنگام بروز بحران و زمانی که بر دیگری غلبه میکند، غرایز سر برمیکشد و ممکن است در قالب تعرض و تجاوز و سپس کشتن برای پنهانکردن تعرض بروز پیدا کند. الیاس این فکر را دنبال میکند که فرایند متمدنشدن در کودکی و نوجوانی ممکن است با درد و رنج همراه باشد و همواره زخمهایی بر آدمی وارد کند. گاهی این زخمها التیام مییابند؛ اما گاهی در فرایند متمدنشدن زخمهای عمیقی ایجاد میشود که هرچند تا حدی علاج پیدا میکند؛ اما در وضعیتهایی که در انظار عمومی نیست، دوباره سر برمیآورد؛ یعنی رابطه با دیگران بهویژه زمانی که ناظری وجود ندارد، مبتنی بر غرایز و امیال لحظهای است.
در زمان صلح و آرامش متمدنبودن آسان است؛ اما زمانی که وضعیت بحرانی میشود، جنگ، ناآرامی و شورش در داخل کشور شکل میگیرد و اعمال زورمندان، نظامیان و شورشیان چندان رؤیتپذیر نیست، فرد بر طبق غرایز و شهوات عمل میکند و چندان به دیگری توجه ندارد. متمدنشدن در انظار دیگران کافی نیست. متمدنشدن باید جزئی از شخصیت افراد باشد؛ چه در ملأعام و چه در خفا. باید سازوکارهای کنترل و تنظیم نفس تغییر کند.