اهمیت اندیشه سیاسی شهید صدر بهعنوان یک فقیه و فیلسوف را میتوان در نظاممندی و انسجام منطقی اندیشه او جستوجو کرد. همانطور که در شمارههای پیشین این ستون مورد توجه قرار گرفت، در مبانی اندیشه سیاسی، شهید صدر تفسیر فلسفی از هستیشناسی را با رهیافتهای سیاسی ـ اجتماعی مرتبط میکند و تلاش برای فهم و تفسیر امور سیاسی را در گرو بحث انسانشناسی به نمایش میگذارد. وی در بحث معرفتشناسی، بر معرفتشناسی صدرایی تأکید میورزد و معیار کشف واقع را با چهار منبع شناسایی میکند. همچنین در بحث مبانی، به واژه «عدالت» در چهار محور عمده (انسان، هستی، جامعه و دین) میپردازد و سرانجام وارد بحث عدالت اجتماعی ـ سیاسی میشود و برای آن سه رکن اساسی (تکافل، توازن و تأمین اجتماعی ـ سیاسی) قائل میشود. در بحث آزادی نیز آن را به دو قسم طبیعی و اجتماعی ـ سیاسی تقسیم میکند و آنگاه آزادی سیاسی ـ اجتماعی را در بخش محتوای حقیقی آزادی و ظاهر آن مورد مطالعه قرار میدهد.
صدر در تحلیل خود از انسان، توجه خود را به محتوای باطنی (عامل اصلی طبیعت درونی انسان) معطوف میکند؛ یعنی این فکر و اراده است که سازنده و تشکیلدهنده حرکت تاریخ و جامعه است، بهگونهای که محتوای باطنی از یکسو نشاندهنده جنبه فکری است؛ یعنی ناحیهای که تصور هدف را در بردارد و از سوی دیگر، نشاندهنده اراده است که با به هم آمیختن فکر و اراده، قدرت سازندگی آینده و نیروی حرکتآفرینی فعالیت تاریخی بر صفحه اجتماعی رقم میخورد. (۱)
صدر با توجه به این مبنای غربیها که در نیازهای ذاتی، همانطور که انسان از جهت طبیعی آزاد است، در جامعه، طبق علایق و روابط خویش با دیگران نیز باید آزاد باشد و در نتیجه وظیفه سیستم اجتماعی ـ سیاسی در بخش سیاست این است که بر تمایلات اصیل انسان صحه بگذارد و پاسخگویی به آنها را ضمانت کند، هر چند این مطلب را اجمالاً صحیح میداند، اما مبتنی بر استنادات و استنباطات از قرآن، بر این نکته تأکید میکند که اگر لازم باشد سیستم اجتماعی ـ سیاسی، واقعی و تربیت آن انسانی باشد، تنها اعتراف به یکی از انگیزههای اصیل انسانی و اشباع تمام فضا از آن و برآوردهنکردن سایر انگیزهها جایز نیست. در واقع، زیادهروی غرب در اعطای آزادی بیحد و حصر به انسان و باز گذاشتن و آزادی عاری از هر قید غریزه جنسی انسان غربی را مورد نقد قرار میدهد که چگونه پرداخت بیش از قیود لازمه حیات اجتماعی و انسانی به آن موجب غفلت از شکوفایی سایر غرایز و استعدادهای انسان شده است.
در بحث آزادی نیز صدر معتقد است، آزادی را کسی به انسانها هدیه نمیدهد؛ بلکه بهدلیل اینکه انسان، موجودی دارای عقل و اراده است، اصالتاً و بهطور طبیعی آزاد است و سرانجام در مقایسه آزادی سیاسی ـ اجتماعی با نظام غرب، معتقد است در اسلام، آزادی حقیقی و صوری با یکدیگر آمیخته است و رهایی انسان از قیدهای اسیرکننده اراده، تلاشی برای رسیدن به سعادت و کمال آزادی حقیقی است. (۲)
منابع:
۱ ـ پور فرد، مسعود؛ مبانی و مبادی اندیشه سیاسی شهید صدر، حکومت اسلامی زمستان ۱۳۸۷، ش ۵۰، ص ۱۵۵ تا ۱۸۴. ۲ ـ همان.