«سینما» به منزله یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین رسانههای جهانی، در هر فرهنگ و جامعهای نقش اساسی ایفا میکند. در ایران، سینما از ابتدای شکلگیری با چالشهای بسیاری روبهرو بوده است، از جمله بحران هویت فرهنگی و تلاش برای رسیدن به هویتی مستقل و متناسب با ارزشهای اسلامی و انقلابی. یکی از مهمترین اندیشمندانی که در این راستا تأثیرگذار بوده، «شهید سیدمرتضی آوینی» است. او در آثارش بارها بر اهمیت ایجاد سینمایی بومی، متعهد و مستقل تأکید کرده و سینما را ابزاری برای تحول فرهنگی جامعه میدانست.
شهید آوینی سینما را نه فقط یک هنر تکنولوژیک، بلکه ابزاری برای رسیدن به هویت فرهنگی و دینی ایران میدید. در یکی از مهمترین آثارش، مجموعه «آینه جادو»، آوینی سینما را آینهای جادویی معرفی میکند که میتواند در انعکاس هویت فرهنگی و تاریخی یک ملت نقش داشته باشد. او بر این باور بود که سینما باید در خدمت ارزشهای اسلامی قرار گیرد و به دنبال خلق هویت سینمایی ایرانی- اسلامی باشد. آوینی معتقد بود سینما باید به فطرت الهی و هویت واقعی انسان بازگردد و در برابر تقلید از غرب، سینمایی مستقل و منطبق با نیازهای معنوی و فرهنگی جامعه ایران ایجاد کند. یکی از مهمترین نقدهایی که آوینی به سینمای ایران وارد میکرد، بحران هویت در سینمای کشور بود. او بر این نکته تأکید میکرد که سینمای ایران به دلیل پیروی از الگوهای غربی، از هویت واقعی خود دور شده است. از نظر آوینی، سینما باید با مردم و غایات فرهنگی آنان همسو باشد و نه تنها مناسبات و رنجهای بشری را بازتاب دهد، بلکه باید در جهت رهایی از ضعفها و نقصها و رسیدن به استقلال فکری و معنوی گام بردارد. سینمای ایران، به اعتقاد آوینی، باید به دنبال جستوجوی هویتی جدید و مستقل باشد که با تاریخ، فرهنگ و دین اسلام همخوانی داشته باشد. شهید آوینی همچنین بر این نکته تأکید داشت که سینمای ایران نباید تحت تأثیر جشنوارههای بینالمللی غربی قرار گیرد. او بر این باور بود که جشنوارههای خارجی بیشتر به تکنیک و محتواهای سازگار با فرهنگ غربی توجه دارند و نه به عمق فرهنگی و انسانی که سینمای ایران باید نمایانگر آن باشد. آوینی از هنرمندان سینما خواست که به جای تقلید از سینمای غرب، سینمایی را خلق کنند که نشاندهنده هویت و ارزشهای انقلاب اسلامی باشد. او همچنین در نقد روشنفکران و افرادی که در فضای فرهنگی ایران به سمت غربزدگی تمایل داشتند، هشدار میداد. آوینی معتقد بود این گروهها به جای آنکه به فهم عمیق و نیازهای تاریخی و فرهنگی انقلاب اسلامی دست بزنند، در تلاش برای به چالش کشیدن آن بودند. این مسئله از نظر آوینی مانعی بزرگ در برابر پیشرفت سینمای ایران بود. نقدهای آوینی به سینما و فرهنگ کشور به نوعی فراخوانی برای بازگشت به خویشتن بود. او میخواست که سینما به منزله یک رسانه قدرتمند، به واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی مردم ایران توجه کند و از دنیای فانتزی و مجازی که در بسیاری از فیلمهای ایرانی وجود دارد، فاصله بگیرد. به باور آوینی، سینما باید ناشناختههای فرهنگی و معنوی ایران را کشف کرده و مردم را از زنجیرهای فکری و فرهنگی غربی رها کند.
در نهایت، اندیشههای آوینی درباره سینما همچنان میتواند برای سینمای ایران راهگشا باشد. او در واقع مسیر روشنی را برای سینمای ایران ترسیم کرده بود که از دنیای غربی جدا باشد و به هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی بازگردد. امروز، پس از گذشت سالها از شهادت او، لازم است که سینماگران و مسئولان فرهنگی ایران به این اندیشهها توجه کنند و راهی را که آوینی پیش روی سینما قرار داده بود، ادامه دهند.