مقاومت ملتها همیشه نقاط عطف تاریخ بوده است؛ نه فقط برای میدان نبرد و سرنوشت سیاسی، که برای فرهنگ و هنرشان نیز. رخدادهای اخیر و سایه جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی، بار دیگر این واقعیت را به ما گوشزد میکند که سینمای ایران، این هنر اثرگذار و پرمخاطب، نیازمند بیداری از خواب غفلت و روی آوردن به واقعیتهای ملموس زندگی مردم و تحولات ملی است.
سینمای ما، در سالهای اخیر، هرچند دستاوردهایی داشته و موفقیتهایی را تجربه کرده است و فیلمهای خوب و قابل توجه هم دیدهایم، اما بیشتر درگیر موضوعات کلیشهای، کمدیهای فقط گیشهای، درامهای خانوادگی و اجتماعی تکراری یا آثاری شده که فاصله زیادی با نبض جامعه و دغدغههای کلان ملی دارند. در روزگاری که مردم ما از پیچیدگیهای سیاسی و اجتماعی گرفته تا مسائل اقتصادی و امنیتی، هر روز با چالشهای جدیدی روبهرو هستند، سینما نمیتواند و نباید همچون جزیرهای جدا افتاده، به حیات خود ادامه دهد.
مگر نه اینکه سینما، آینه تمامنمای جامعه است؟ مگر نه اینکه رسالت هنر، بازتاب واقعیتها، آگاهیبخشی و گاهی اوقات پیشبینی آینده است؟ جنگ اخیر و مقاومت و همبستگی کمنظیر مردم در آن، تنها یکی از بزنگاههای تاریخی است که سینمای ما باید به آن بپردازد. این اتفاقات، سرشار از لحظات دراماتیک، قهرمانیها، فداکاریها، ترسها، امیدها و تجربههای انسانی عمیقی هستند که هر کدام میتوانند دستمایه ساخت دهها اثر فاخر سینمایی شوند.
فقط کافی است نگاهی به سینمای کشورهای دیگر بیندازیم؛ سینمایی که در بحبوحه بحرانها و جنگها، چگونه به خلق آثاری میپردازد که نهتنها تاریخ را ثبت میکنند، بلکه به هویت ملی جان میبخشند و روحیه مقاومت را در مردم زنده نگه میدارند. آیا سینمای ما نباید از این تجربیات درس بگیرد؟
باید اعتراف کرد که خلاء حضور پررنگ موضوعات ملی و مردمی در سینمای امروز ما احساس میشود. سینمای ما بهشدت نیازمند فیلمنامههایی قوی و فیلمسازانی است که از پرداختن به این موضوعات هراس نداشته باشند. نیاز است که تهیهکنندگان و متولیان فرهنگی نیز با حمایت قاطع از چنین پروژههایی، راه را برای این تحول باز کنند. این بهمعنای حرکت بهسمت سینمای شعاری نیست، بلکه خلق آثاری عمیق، هنرمندانه و در عین حال متعهد به ارزشهای ملی و مردمی است.
سینما میتواند روایتگر داستانهای سربازانی باشد که از مرزها دفاع میکنند، داستان خانوادههایی که دلواپس عزیزانشان هستند، داستان کودکانی که در سایه این تحولات رشد میکنند و روایت مردمی که با تمام وجود، پای آرمانهایشان ایستادهاند. اینها فقط وقایع نیستند، بلکه تکههایی از هویت جمعی ما هستند که باید در قاب سینما جاودانه شوند.
بیداری سینما بهمعنای بازگشت به سینمای متعهد و مسئولیتپذیر است؛ سینمایی که نهتنها سرگرمکننده باشد، بلکه اندیشهبرانگیز، الهامبخش و وحدتآفرین نیز عمل کند. این وظیفه خطیر بر دوش اهالی سینماست که با نگاهی عمیقتر به تحولات اطراف خود، از این فرصت تاریخی برای ارتقاء سطح کیفی و محتوایی سینمای ایران بهره ببرند و آثاری خلق کنند که برای نسلهای آینده نیز یادآور هویت، مقاومت و شکوه این مرزوبوم باشد. سینمای ملی، از امروز باید آغاز شود.