جهان امروز بیش از هر زمان دیگری در چنبره شبکههای پیچیده سلطه و نابرابری قرار دارد. در این میان، مقاومت نه یک انتخاب محلی یا جریان منطقهای، که به یک ضرورت جهانی تبدیل شده است. «هنر ضداستکباری» که در هویت اصیل انقلاب اسلامی و ستیز با ظلم ریشه دارد، امروز دیگر یک ژانر محدود نیست؛ بلکه به دلیل ماهیت جهانگستر استکبار، خود به یک جریان جهانی تبدیل شده است. این هنر بهمنزله سلاحی فرهنگی، وظیفه دارد با زبانی فراتر از مرزها، چهره واقعی امپریالیسم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، و بهویژه رژیم آپارتاید صهیونیستی را در پهنه گیتی آشکار کند.
پدیده جهانی شدن، در حالی که ابزارهای سلطه را تسریع بخشیده، امکانات بیسابقهای را نیز برای انتشار پیام مقاومت فراهم کرده است. تصاویر کاریکاتورها، نماهنگهای متعهد، فیلمهای مستند و گرافیکهای اعتراضی هنرمندان سراسر جهان، بهسرعت قارهها را درمینوردند و صفوف مستضعفان را به یکدیگر پیوند میزنند. هنر ایران، به منزله پرچمدار و خاستگاه گفتمان ضداستکباری در دوران معاصر، در این آوردگاه جهانی وظیفهای سنگینتر دارد.
هنرمند ایرانی نمیتواند پیام خود را در حصار روایتهای صرفاً بومی محدود کند. باید از «زبان مشترک» رنج بشری سخن گفت؛ زبانی که کشتار کودکان در غزه را با ظلم اقتصادی در آمریکای لاتین و استعمار فرهنگی در آسیا همصدا میکند. خلق آثاری با رویکرد جهانی به معنای تکرار شعارهای محلی نیست، بلکه بهکارگیری فرمها و مفاهیمی است که برای مخاطب غیرایرانی قابل فهم و تأثیرگذار باشد.
هنرمندان ما باید درک کنند که جبهه استکبار، با بهرهگیری از هالیوود، شبکههای اجتماعی و رسانههای جریان اصلی، در پی مسخ واقعیت و ترویج «هنر برای هنر» یا هنر مصرفی است. در مقابل، هنر متعهد ایرانی باید
روایت حقیقت را بر عهده بگیرد و به جای ارائه تحلیلهای صرفاً سیاسی، باید از قدرت داستان و احساس برای نمایش مظلومیت فلسطین، جنایات جنگی صهیونیسم و پشت پرده نظام امپریالیسم بهره برد.
استفاده هوشمندانه از ابزارهای نوین: زبان بصری (پوستر، کاریکاتور، انیمیشن) و قالبهای جدید رسانهای (ویدئوکستها، مستندهای کوتاه، اینفلوئنسرهای متعهد) از توانایی ویژهای برای جهانی شدن برخوردارند.
تولید محتوای بینالمللی: برپایی جشنوارههای بینالمللی مانند مسابقات کاریکاتور ضداستکباری یا حمایت از تولیدات مشترک با هنرمندان جبهه مقاومت (مانند هنرمندان آمریکای لاتین و خاورمیانه) میتواند سهم ایران را در این جریان جهانی افزایش دهد.
بنابراین، هنر ضداستکباری در ایران، میراثی گرانبها و یک ظرفیت عظیم برای رهبری جریان روشنگری در جهان است. امروز فرصت تاریخی فراهم آمده است تا هنرمندان ایرانی، با شکستن مرزهای جغرافیایی و با تکیه بر آرمانهای اصیل عدالتخواهانه، به زبان بینالمللی رنج و مقاومت، ندای بیداری مستضعفان را به گوش جهانیان برسانند و بنیانهای ظلم را به لرزه درآورند. این رسالت امروزین هنرمند متعهد انقلابی است.
