در پی بحران اخیر در غزه، جهان شاهد پدیدهای بیسابقه در عرصه فرهنگ و هنر غرب بوده است: محدودسازی و حذف سیستماتیک هنرمندانی که شجاعانه از عدالت و حقوق مردم فلسطین حمایت کردهاند. این هنرمندان، از بازیگران و کارگردانان هالیوود گرفته تا موسیقیدانان مشهور اروپایی، بهای سنگینی را برای دفاع از وجدان انسانی خود پرداخت کردهاند؛ لغو قراردادها، حذف از جشنوارهها و بایکوت شدن در فضای رسانهای تنها بخشی از این هزینه است. این رویدادها بیش از هر چیز، استانداردهای دوگانه غرب درباره «آزادی بیان» را به چالش میکشد. از حذف ترانههای لرد، خواننده پاپ نیوزیلندی از اپل موزیک گرفته تا کنار گذاشته شدن سوزان ساراندون، ملیسا بارِرا و... از پروژههای سینمایی و تلویزیونی و خیلی دیگر از هنرمندان و چهرههای مشهور جهان که این روزها به دلیل حمایت از مردم غزه، هدف محدودیت یا برخورد قهرآمیز نهادها و دولتهای غربی قرار میگیرند.
سیاستمداران و لابیهای قدرت در غرب، نه تنها نتوانستهاند افکار عمومی را در حمایت از رژیم صهیونیستی بسیج کنند، بلکه با اعمال سانسور و فشار بر نخبگان هنری، عملاً ماهیت خود را به عنوان مدعیان آزادی، افشا کردهاند.
آنچه امروز در جریان است، نه یک تهدید، بلکه فرصتی تاریخی برای جبهه فرهنگی کشورهای مستقل و آزادیخواه است. بایکوت شدن این هنرمندان، آنها را از سیستم مالی و رسانهای غرب جدا کرده و به دنبال فضایی جایگزین برای ارائه آثارشان هستند. این هنرمندان مستقل، که صدای ملتهای مظلوم را نمایندگی میکنند، دیگر جایی در «کن»، «اسکار»، یا «برلیناله» نخواهند داشت؛ جشنوارههایی که بیش از پیش خود را تابع سیاست و فشار سیاسی کردهاند.
ایران و کشورهای حامی آرمان فلسطین میتوانند با درک این تحول، وارد عمل شوند و میزبان این موج عظیم هنرمندان «وجدانگرا» باشند.
ایده تأسیس یک «اتحادیه هنرمندان ضدصهیون و آزادیخواه جهان» دیگر یک رؤیای آرمانگرایانه نیست، بلکه یک ضرورت عملی و راهبردی است. این اتحادیه میتواند به منزله یک جریان اصیل و ضدجریان رسانهای غالب عمل کند و یک مانیفست جهانی مبتنی بر حقوق بشر واقعی، عدالت، و مقاومت در برابر استعمار رسانهای ارائه دهد. ازجمله موارد پیشنهادی برای تشکیل چنین اتحادیهای به این شرح است:
دعوت رسمی از هنرمندان بایکوتشده: جشنوارههای فجر (فیلم، موسیقی، تئاتر) و دیگر رویدادهای فرهنگی منطقه باید با ارتقای سطح بینالمللی خود، به پایگاه اصلی نمایش آثار این هنرمندان تبدیل شوند.
ایجاد ساختارهای حمایتی: باید منابع مالی و زیرساختی برای تولید مشترک آثار سینمایی، مستند و موسیقی با مشارکت این هنرمندان فراهم شود تا وابستگی آنها به ساختارهای صهیونیستی در غرب به طور کامل قطع شود.
تأسیس پلتفرمهای رسانهای مستقل: یک پلتفرم بینالمللی فراگیر برای انتشار آثار این جبهه جدید هنری لازم است تا سانسور غربی نتواند صدای آنها را خفه کند.
جهان امروز به هنری متعهد و بدون سانسور نیاز دارد. بیداری وجدان هنرمندان غربی، بهترین فرصت را برای ایران و متحدانش فراهم آورده تا محور یک رنسانس فرهنگی جهانی شوند که در آن، هنر نه در خدمت قدرت، بلکه در خدمت حقیقت و عدالت باشد.