قاعده نصرت الهی ساده است، اما تحققش همراه با سختی است «فَإِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسراً». در سنت الهی، گشایش از دل سختی میجوشد؛ نه به این معنا که رنج مقدس است، بلکه، چون بیزحمت، فتحی رخ نمیدهد. فتوحات حقیقی درون انسان است، نه در بیرون. در دل استقامت و پایداری است که بستر فتوحات باطنی آماده میشود و در همان نقطه، خدای متعال درهای نصرت را میگشاید.
قرآن نمونهای روشن از این سنت را درباره جنگ حنین بیان میکند: «لَقَد نَصَرَکُمُ اللَّهُ فیمَواطِنَ کَثیرَهٍ وَ یَومَ حُنَیْنٍ»؛ در جنگ حنین خدا شما را یاری کرد. اما این نصرت چگونه نازل شد؟ آیه ادامه میدهد: «إِذْ أَعْجَبَتْکُم کَثرَتُکُم فَلَم تُغنِ عَنْکُم شَیْئاً وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرین». نخست، مسلمانان به کثرت و نیروی خود مغرور شدند؛ زمین با تمام وسعتش بر آنان تنگ شد و از میدان گریختند. نصرت خدا با دلهای مغرور و خودبنیاد واقع نمیشود. اما همانجا که همه چیز تمام به نظر میرسید، وعده الهی فرا رسید: «ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَم تَرَوْها». آرامش الهی بر قلب پیامبر و مؤمنان نازل شد و سپاهی از غیب به یاری آنان آمد.
این ماجرا تنها روایتی تاریخی نیست، بلکه قاعدهای جاری است. نصرت خدا، قانون دارد و بیحساب نازل نمیشود. راه آن، استقامت است؛ ایستادن پای وعده الهی حتی وقتی زمین زیر پا میلرزد. خدای متعال در قرآن فرموده است: اگر میخواستم خودم پیروز میشدم، اما آن وقت شما لایق شهادت نمیشدید.
نمونه دیگر از این قاعده، در ماجرای طالوت و جالوت است؛ جایی که سربازان مؤمن در برابر امتحانی سخت قرار گرفتند. قرآن میفرماید: «فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ قالوا لا طاقَهَ لَنَا الْیَومَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ». برخی گفتند: امروز توان مقابله با جالوت را نداریم. اما آنان که به لقاء الهی باور داشتند، چنین گفتند: «کَم مِن فِئَهٍ قَلیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ چه گروههای اندکی که به اذن خدا بر سپاههای بزرگ پیروز شدند؛ و سپس از خدا خواستند: «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرین.»
این منطق تاریخ است. هرگاه اهل ایمان، بر عهد الهی ایستادهاند، نصرت نازل شده است. تاریخ معاصر هم گواهی روشن از این سنت دارد. در چهلوهفت سال گذشته، قدرتهای بزرگ یکی پس از دیگری شکست خوردند. شوروی فروپاشید؛ همان قدرتی که امام خمینی (ره) پایان تاریخ مارکسیسم را برایش نوشت. آمریکا در سال ۲۰۰۱ با تمام توان به منطقه آمد، با نیمی از توان ناتو، با شعار «یا با ما یا علیه ما». هدفش خشکاندن ریشۀ مقاومت بود. از افغانستان تا عراق، همه را درگیر کرد. اما اکنون، پس از دو دهه و با صرف بیش از هفتهزار میلیارد دلار، نه تنها پیروز نشد، بلکه خود در باتلاقی از شکست فرو برد که تا به همین امروز هم از دل آن نمیتواند بیرون بیاید.
امروز هم دشمنان همان نقشه را با چهرهای تازه میخواهند تکرار کنند. طرح «خاورمیانه جدید» که از زبان نتانیاهو و سیاستمداران آمریکایی شنیده میشود، ایران واحد را به رسمیت نمیشناسد. در این نقشه، مرزها و ملتها باید مطابق میل سلطهگران بازتعریف شوند. اما سنت الهی تغییر نمیکند: «إِن تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُم». اگر اهل ایمان در مسیر الهی بایستند، یاری خدا نزدیک است.
مقاومت، تنها یک راهبرد سیاسی نیست، بلکه راه تحقق وعده الهی است. از اینرو است که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند ما نزدیک قلهایم، و اینجا جای پا پس کشیدن نیست. هرچه فشار دشمن بیشتر میشود، یعنی زمان نصرت نزدیکتر است. چون سنت خدا این است که گشایش از دل عسرت میجوشد.
قرآن به صراحت میفرماید: «أَمْ حَسِبتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصرُاللَّهِ». آنقدر فشار و سختی آمد که حتی پیامبر و یارانش گفتند: پروردگارا، نصرتت کی میرسد؟ پاسخ آمد: «إِنَّ نَصرَاللَّهِ قَریب.»
وقتی زمین با همه وسعتش بر انسان تنگ میشود، درست همانجاست که باید چشم به آسمان داشت. آنجا که همه راهها بسته مینماید، راه خدا باز میشود؛ همان راهی که با استقامت، با ایثار و با ایمان به وعده «فَإِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسراً» آغاز میشود.