«کریستف کلمب» بیش از آنکه یک کاشف باشد، قاتل جنایتکاری بود که هزاران سرخپوست بیگناه را به کشتن داده است. کلمب که به دنبال دستیابی به طلا جزایر تازه کشف شده را جستوجو میکرد، در هائیتی نتوانست به طلایی دست یابد.
زمان بازگشت فرا رسید و او مجبور بود کشتیهایی را که روانه اسپانیا میشدند با چیزی پرکند؛ بنابراین در سال ۱۴۹۵ م. به هجوم بزرگی دست زد و در نتیجه آن، پانصد نفر را به بند کشید و به اسپانیا فرستاد. در طول سفر دویست نفر از بومیان مردند و باقی افراد برای فروش، به مقامات محلی کلیسا سپرده شدند.
کلمب که گفتارش سرشار از واژگان مذهبی بود، بعدها نوشت: «بیایید به نام تثلیث مقدس به فرستادن همه بردگانی که قابل فروش هستند، ادامه دهیم».
در ناحیهای از هائیتی که کلمب و افرادش تصور میکردند طلا زیاد باشد، دستور دادند هر فردی که بالای سیزده سال دارد، برایشان طلا جمع کند. بومیانی که حاضر نمیشدند برای اسپانیاییها طلا بیاورند، جان خود را از دست میدادند.
مأموریت غیرممکنی بر دوش بومیان نهاده شده بود. تنها طلای آن منطقه، تکههای طلا، در خاک کف رودخانهها بود. آنها چارهای جز فرار نیافتند.
اسپانیاییها نیز با سگ به دنبالشان رفته، آنها را دستگیر کرده وکشتند. آنها زندانیان را اعدام کردند یا آنها را سوزاندند.
آراواکها که در برابر سلاح، شمشیر، نیزه و اسب سربازان اسپانیایی تاب مقاومت نداشتند، به کمک سم، خودکشی دسته جمعی کردند. در آغاز جستوجوی طلا به دست اسپانیاییها، ۲۵۰ هزار سرخپوست در «هائیتی» زندگی میکردند؛ اما بعد از دو سال در اثر قتل یا خودکشی، نیمی از آنها جان باختند.
وقتی به وضوح روشن شد که طلایی باقی نمانده است، مردم بومی به بردگان املاک بزرگ اسپانیاییها مبدل شدند. در این مرحله نیز به دلیل کار زیاد و سوء رفتار اربابان، هزاران نفر جان خود را از دست دادند.
با رسیدن سال ۱۵۵۰ م. فقط پانصد سرخپوست بومی در جزیره باقی ماند. یک قرن بعد، دیگر بشری از نژاد آراواک بر روی آن سرزمین نفس نمیکشید!