تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۳  ، 
کد خبر : ۳۸۵۹۵۵

عوارض یک انتخاب‌ سیاسی

پایگاه بصیرت / دیکن هایت

پژوهش تازه‌ای که گروهی از اقتصاددانان دانشگاه استنفورد و دانشگاه‌های کالیفرنیا در برکلی و سن‌دیگو انجام داده‌اند، به یکی از بنیادی‌ترین و در عین حال مناقشه‌برانگیزترین پرسش‌های اقتصاد سیاسی جهانی، یعنی «پایان دادن به فقر مطلق در جهان واقعاً چقدر هزینه دارد؟» پاسخ می‌دهند. یافته محوری این پژوهش عددی است که در نگاه نخست هم شگفت‌آور و هم تأمل‌برانگیز به نظر می‌رسد. بر اساس این مطالعه، برای ریشه‌کن کردن بخش عمده فقر مطلق در جهان، سالانه حدود ۳۱۸ میلیارد دلار منابع مالی کافی است. فقر مطلق در این پژوهش زندگی با درآمدی کمتر از ۱۵/۲ دلار در روز تعریف شده است؛ معیاری که سال‌هاست به منزله خط فقر مطلق جهانی مورد استفاده نهاد‌های بین‌المللی قرار می‌گیرد.

پژوهشگران با تحلیل داده‌های درآمدی در ۲۳ کشور و تعمیم نتایج به مقیاس جهانی، برآورد کرده‌اند که با تأمین این میزان منابع می‌توان اطمینان حاصل کرد که تقریباً همه مردم جهان به حداقل درآمد لازم برای خروج از وضعیت فقر مطلق دست یابند. اهمیت این عدد زمانی بیشتر روشن می‌شود که آن را در بستر اقتصاد جهانی قرار دهیم. ۳۱۸ میلیارد دلار معادل حدود ۳/۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان است؛ سهمی بسیار ناچیز در مقایسه با حجم کلی اقتصاد جهانی. به بیان دیگر، از منظر صرفاً مالی، مسئله پایان دادن به فقر مطلق نه یک چالش حل‌نشدنی، بلکه تصمیمی سیاسی و اولویت سیاست‌گذاری است.

این پژوهش بر یک رویکرد هدفمند در سیاست فقرزدایی تمرکز دارد؛ رویکردی که بر شناسایی دقیق افراد زیر خط فقر مطلق و پرداخت کمک نقدی مستقیم به آنان تا رسیدن به حداقل درآمد تعریف‌شده استوار است. این روش در برابر سیاست‌هایی، نظیر درآمد پایه همگانی قرار می‌گیرد که به‌صورت یکسان به همه افراد پرداخت می‌شود. نتایج نشان می‌دهد، رویکرد هدفمند، تنها حدود ۱۹ درصد هزینه اجرای یک سیاست درآمد پایه همگانی را دارد، در حالی که می‌تواند میزان فقر مطلق را از سطح فعلی حدود ۱۲ درصد به نزدیک ۱ درصد کاهش دهد. این تفاوت معنادار نشان‌دهنده اهمیت طراحی دقیق و مبتنی بر داده سیاست‌های حمایتی است.

برای ملموس‌تر شدن مقیاس این رقم، پژوهشگران آن را با برخی هزینه‌های رایج در اقتصاد جهانی مقایسه کرده‌اند. ۳۱۸ میلیارد دلار برابر با مجموع هزینه‌ای است که شرکت‌های بزرگ فناوری، مانند متا، آمازون، آلفابت و مایکروسافت قرار است تنها در یک سال برای توسعه هوش مصنوعی و زیرساخت‌های مراکز داده هزینه کنند. از سوی دیگر، این رقم به‌مراتب کمتر از سهم ۲/۲ درصدی تولید ناخالص داخلی جهان است که هر سال صرف مصرف نوشیدنی‌های الکلی می‌شود. این مقایسه‌ها به‌روشنی نشان می‌دهد، مسئله فقر جهانی نه ناشی از کمبود منابع، بلکه حاصل نحوه تخصیص آنهاست.

جمع‌بندی پژوهش صریح و بدون ابهام اعلام می‌کند که از نظر امکان‌پذیری مالی، هیچ تردیدی وجود ندارد که اقتصاد‌های ثروتمند جهان توان تأمین منابع لازم برای پایان دادن به فقر مطلق را دارند. به تعبیر پژوهشگران این اثر، هزینه پایان دادن به فقر کمتر از بسیاری از اولویت‌های جهانی دیگر است که اهمیت حیاتی کمتری دارند. بنابراین، فقر مطلق بیش از آنکه یک سرنوشت اجتناب‌ناپذیر اقتصادی باشد، بازتابی از انتخاب‌های سیاستی در سطح جهانی است!

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات