صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۳۹۰ - ۱۵:۱۲  ، 
شناسه خبر : ۲۲۸۴۳۶

گروه ترجمه - پایگاه اینترنتی هاآرتص 17 اکتبر 2011 (25 مهر) به موضوع تبادل اسرای فلسطین و سرباز صهیونیست پرداخت و نوشت: برای رهبری مصمم و مقتدر، توافق برای آزادی یک سرباز اسرائیلی مهم و ارزشمند است. زمان چنین توافقی برخلاف توافق‌های صلح و سایر مسائل، کاملاً وابسته به رهبری اسرائیل است و در عین حال، تمایل عمومی نیز به چنین توافقی بسیار است. توافق آزادی «گیلعاد شالیط» را نمی‌توان بدون در نظر گرفتن سایر مسائل مد نظر قرار داد. زمان انجام این توافق از سه مؤلفه ناشی می‌شود. نخست، اعتراضات اجتماعی تابستان امسال که متأسفانه انگیزه اصلی نبود؛ زیرا بنیامین نتانیاهو اعتراضات داخلی را تهدید نمی‌داند و در عین حال، نظرسنجی‌های عمومی در مورد نتانیاهو مطلوب است. دلیل اصلی، ضربه‌ای است که این توافق به محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان و شانس توافق صلح و خروج از اراضی می‌زند. این توافق، حماس را تقویت و محمود عباس را تضعیف می‌کند و بنابراین، چشم‌اندازهای دیپلماتیک را کاهش می‌دهد.
  در ادامه مقاله آمده است: این مسئله حتی مهم‌ترین نکته نیست. از نظر نتانیاهو، مواضع رئیس تشکیلات خودگردان از سوی آیپک، مسیحی‌های اونجلیک، کنگره و دولت آمریکا تضعیف شده است. بنابراین، به نظر می‌رسد تحول واقعی مسئله حمله به ایران است. هر کس که بحث عمیقی با نتانیاهو و ایهود باراک (به عنوان دو عامل تصمیم‌ساز) صورت دهد، می‌تواند چنین نتیجه‌گیری کند که زمان توافق آزادی شلیط مقدمه‌ای برای چنین حمله‌ای است. دلیل عملیاتی به عنوان دلیلی حاشیه‌ای که مطابق آن پاسخ به حمله علیه ایران از غزه خواهد بود، این است که ترجیح داده می‌شود گیلعاد شلیط در آنجا نباشد. مسئله اصلی در این مورد، مشروعیت است. هر رهبر افراطی برای به خطر انداختن جان ده‌ها هزار شهروند خود نیازمند مشروعیت است. منشأ اصلی چنین مشروعیتی این است که آیا چنین ماجراجویی از حمایت ر>سای فرماندهان امنیتی برخوردار است یا خیر. برخلاف اتفاق نظر گسترده در مورد توافق آزادی شلیط، در مورد حمله به ایران، حمایت گسترده‌ای وجود ندارد. اگرچه ایهود باراک از طریق گفت‌وگوها در صدد ترغیب فرماندهان نظامی بوده است؛ اما در حال حاضر مخالف جدی با چنین حمله‌ای وجود دارد.
  در پایان مقاله آمده است: مطابق خوش‌بینانه‌ترین برآوردها، یک حمله موفق، برنامه هسته‌ای ایران را تا دو سال به عقب خواهد انداخت؛ اما این حمله، خطر شتاب گرفتن ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای را نیز در پی خواهد داشت. بنابراین، حمله اسرائیل تنها زمان تولید بمب هسته‌ای ایران را افزایش می‌دهد. به علاوه، انگیزه ایران برای استفاده از چنین بمبی افزایش می‌یابد و در عین حال حمایت غرب از بازدارندگی هسته‌ای برای حفاظت از اسرائیل تضعیف خواهد شد. دومین منشا احتمالی مشروعیت باور شهروندان اسرائیل و غرب در مورد این است که رهبر اسرائیل تمام توان خود را برای رسیدن به توافق و در نتیجه ایجاد ثبات در خاورمیانه انجام داده است. رسیدن به چنین توافقی، خاورمیانه را باثبات می‌کند و به طور جدی تمایل به افراط‌گرایی در منطقه کاهش خواهد یافت که در نهایت، به حمایت راهبردی غرب از اسرائیل منتهی خواهد شد. چنین حمایتی برای حرکت به سوی بازدارندگی هسته‌ای آشکار، کسب چتر حمایتی ناتو و مهار تهدیدات موشکی ضروی است.
بصیرت: تاکنون نظامیان رژیم صهیونیستی نشان داده‌اند که عاقلانه‌تر از سیاستمداران این رژیم نامشروع رفتار می‌کنند و از پیامدهای اقدامات نظامی غافل نیستند، در نقطه مقابل سیاستمداران که با مسائل مختلف و در رأس آن‌ها حفظ قدرت درگیر هستند تلاش می‌کنند از ارتش به‌عنوان ابزاری در خدمت آمال‌شان استفاده کنند که نظامیان هم به آسانی تسیلم نمی‌شوند و نقش ابزاری را برنمی‌تابند تا وجه ارتش تنزل پیدا نکند.
 

نام:
ایمیل:
نظر: