از کنگره عظیم، جهانی و بی بدیل و بی نظیر حج که بگذریم و حساب حضور حدود ۳میلیون انسان مسلمان خداجو به گاه موسم حج در سرزمین وحی را از بقیه مراسم مذهبی که جدا کنیم به جرات می توان ادعا کرد پرتعدادترین، گسترده ترین و معنوی ترین مراسم دینی با چنین شکوه و عظمتی و با خاستگاهی صد درصد مردمی فقط در جای جای ایران عزیز و در حرم های مطهر حضرت شاه چراغ، حرم حضرت معصومه و خصوصا در بارگاه منور رضوی و مشهدالرضا پایتخت معنوی ایران برگزار می شود بنابراین آیا واقعا می توان این واقعیت را نادیده گرفت که این روزها نه تنها در ایام و لیالی قدر و مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی بلکه حتی در ۲۳ذی القعده که به روز زیارتی امام رضا(ع) مشهور است، و دحوالارض (۲۵ذی القعده) این حرم های مطهر و خصوصا حرم مطهر حضرت ثامن الحجج پذیرای ده ها هزار زائر عاشق علی بن موسی الرضا و ارادتمند اهل بیت (ع) است.روز عرفه در جای جای ایران خصوصا در حرم مطهر رضوی هزاران هزار دل عارف شده سوی آسمان پر کشید، هزاران هزار دست به دعا بلند شد، هزاران هزار جان به آب دل شستشو شد، مردمان هزاران هزار گردهم آمده بودند که در فرصت بی بدیل عرفه از دعای عرفه امام حسین جام معرفت سرکشند، دل هاشان را به نور عرفان روشن کنند و جان هایشان را صیقل دهند، هر فراز دعای عرفه سیدالشهدا چراغی در دل می افروخت و آتشی نه سوزنده بلکه فروزنده به جان می انداخت هر فراز دعا دل آدمی را تا عرش خدا بالا می کشید و گویی دستت را در دست خدا می گذاشت! اگر ادعا کنیم که روز عرفه در کنار حرم علی ابن موسی الرضا جز سرزمین عرفات و احرام حج چیزی کم نداشت سخنی به گزاف نگفته ایم.جمهوری اسلامی:دیکتاتور یمن وبال گردن غربروزنامه انگلیسی "دیلی میل" فاش کرد دولت انگلیس از سالها قبل به رژیم دیکتاتوری علی عبدالله صالح کمکهای لجستیکی میکرد. این روزنامه از قول وزیر دولت انگلیس در امور دفاعی مینویسد لندن یک قلم تجهیزات ضد شورش به ارزش حدود یکصد هزار لیره به رژیم یمن تحویل داده است. براساس این گزارش، انگلیس همچنین وظیفه بخشی از آموزش نیروهای دیکتاتور یمن را برای سرکوب مردم برعهده داشته است. این مقام دولتی انگلیس، در توجیه حمایتهای غیرقانونی و ضدانسانی لندن از رژیم دیکتاتوری یمن آنرا در چارچوب مبارزه القاعده توصیف کرده است.دولتهای غربی به سرکردگی آمریکا، درحالی که پس از آغاز اعتراضات در لیبی به سرعت دست به کار شدند و با صدور قطعنامه پشت قطعنامه به بهانه حمایت همه جانبه از غیرنظامیان لیبی لزوم سقوط رژیم قذافی را سر دادند ولی در مورد بحرین و یمن نه تنها چنین عمل نکردهاند بلکه مقامات ارشد نظامی آمریکا و دیگر کشورهای غربی بطور منظم از این کشورها دیدار میکنند تا به سران مستبد این رژیمها قوت قلب بدهند. با اینکه غربیها شیفته علی عبدالله صالح نیستند و او را وبال گردن خود میدانند، علت اینکه تاکنون برای حذف او اقدام نکردهاند اینست که جایگزینی برای او پیدا نکردهاند که بتوانند برای پیاده کردن سیاستها آنها به وی اطمینان کنند. تردیدی وجود ندارد که غربیها به محض یافتن چنین فردی هیچ تردیدی در سرنگونی علی عبدالله صالح به خود راه نخواهند داد، چرا که از دیدگاه غرب، علی عبدالله صالح نیز همچون سایر همتایانش در تونس، مصر و لیبی یک مهره سوخته محسوب میشود و بقای وی برای غرب هزینه سنگینی را تحمیل میکند.در این میان از نقش عربستان در حمایت از دیکتاتور یمن نباید چشم پوشی کرد. ریاض حتی بیشتر از غرب از سقوط رژیم علی عبدالله صالح وحشت دارد چرا که فروپاشی رژیم کنونی یمن، خاکریز مهمی را از دست سران ریاض خارج خواهد کرد و آنها را در مقابل تحولات گسترده جاری در منطقه به شدت آسیب پذیر خواهد ساخت.رسالت:چگونه نام نیک از رئیس جمهور باقی می ماند؟هر چند سال هایی از دوران ریاست جمهوری او گذشته است ولی زمانی نیز باقی است که با اراده مستحکم می توان بهدور از جنجال های سیاسی بی فایده کاری ارزشمند برای مردم شایسته خدمت ایران انجام داد. عمر بازی های سیاسی کوتاه و عمدتا مایه بدنامی است تا خوشنامی. این تجربه ای است که تاریخ به ما می آموزاند.اما مردم قدرشناس ما همواره ارزش مردانی که گره هایی از کار آنان گشوده اند را دانسته اند هرچند از آنان که با بازی های پوچ سیاسی عمر و سرمایه آنان را بههدر دادهاند به نیکی یاد نمی کنند. جامعه ایرانی بر مبنای واقعیت های جمعیت شناختی در حال ورود به میانسالی است و تا ده سال آینده نرخ جمعیتی آنانی که نیازمند بهداشت و حمایت های پزشکی هستند غلبه خواهد کرد.بدون تردید وضعیت بهداشت و درمان در جامعه ما در جایگاه مناسبی نیست و در مواجهه با مشکلات آتی و موج نیازمندان به حمایت پزشکی ظرف سال های آینده با دشواری هایی جدی مواجه خواهیم شد؛این واقعیتی است که انکار آن مشکلی را حل نخواهد کرد.دغدغه بهداشت ،دغدغه ای است که چون با حیات انسان ها سروکار دارد ذهن مردم را خواهد آزرد.وحکومت موظف است به رفع آن همت گمارد.منظور من از بهداشت کلیه عوامل موثر در پیشگیری و درمان بیماری هاست که عبارتند از بیمار،پزشک،بیمارستان(و کلیه سخت افزارهای متعلق به آن) به عنوان عوامل اصلی وپرستاران و بهیاران ،همراهان بیمار ،حقوق فیمابین عناصر اصلی و فرعی و نیز روابطی و ارتباطاتی که میان آنها شکل می گیرد. بسیاری از تلاش ها در کشورما در حوزه بهداشت و درمان معطوف به حل معضلات فاکتورهای اصلی است، و همین امر موجب غفلت یا حداقل کم توجهی به عناصر به ظاهر حاشیه ای ولی در واقع کلیدی و مهم شده است.نگارنده قصد دارد توجه رئیس محترم جمهور را به مجموع این عوامل بویژه فاکتورهای مدیریتی،حقوقی و ذهنی جلب نماید.قدس:کسی که خانه اش شیشه ای است، سنگ پرتاب نمی کندرژیم صهیونیستی در سالهای گذشته نیز این موضوع را به شکل جدی مطرح نمود، ولی هربار با پاسخهای کوبنده مقامهای ایرانی، وادار به عقب نشینی شد. اکنون به برخی از دلایل ناتوانی این رژیم در عملیاتی کردن این تهدید اشاره می شود.پراکندگی تأسیسات هسته ای ایران و لایه های حفاظتی بتونی آنها، امکان موفقیت نیروی مهاجم را به حداقل رسانده و آنها را در دستیابی به هدفهایشان با ناکامی مواجه خواهد نمود. محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس، در اظهاراتی بر ناکامی چنین اقدامی صحه گذاشت. وی مدعی شد در صورت چنین اقدامی به فرض موفقیت مهاجمان، ایران چون فرمول فرایند ساخت و بهره برداری تأسیسات هسته ای را بومی نموده است، می تواند در جای دیگری آن را راه اندازی کند. از سوی دیگر، فاصله تل آویو تا ایران، این رژیم را ناگزیر می کند برای رسیدن به مقصود خود از کشورهای پیرامونی استفاده کند که در صورت وقوع چنین اتفاقی، عواقب مرگباری برای کشور ثالث خواهد داشت.) پیشتر در اظهاراتی اذعان نموده بود: «ضربه صادرات نفت مساوی استفاده از سلاح هسته ای بوده و به زیان کشورهای مختلف از جمله آمریکا خواهد بود.»بنابراین، سران تل آویو باید بدانند در صورت هر گونه تحرک نظامی علیه ایران، با پاسخی دردناک از سوی جمهوری اسلامی مواجه خواهند شد. اگر رژیم صهیونیستی دست به تحرکی علیه ایران بزند، اسرائیل غاصب تبدیل به موزه خواهد شد. بدون تردید، اگر آمریکا می خواهد اسرائیل را روی ویلچر ببیند، در قبال تحرکاتش سکوت کند. پر واضح است، این ادعاها بلوف نیست، بلکه این اظهارات برگرفته از گنجینه دفاع مقدس است که با وجود صف آرایی گسترده حامیان صدام علیه ایران، نتوانستند به هدفهای اعلامی از سوی دیکتاتور عراق دست یابند.«دست مریزاد به مردم»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن میخوانید؛فساد مالی، اختلاس در شستا، سخنان تهدیدآمیز و همراه با پاسخهای تند رئیسجمهور در یک محفل خصوصی وخودمانی پاسخهای دیگران به این مواضع، تهدیدات غرب، گزارش آژانس، تحولات منطقه و ... شرایط اقتصاد داخلی، همه و همه بر دوش مردم سنگینی میکند، تحمل این همه بار روانی بر افکار عمومی را باید به این مردم فهیم، صبور وشایسته خدمت، تبریک بگوییم و دست مریزاد نثارشان کنیم.در چنین فضایی چه انتظاری داریم؟ چه هدفی را پی میگیریم؟ چه میخواهیم؟ چرا درباره اینگونه مسائل رفتاری نامتعارف وجود دارد؟وزیر که رای اعتماد دوباره از نمایندگان گرفت. راننده تاکسی داد سخن سرداد که، خوبه دیگه، نمایندهها که رای دادن و حرف رئیسجمهور را گوش کردن و وزیرش را دادن برد، همه چیز درست شد، شما مسافرای عزیز و گرامی هم به همین مناسبت مبارک و خوب که تکلیف ۳ هزار میلیارد تومن روشن شد، کرایه نمیخواهد بدهید به سلامت، خوش اومدید!کشور را باید براساس قانون و اخلاق اداره کرد. رضایت مردم، ازعملکرد مسئولین مهمترین ویژگی دستگاههایی است که در راس امور قرار دارند.در طول 8 سال جنگ تحمیلی، صدام حسین با حمایت همه جانبه غرب و حتی شرق به ایران تنها یورش برد، اما به جایی نرسید و مرزهای ایران را نتوانست ذره ای جابه جا کند. فرزندان ایران اسلا می آنچنان حماسه هایی خلق کردند که تاریخ شاهدی برای وقوع آن پیش از این درخود نمی بیند. اگرچه همزمان با جنگ نظامی، تحریم اقتصادی هم علیه ایران اجرایی شده بود اما پس از پایان جنگ عراق با ایران، تحریم هایی علیه ایران اعمال شد. پس از این ماجرا برخی شاهزادگان عالی رتبه سعودی که کینه دیرینه از پارسیان داشتند انواع مواضع تند را اتخاذ کردند. بحث پرونده ترور سفیر عربستان، ذهن را به پاییز سال 2002 و پیش از حمله جورج بوش به صدام حسین پرتاب می کند. ایتالیا به همراه نیروی هوایی رژیم صهیونیستی مانور هوایی برگزار می کند. تلآویو آزمایش موشکی برگزار می کند.یک نکته را نباید سران پاستور فراموش کنند که نظام جمهوری اسلا می قدرت خود را مرهون حمایت و اعتماد مردم ایران اسلا می است.جمهوری اسلا می اکنون نیازمند یک وحدت ملی و یکپارچگی زیر پرچم سه رنگ ایران است; فارغ از هر نوع جناح بندی، فارغ از چپ، راست، بالا ، پایین و منفعت طلبی های شخصی که همانند موریانه به جان و دل برخی از سیاستمداران افتاده است باید از منیت ها عبور و عناصر نامطلوب را حذف کرد. «حقابه هامون از هیرمند در بوته فراموشی»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم علی رمضانی است که در آن میخوانید؛روزگاری سیستان به عنوان انبار غله ایران معروف بوده اما خشکسالی های گسترده در سده ها و دهه های گذشته باعث شد عملا این منطقه اهمیت گذشته خود را از دست دهد و اندک اندک نیز با افزایش برداشت آب در داخل خاک افغانستان ،سد سازی ، تداوم خشکسالی بیش از یک دهه در منطقه سیستان و دریاچه هامون ، هفتمین تالاب بین المللی جهان را با 400 هزار هکتار وسعت اسیر خشکسالی کرده است . امری که پیامد های گوناگونی را به همراه خود آورده است . پیامدهای که در ابعاد گوناگون امنیتی اقتصادی اجتماعی و..قابل بررسی است . در این حال خشکسالی و کم آبی که از سالهاست دامن هامون را گرفته است. در این حال نیز براساس معاهده 1351 بین ایران و افغانستان این کشور ( افغانستان متعهد به تحویل 820 میلیون مترمکعب آب در سال از طریق رودخانه هیرمند به این استان است) به تعهد خود عمل نکرده است و بنا به به دلایلی همچون خشکسالی درخواست ایران مبنی بر دریافت حق آبه خود براساس معاهده را نادیده گرفته است.بر این اساس باید گفت هر چند به نظر میرسد در راه حل این مشکل رایزنی هایی از سوی دو کشور انجام شده است اما باید گفت چنانچه در تامین حق آبه ایران از هیرمند تلاش جدی و پیوسته ای با کابل صورت نگیرد و این امر مشمول مرور زمان گردد دور زمانی نیست که عملا هامونی کاملا خشک شده با صدها پیامد گوناگون و منفی را شاهد باشیم.«بحرانهای رژیم غاصب اسرائیل»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم حسامالدین کاوه است که در آن میخوانید؛وقوع اعتراضات سراسری و اعتصابات کارگری گسترده در سرزمینهای اشغالی فلسطین، رژیم اشغالگر قدس را فلج کرده است. این بار این انتفاضه فلسطینی نیست که تلآویو را به وحشت و خشونت وادار کرده است، یهودیانی که با وعده زندگی بهتر در سرزمین موعود، وادار به مهاجرت به سرزمینهای اشغالی فلسطین شدهاند، اکنون دولت غاصب اسرائیل را یک دولت فریبکار و نیرنگباز یافتهاند. اعتصابات گسترده به گونهای بوده است که فرودگاه«بن گورین» در تلآویو، بانکها، بیمارستانها و حمل و نقل عمومی را تعطیل و فلج کرده است. ناکارآمدی رژیم غاصب اسرائیل در برآوردن خواستهای یهودیان ساکن فلسطین اشغالی، بهسر بردن در وحشت جنگ و افزون بر آن تحمیل هزینههای دولتهای میلیتاریستی بر دوش یهودیان، وعده رفاه کامل و آسایش و شغل که هیچکدام عملی نشدهاند و افزون بر آن انزوای سیاسی بیش از پیش اسرائیل غاصب، بر خشم و نفرت یهودیان از رژیم کنونی دامن زده است. بیگمان اگر کمکهای سخاوتمندانه آمریکا و دیگر کشورهای غربی نبود، رژیم غاصب فلسطین پیش از این به ورطه ورشکستگی درافتاده بود. اعتراضات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چنان گستردهای یافته است که دولت کنونی اسرائیل غاصب را به وحشت انداخته و در آستانه سقوط قرار داده است.در حقیقت همانگونه که رئیس سابق موساد اعتراف کرده ایران هستهای خطری برای اسرائیل محسوب نمیشود بلکه این شکلگیری بحرانهای اجتماعی ـ اقتصادی و یهودیان افراطی هستند که برای اسرائیل خطری بزرگ به شمار میروند. اگر «بنیامین نتانیاهو» و «ایهود باراک» از تهاجم و تجاوز نظامی به ایران سخن به میان میآورند، درست به همین علت است که بتوانند نوعی همجوشی در افکار عمومی ایجاد کرده و به بهانه یک درگیری قریبالوقوع، مردم خشمگین و نفرت زده را آرام سازند و به سر کارهایشان بازگردانند. شکاف میان دولت ـ ملت، شکاف سکولاریسم و افراطیگرایی، افزایش فاصله طبقاتی و افزایشسطح فقر در جامعه یهودی سرزمینهای اشغالی، دینگریزی بخش بزرگی از جوانان یهودی و این پرسش که اساسا ما اینجا چه میکنیم؟ همگی ریشه در موجودیت رژیمی دارند که از اساس جعلی ، مصنوعی و غیرقانونی است.رژیم غاصب اسرائیل روزهای سختی را میگذراند و روزهای سختتری را در پیشرو خواهد داشت. «تهدید در پشت مرزها، تفرقه در داخل کشور»عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم سیدعلی محقق است که در آن میخوانید؛جمهوری اسلامی ایران در همه سه دهه گذشته کمابیش تهدیدها و فشارهای سیاسی و نظامی زیادی را از ناحیه کشورهای غربی و برخی همسایگان عربی تجربه و تحمل کرده و تاکنون بر آنها فائق آمده است. اما از ماههای گذشته و همزمان با تحولات منطقهای و شکلگیری انقلابهای ناشی از بهار عربی در خاورمیانه و شمال افریقا، رنگوبوی فشارهای بینالمللی عوض شده است. در روزهای اخیر، کار به جایی رسید که سران کشورهای امریکایی و اروپایی در مواقعی همسو با مقامهای صهیونیستی، صراحتاً از در دستور کار قرارداشتن اقدام نظامی و بر روی میز بودن گزینه تهدید به حمله سخن میگویند.اما گزارش حقوق بشری و ادعای طرح ترور، همه ماجرا نیست و بار اصلی فشار بر تهران، همچون همه سالهای گذشته، متوجه پرونده هستهای ایران در مجامع بینالمللی است؛ پروندهای که غربیها حدود دو دهه است که آنرا باز کردهاند و انگار به این زودیها قصد مختومهکردن آنرا ندارند. امروز و فردا قرار است گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه ایران منتشر شود. این روزها هر خبر سیاسی داخلیای که به خبرگزاریها و بر تارک صفحه اول روزنامهها راه مییابد، با خود نشانههایی از تفرقه و اختلاف میان مردان قدرت را یدک میکشد. در جایی رئیسجمهور در اظهاراتی بیسابقه، از یارانش در برابر هجوم رسانهای بخشهای دیگری از قدرت دفاع میکند و همراهان خود را پاکترین نامیده و منتقدان را با القابی منفی یاد میکند.اما این روزها از بیشتر افراد، جریانات و دیدگاههای سیاسی درون نظام که باوجود همه فشارهای بینالمللی، با مدیریت و راهبردهای خود سه دهه کشور را به پیش بردند، خبری نیست. گروهی خانهنشینی را انتخاب کردهاند و دستهای دیگر به اجبار خانهنشین شدهاند. عدهای اختلافنظرها را به تقابل و رودرویی تبدیل کردهاند و در عین اعتقاد به اصل نظام و قانون اساسی، اختلافهای سیاسی را به اقداماتی امنیتی مبدل کردند و...تجربه حضورهای متوالی گروههای مختلف درون نظام در قدرت و رقابتهای سیاسی و واکنشهای آنان به منازعههای بینالمللی در مقاطع مختلف نشان داده است که دغدغه اصلی همه این گروهها، احزاب و چهرههای سیاسی و کارگزاران دیروز و امروز کشور، صیانت از تمامیت ارضی کشور و منافع ملی مردم و نظام جمهوری اسلامی بوده است و همگی باوجود اختلافنظرهای سیاسی، همواره در چگونگی برخورد با فشارهای خارجی اتفاقنظر دارند. بهطور طبیعی نتیجه آنی و آتی عملیاتیشدن چنین نسخهای افزایش مجدد همدلی اجتماعی در برخورد با تهدیدها و نیز حذف و کاهش آثار زیانبار تحریمها و فشارهای خارجی خواهد بود.«طرح تحول مالیاتی در حوزه املاک و مستغلات»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم حسین عبدهتبریزی است که در آن میخوانید؛طرح مجدد موضوع افزایش مالیات املاک و مستغلات در کارگروه طرح تحول اقتصادی (در راستای طرح جامع مالیاتی) در شرایط رکود جاری حاکم بر این بخش حداقل از نظر زمان بیمناسبت است. با این همه، حوزههایی که در این طرح به آنها پرداخته شده است، جالب به نظر میرسد. مصوبات مالیاتی سال 1382 هدف عمدهای را دنبال میکرد که حوزه تشخیص زیادی برای ممیز مالیاتی باقی نگذاشت که وی بتواند با مودی مالیاتی به چانهزنی بنشیند. مثلا مالیات بر فروش واحدهای مسکونی و تجاری و همچنین مالیات بر اجاره براساس قیمتهای مصوب منطقهای تعیین میشد. این مساله باعث میشد که ممیز مالیاتی، میدان مذاکره با مودی بر سر ارزش نداشته باشد و ارزش ملک درست یا نادرست براساس قیمت منطقهای در محاسبات بیاید که جای چانهزنی ندارد. دوره سرمایهگذاری کوتاهمدت و خاصیت غیرمبادلات بینالمللی ( با این همه، نکتهای که کمتر از آن صحبت شده، مساله مالیات بر عایدات سرمایهای این بخش است. نظام مالیات بر بخش املاک و مستغلات در حال حاضر از این ضعف کلی برخوردار است که مالیات بر عایدات سرمایهای در آن تقریبا بسیار نازل و به سطح حداکثر دو درصد ارزش روز ملک رسیده است. کسانی که طی سالهای رونق بخش از سودهای صد تا 200 درصدی برخوردار شدند، با پرداخت سه یا حتی دو درصد مالیات به سرعت مفاصا حساب مالیاتی گرفتند.بنابراین اکنون که طراحان طرح تحول مالیاتی به دنبال اصلاح نظام مالیاتهای زمین و ساختماناند و توجه خود را به مالیات عایدات سرمایهای (تفاوت قیمت خرید و فروش) معطوف کردهاند، توجه آنان را به این امر جلب میکنیم که از این طریق میتوان از تشکیل حبابهای قیمتی در بخش جلوگیری کرد. در مورد مالیات بر اجاره، اصلاح پارهای از زمینهها ضرورت دارد. مثلا، اخذ مالیات از اجاره یا فروش واحدهای تجاری، اداری و مسکونی نباید به نظام گذشته برگردد که در آن ممیز مالیاتی تا حد زیادی میتوانست قیمت یا اجاره را در دامنه متغیر گستردهای تعیین کند، چرا که چنین اختیاراتی امکان بروز فساد را دامن میزند. ممیز و مودی بر سر قیمت چانه میزدند و مالیات رقمی متغیر بود و این امکان که ارقام مالیات در طیف تشخیصی ممیز نوسان کند، به بروز فساد میانجامید. حمایت:فضا سازی برای انحراف افکار عمومیاین کشورسعی میکند با این فضاسازیها ، مسایل مربوط به بیداری اسلامی را که تا پیش از این در راس اخبار جهان بود به حاشیه براند. آمریکاییها طی چند ماه گذشته دچار چندین باخت جدی شدند از جمله سقوط دیکتاتورهای منطقه مثل مبارک و بن علی که چند دهه مورد حمایت آمریکا بودند برای این کشور ضربات سنگینی در پی داشت. ادعای اخیر آمریکا علیه ایران فرار به جلو است که اصلا پایه و اساسی ندارد. این بیشتر یک بازی است. آمریکاییها جرات حمله نظامی به ایران را ندارند. دنیای اقتصاد:بیثباتی در یونان و بحران اروپا اما از سوی دیگر، طرح همهپرسی میتوانست، نااطمینانی فعلی را به ثبات بیشتری در بلندمدت تبدیل کند، زیرا اگر یونانیان به باقی ماندن در حوزه یورو رای میدادند، دولت یونان با اعتماد به نفس بیشتری میتوانست به تعهدات خود عمل کند و مخالفان نیز با انجام این همه پرسی، عملا بهانهای برای اعتراض نداشتند و این عزم ملی چه بسا، درد ریاضت را کمتر و بهبود اقتصادی را سرعت میبخشید و البته اگر رای منفی بود، آنچه مردم یونان بدان معتقدند را جهان با زبانی رسا میشنید و این همه جلسه و اضطراب و بستههای نجات و هزینه لازم نبود. اگر واقعا اکثریت یونانیان اکنون معتقد به خروج از حوزه یورو هستند، این برای اقتصاد جهانی بهتر است تا از هم اکنون این مساله را بداند تا در آینده با هزینههای بیشتری در صحنه عمل متوجه شود که یونان از دست رفته است.کیهان:ارکستر دلقک ها !این پروپاگاندای رسانه ای و مانور نظامی در صحنه مجازی و بازی سیاسی در حالی است که دقیقا در یک ماه گذشته- از 10 اکتبر تا چهارشنبه 9 نوامبر که قرار است گزارش آمانو منتشر شود- غرب با مدیریت آمریکا تمام گزینه ها و اهرم های فشار علیه ایران را به میدان آورده است، با این امید که از طریق مشغول کردن ایران بتواند زمام امور تحولات در عرصه منطقه ای و فرامنطقه ای را بدست بگیرد اما «واقعیت»ها بیرون از چنبره این تدابیر و تاکتیک ها رقم خورده است.گفتنی است؛ جمعه گذشته- 4 نوامبر- قرار بود آمانو گزارش خود را از برنامه هسته ای ایران منتشر کند که به تعویق افتاد و قرار است - امروز 8 نوامبر- این گزارش ضد ایرانی انتشار یابد.از سوی دیگر؛ آسوشیتدپرس مدعی شده گزارش هایی در دست است که نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در تلاش است تا وزرای کابینه اش را نسبت به انجام یک حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران متقاعد کند.1- نکته نخست درباره ادعای حمله نظامی به تاسیسات هسته ای کشورمان آن هم در آینده نزدیک این است که غربی ها و صهیونیست ها از اهرم های «تحریم»، «سناریوی ترور» و «پرونده حقوق بشر» نتیجه ای نگرفتند که اینچنین شتابزده و مستاصل بر حمله نظامی علیه ایران اصرار دارند. ناگفته پیداست اگر گزینه های مورد اشاره کارگر می افتد آنها از حمله نظامی سخن نمی گفتند.نکته جالب تر آن که آمریکایی ها در پی آن بودند که ایران اسلامی را در افکار عمومی دنیا «مظهر تروریسم» معرفی کنند و نه تنها این ادعای پوچ و سناریوی مضحک نه فقط با استقبال افکار عمومی داخل آمریکا روبرو نشد بلکه دو هفته پس از این سناریو، ژنرال ها و مقامات قانونگذار آمریکا در صحن کنگره به صراحت و وقیحانه فریاد کشیدند که مقامات نظامی ایران باید ترور شوند و به طور رسمی یک تروریسم دولتی - سیمای بدون رتوش واشنگتن- را به دنیا نشان دادند.بیش از 46 میلیون آمریکایی زیر خط فقر و تظاهرات گسترده مردمی علیه نظام سرمایه داری باعث شده که آمریکایی ها نتوانند هزینه هنگفت جنگ در افغانستان را متحمل شوند و اکنون بار بسته اند و در حال خروج اند؛ آن وقت معلوم نیست بر چه منطقی رجز جنگ می خوانند آنهم در حالی که همگان و از جمله ششلول بندها و کابوها هم می دانند ایران، افغانستان نیست و تعرض به خاک جمهوری اسلامی، تبعات و پیامدهای غیرقابل پیش بینی دارد. اوضاع داخلی انگلیس و فرانسه و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز بهتر از آمریکا نیست و بحران مالی هر روز بصورت فزاینده در این کشورها شعله می گیرد و موج اعتراضات گسترده تر می شود.3- نکته کلیدی این است که مهم ترین عاملی که باعث شده تا حمله نظامی علیه ایران از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و یکی دو کشور دیگر رسانه ای شود شرایط حساس منطقه خاورمیانه و موج مواج بیداری اسلامی است که خروجی آن اخراج سیاست های آمریکایی- صهیونیستی از منطقه است.CIA5- و بالاخره امروز پس از یک دهه لشکرکشی آمریکایی ها به منطقه و جنگ با عراق و افغانستان و از سوی دیگر جنگ های رژیم صهیونیستی با حزب الله لبنان و حماس در 2006 و 2008 آنچه هویداست این که اگر در آن جنگ ها ناکام ماندند و به اهدافشان نرسیدند در صورت دست زدن به حماقت جنگ با جمهوری اسلامی ایران که به تعبیر روزنامه آمریکایی بوستون گلوب زمان رهبری او در منطقه فرا رسیده است نه طعم ناکامی بلکه ضرب شستی سنگین را دریافت خواهند کرد.