«تهدید میکنند اما نمیدانند...»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم بیژن مقدم است که در آن میخوانید؛بسیج گنجی بیپایان است و سپری نفوذناپذیر. بسیج فرزند محرم و عاشوراست و فرزند روحالله. سران کشورهای غربی که متفقا به بیماری آلزایمر مبتلا شدهاند، خوب است با مراجعه به آرشیو 8 سال دفاع مقدس و تمام صحنههای حضور بسیج در میدانهای دفاع از انقلاب، تصویری واقعبینانه از بسیج را به ذهن بسپارند.آنها هر روز تهدید میکنند؛ اما نمیدانند که همین بسیج برای آنها از دهها و صدها موشک، کوبندهتر خواهد بود.ایران نه عراق است و نه افغانستان. یک فریاد یا حسین (ع) و یک فراخوان جهاد میتواند میلیونها نفر از مردم را در صف اول رزم با متجاوزان قرار دهد. بسیج انرژی متراکمی است که در صورت فعال شدن، هر نیروی متجاوزی را زمینگیر خواهد کرد.بسیج «حقیقتی نظیر افسانهها و نماد آگاهی ملت است»* بسیج اهل بصیرت است و ولایتمدار، نه هیچگاه پرچم به زمین میگذارد و نه عافیتطلب میکند. چرا که هیچ ارزشی نزد بسیجیان بالاتر از شهادت نیست و این سلاحی است که هرگز کند نمیشود.* رهبر معظم انقلاب«معجزه یک آلیاژ از هند تا مصر»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن میخوانید؛1- ده روز پیش، باراک اوباما وقتی با چالش خبرنگاران در حاشیه نشست آسیا- پاسیفیک مواجه شد، درباره ایران سخنی گفت که طی 30 ساله گذشته از زبان هیچ رئیس جمهور دیگر آمریکا به طور علنی گفته نشده است. او در پاسخ تبلیغات جمهوری خواهان گفت «آیا تصور می کنید موضوع ایران چالش ساده ای است؟ نه هیچ کس چنین ادعایی ندارد. این ادعا یا سیاسی کاری است یا آنها نمی دانند درباره چه چیزی صحبت می کنند». این عبارت، تعبیر دیپلماتیک تر تحلیل سال گذشته روزنامه واشنگتن تایمز بود که نوشته بود «ایران چالش شماره 1 و 2 و 3 آمریکا در سال 2011 است». یک هفته بعد از سخنان اوباما، روزنامه لوموند چاپ پاریس، در ترسیم چشم انداز موجود نوشت «ایران، هم اکنون پرچم رهبری آمریکا در جهان را به حالت نیمه افراشته درآورده است. اروپا درگیر بحران هاست و از آن سو جنبش های اسلامگرا در حال درو کردن میوه بهار انقلاب ها در خاورمیانه هستند». در حالی که از قول چند مقام ارشد اطلاعاتی- فعلی و سابق- آمریکا، بازداشت دست کم 12 جاسوس سازمان «سیا» در ایران و لبنان را تایید می کرد، اعلام کرد «تأیید خبر چند ماه پیش، نشان می دهد ایران و سیدحسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در آن زمان (می و ژوئن) راست گفته بودند... آن زمان سازمان سیا تجاهل کرد اما یک مسئول فعلی این سازمان می گوید ضربه ای بزرگ به آمریکا وارد شده است. اینک معلوم می شود نصرالله دروغ نگفته بود. پس از کشف شبکه جاسوسی سیا، نگرانی از خسارت ناشی از این اتفاق، مانند ویروس در بدنه سازمان پخش شده است. به گفته مقامات آمریکایی، خسارت های ناشی از انهدام این شبکه جاسوسی بیشتر از سطح توقع آنها بوده و هر چه زمان می گذرد، بر حجم فاجعه افزوده می شود.» اینها را علاوه کنید به برخی کشفیات جاسوسی طی چند ماهه اخیر در سوریه که هنوز ابعاد کامل آن رسانه ای نشده است. همزمان بنیامین بن الیعاذر وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی گفته است «رخدادهای اخیر مصر ابعاد هولناکی به خود گرفته است. تل آویو باید خود را برای تبدیل مصر به دشمن اسرائیل آماده کند. آینده مصر در دست ملت این کشور قرار گرفته که اسرائیل را دشمن خود می دانند».کمک به یک شوق قدیمی است... خدایا شهادت را نصیبم کن». هیچ کس در سبعیت رژیم کودک کش صهیونیست یا رژیم جنایت بنیان آمریکا تردیدی ندارد و آنجا که جنایت و رذالتی مرتکب نشده اند، قطعاً تیغ شان کند بوده است. اما این هم معمایی غامض برای جبابره جهان است که تا دیروز می ترساندند و حکم می راندند اما امروز قومی در میانه میدان ایستاده اند که صلابت کوه، استعاره ای از آنهاست. به فرمان امیر مؤمنان(ع) عمل می کنند که «تزول الجبال و لاتزل». سیره آنان علوی است. برخلاف دشمن، غرش نمی کنند مگر که ببارند و نمی بارند مگر که سیل جاری سازند. 3- «ابد والله ما ننسی حسیناً». اگر دیروز نوبت مردم لبنان و عراق بود که این شعار را از صمیم جان بخوانند و بگویند هرگز حسین(ع) را فراموش نمی کنیم، امروز نوبت بحرین و یمن است و فردا مصر، بی تردید. ما ایمان داریم به این فرموده پیامبر اعظم(ص) که «حسین منی و انا من حسین، احبّ الله من احبّ حسیناً». مگر می شود رسول خدا را دوست داشت و از محبت حسین او جاماند؟ روزگاری که محتشم فرمود «باز این چه شورش است که در خلق عالم است»، اوضاع روزگار هنوز چنین بر هم نشده بود. امروز عزت و کرامت، حرف اول ملت ها را می زند و چه کسی عزیزتر از سیدالشهدا علیه السلام که سالار آزادگی شد آنجا که فرمود «بدانید که زنازاده پسر زنازاده مرا بین دو چیز، شمشیر و ذلت مخیر کرده است. و هیهات منا الذله. روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز عاشورا 003 زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که زیر سم اسب ها لگدمال می شود، جریمه یک روح بزرگ را می دهد، جریمه یک حماسه را می دهد، جریمه حق پرستی را می دهد، جریمه روح شهید را می دهد. از شعارهای روز عاشورای حسین علیه السلام یکی این است؛ الموت اولی من رکوب العار و العار اولی من دخول النار... شب تاسوعا که برای آخرین بار به او عرضه می دارند یا کشته شدن یا تسلیم، اظهار می دارد. والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرّ فرار العبید» (جلد 1 حماسه حسینی، صفحات 341 و 441). شخصیتی این چنین که مهاتما گاندی را در هندوستان به شور و جنبش علیه انگلیس در آورد، آیا نمی تواند مسلمین ستم کشیده و دیگر مستضعفان را در اقطاب عالم به شورش آورد؟! آیتی که بر زبان محتشم(ره) جاری شده، هر سال تعبیر و تفسیری تازه خواهد داشت. اما آن کس که بخل و استغنا پیشه کند، راه عسرت و سختی در انتظار وی است. امیر مومنان به یکی از فرزندان خود فرمود « در راه خداوند آن گونه که سزاوار جهاد است، جهاد کن و در راه خداوند سرزنش ملامتگر، گریبان تو را نگیرد. و در سختی ها فرو شو هرجا که باشد» (نامه 13 نهج البلاغه). و باز به تعبیر آن حضرت «لا تجتمع عزیمه و ولیمه . عزم و اراده جدی با شکم بارگی یکجا جمع نمی شود».(خطبه 112 نهج البلاغه). کسانی پشت قدرت های زورگو را به خاک کشیدند که صادقانه در پاسخ ندای جانسوز «هل من ناصر ینصرنی و هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله» گفتند «لبیک یا حسین»! و امروز «لبیک یا خامنه ای، لبیک یا حسین است» را شعار حیات خویش ساخته اند.* اولین نکته قابل طرح در این موضوع این است که پیروزی تیم والیبال ایران بر تیم های مدعی همچون ژاپن، غلبه بر تیم صربستان، پیروزی در مقابل لهستان به عنوان قهرمان اروپا و همچنین شکست دادن آرژانتین به عنوان نایب قهرمان آمریکای لاتین در این رقابت های بسیار سخت و نفس گیر در صحنه والیبال جهان نشان می دهد که نوجوانان و جوانان نجیب، مودب و بی ادعای این رشته ورزشی قابلیت های فراوانی دارند که با استفاده صحیح از این ظرفیت ها و توانمندی ها توانسته اند در شرایطی چنین سخت در مسابقاتی بدین پایه مهم وجهانی تا این مرحله، این چنین «بزرگ شکنی» و افتخار آفرینی کنند.*صحنه های به نمایش گذاشته شده از این مسابقات همچنین از رعایت مناسب ادب، احترام و مسائل اخلاقی توسط جوانان این رشته ورزشی کشورمان حکایت می کند که خود نیز از برجستگی ها ونکات بسیار مهم و مثبت است که باید مورد نظر مسئولان وخصوصا رسانه ها قرار بگیرد.و به درستی هرچه تمام تر نیز نقشه اجرایی شدن افکار و طراحی های خود را در زمین پیاده می کند.جمهوری اسلامی:مصر پیشگام موج دوم بیداریتعبیری که خود مصریها درباره وضعیتی که برای انقلابشان پیش آمده بکار میبرند اینست که میگویند این انقلاب را دزدیدهاند و ما اکنون باید آن را از دزدان پس بگیریم. از نظر مردم مصر، دزدان انقلاب، ژنرالهائی هستند که با سقوط حسنی مبارک، بر جایگاه قانون و ریاست عالی کشور تکیه زدند و سرنوشت انقلاب و مردم را دردست گرفتند. البته آنها به این نکته نیز توجه دارند که نظامیان حاکم بر مصر، فقط بازیگران ظاهری صحنه هستند و در پشت این صحنه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارند.اکنون مشخص شده است که این ارزیابی نادرست بوده و احزاب موجود در مصر، کفایت لازم را برای تأسیس یک نظام عادلانه و مردمی ندارند. درخصوص اخوان المسلمین نیز این واقعیت در عمل به اثبات رسید که این حزب با آنچه بنیانگذار آن "حسن البناء" میگفت فاصله گرفته و نسبت چندانی با افکار او ندارد. جوانان انقلابی مصر، در روزهای گذشته درحالی که برای بازپس گیری انقلاب از نظامیان در قاهره و اسکندریه و اسیوط و اسماعیلیه و سوئز، خون میدادند، رهبران اخوانالمسلمین گفتند ما به این تظاهرات نمیپیوندیم. علاوه بر این، رهبران اخوان المسلمین طی 10 ماه گذشته نه تنها در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی موضعگیری نکردند، بلکه آشکارا ادامه روابط با صهیونیستها را بلااشکال دانسته و نسبت به آمریکا، علیرغم همه دخالتهایش در امور داخلی مصر و همه حمایتهایش از دیکتاتور مصر و همه موانع و مشکلاتی که در ماههای اخیر بر سر راه انقلابیون ایجاد کرده، حساسیتی نشان ندادهاند. این درک عمیق که جوانان انقلابی مصر از جامعه خود به دست آورده اند، فینفسه ارزشمند است و میتواند انقلاب مصر را به فرجامی قابل قبول برساند. این، موج دوم بیداری است که در مصر پدید آمده و عمیقتر از موج اول است و به همین دلیل، انقلاب مصر را نجات خواهد داد و به سامان خواهد رساند.انقلابیون یمن و بحرین، وضع بهتری دارند. در یمن، مردم حاضر به پذیرش شرط مصونیت علی عبدالله صالح از تعقیب و مجازات نشدند و اعلام کردهاند به هیچ چیزی غیر از کنارهگیری بدون قید و شرط و محاکمه و مجازات وی رضایت نخواهند داد. بدین ترتیب، طرح شورای همکاری خلیج فارس فعلاً در هوا معلق است و همین صلابت انقلابیون یمنی نشانه عمق بیداری آنهاست. مردم بحرین نیز تاکنون زیر بار ترفندهای آل خلیفه نرفتهاند و در برابر فشارهای فوقالعاده آل سعود و آل خلیفه مقاومت کردهاند. این مقاومت، نشان دهنده بیداری مردم بحرین است، چیزی که میتواند عامل پیروزی قطعی آنان باشد.ماه هم نوایی با فرشتگان در اقامه عزاداری برای سیدالشهدا و 72 تن از یاران با وفای او در کربلاماهی که به تعبیر امام (ره) راه پیروزی را به نسلها در طول تاریخماه اعلام وفاداری به مکتب اهل بیت و سرسپردگی به ولایتاسلام را همین اهل بکاء حفظ کردهاند.امروز روز تأسیس بسیج مستضعفان به دست مبارک امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی است.هر تیری که به خیمه ولایت و امامت از سوی دشمن شلیک شد میلیونها بسیجی با اقتدا به شهدای کربلا سینه را در برابر آن سپر کردند و خون پاک خود را نثار انقلاب و اسلام نمودند. خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلاست و قطعا شهدای انقلاب ما در قیامت با شهدای کربلا محشور خواهند شد.یکی از ویژگیهای اصلی بسیجیان فهم آنها از تهدیدهای دشمن و راهبردهای آنان است. بسیجی جماعت در تولی به ولایت و تبری از دشمنان ولایت تردید نمیکند.این محاسبه نشان میدهد اگر بکشیم پیروزیم و اگر کشته شویم هم پیروز هستیم. این منطق شهدای کربلاست که به بسیجیان و ملت ایران به ارث رسیده است.ملت ما و در پیشاپیش آن بسیجیان که در همه لایههای سیاسی و اجتماعی کشور حضور دارند یکپارچه و متحد در برابر تهدیدات ایستادهاند. ان شاء الله با برگزاری انتخابات نهم مجلس کهروح تازهای در کالبد کشور دمیده میشود، غرب و بویژه آمریکا آرزوی تفرقه و تشتت در میان مردم و نخبگان را به گور خواهند برد.«بسیج ؛ سرمایه انقلاب»عنوان سرمقاه روزنامه قدس به قلم غلامرضا قلندریان است که در آن میخوانید؛بسیج، میراث گرانقدر بنیانگذار انقلاب اسلامی، با برخورداری از ظرفیتهای گوناگون، توانسته است دشمنان و بدخواهان نظام مقدس اسلامی را در عرصه های سخت افزاری و نرم افزاری ناکام گذاشته و دوستداران انقلاب را در صیانت از آرمانها و دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی، امیدوار نماید.اکنون تحولات تقریباً یک ساله حضور ملتها در عرصه احقاق حقوق خود، ایمان به این واقعیت است که مردم برای پیگیری مطالباتشان در جهان اسلام و خارج از جهان اسلام، نیازمند وحدت و بسیج مردمی هستند. انسجام مردمی در شمال آفریقا و خاورمیانه، بیداری اسلامی را وارد مرحله جدیدی کرده و مخالفان با شناخت دقیق از نقشه های دشمنان، بر همگرایی بیشتر گروه ها و جریانهای سیاسی در پیگیری مطالباتشان تأکید می ورزند. بدون تردید، الگوی انقلاب اسلامی برای بیداری اسلامی، قطعاً معترضان را نیازمند تشکلی به نام بسیج می نماید تا ظرفیتی برای پاسداشت ارزشهای اسلامی داشته باشند، زیرا دستاورد حرکتهای مردمی، در معرض طوفان حوادث قرار خواهد داشت.امروز این نیروی عظیم و مؤمن با اهتمام به فرمایشهای مقتدای خویش در صحنه های مورد نیاز ورود پیدا می کند تا دشمن را در هر عرصه ای با بن بست مواجه کند. آگاهی و هوشیاری اعضای این نهاد، بستری را فراهم کرد تا بسیجیان در جنگ نرم دشمن، عرصه تهدیدهای جدید را شناسایی و ساز و کار مناسب برای مقابله را نیز طراحی کنند. این موفقیت حاصل نمی شود، مگر در سایه بصیرت و هوشیاری و پیروی از ولایت فقیه. مقام معظم رهبری در فرازی از سخنانشان فرمودند: «در جنگ سخت، دشمن تلاش کرد جانهای ما را بگیرد، ولی در این جنگ نرم تلاش می کنند جوانهای ما را بگیرند.» بسیجی با درک درست در راستای عملیاتی شدن فرامین رهبری، فعالیت در صحنه جدید سایبری را در دستور کار قرار داده است تا از این منظر نیز توان خودش را در رویارویی با دشمن به نمایش بگذارد. ساله اتحادیه عرب، حاکی از ضعف مفرط این اتحادیه در ایجاد همگرایی بین ملل عربی و حل و فصل برخی اختلافات و موانع پیش روی جهان عرب،در راستای فلسفه وجودی این اتحادیه است.فعالیتهای دیرهنگام اتحادیه، پس از انقلابهای انجام شده در تونس و مصر و اقدامات شتابزده هماهنگ با ناتو در لیبی و همچنین عرض اندام در شرایط کنونی، در مسائل سوریه، یمن و بحرین واجد نکاتی است که در ذیل به آن اشاره میشود:۲- در حالی که آخرین تیرهای در ترکش غرب برای تشدید ناآرامیها در سوریه (به عنوان یک کشور کلیدی در محور مقاومت) نیز به سنگ خورده است، به نظر میرسد اتحادیه عرب در ماموریتی جدید از سوی غرب، موظف به ایفای نقشی تازه شده است. از همین روست که فعال شدن تمام قد اتحادیه عرب در حوزه تحولات سوریه برای افکار عمومی، شائبههای فراوانی را ایجاد کرده است.۵-تحقق این سناریو که اتحادیه عرب، عامل اجرای آن از سوی غرب گردیده، به غیر از خود ملل عربی، ایران را نیز با چالشی جدی روبهرو خواهد ساخت که باید تدابیری از جمله موارد زیر را در نظر داشت:ج: دولت سوریه باید صف معترضان واقعی خواستار اصلاحات منطقی را که از برخی مفاسد اداری و مشکلات جاری کشور به ستوه آمدهاند را از معاندان و مغرضان به ظاهر معترض، جدا ساخته و مانع از سوءاستفاده معاندان خارجی از معترضان داخلی شود.شرق:پیام جوانان در میدان آزادی قاهره تحولات اخیر با اعتراض به حقی که ارتش برای خود قایل است و براساس آن بودجه ارتش زیر نظارت مجلس و نهادهای نظارتی نباشد و نیز تفسیر قانون اساسی را حق خود میدانند، آغاز شده است. اما مساله جدیتر و عمیقتر است و تحولات نشان میدهد که جوانان مصری به دنبال تشکیل دولت مدنی بدون دخالت نظامیان و بازگشت نظامیان به وظایف اصلی خود هستند. آنها میخواهند نظامیان به پادگانها بازگردند و در سیاست دخالت نکنند، در عین حال نظامیان وعده سر خرمن میدهند.هرچند مبارک احساس پیروزی میکرد اما همین انتخابات در سال 2010 پایان اولین دهه قرن بیست و یکم بلای جان او شد و او موقعیت خود را به طور کامل از دست داد و حتی دوستان و همراهان، وی را سرزنش کردند و چنانچه دیدیم فقط چند ماه پس از این انتخابات مهندسی شده و پر از تقلب حسنیمبارک و حکومتش سرنگون و چند ماه بعد در قفسی اتهامی و تحقیرآمیز محاکمه شد. حسنیمبارک خصوصیات زمان خود را درک نکرد و تحول و تغییر را به رسمیت نشناخت و در نتیجه تغییر در درون سیستم را کنار گذاشت و در نهایت بهرغم حمایت آمریکا و غرب سقوط کرد. پس از حسنیمبارک نظامیان در مصر همهکاره شدند. تحولات جاری مصر نشان میدهد که شکاف اصلی میان نیروهای سنتی و تجددگراست. برخی نیز معتقدند مردان قدیمی در مقابل جوانان قرار گرفتهاند. یکی از رهبران ائتلاف جوانان در میدان تحریر به خبرنگاران گفت این 80سالهها چه میخواهند، چرا به جوانان میدان نمیدهند؟ مردم سالاری:انتخابات و راه حل برون رفت از انشقاق اجتماعیعناصر درون نظام باسعه صدر و گذشت از پاره ای سو» تفاهم ها در جهت حفظ و تحکیم نظام باید به وحدت ملی توجهی مضاعف مبذول دارند و زمینه های تحقق و درمان آن را فراهم آورند. یکی از زمینه های مهم که می تواند در این جهت مورد عنایت قرار گیرد توجه به اندیشه هایی است که جنبه راه حلی دارد و کارکردی راهبردی و تدبیری دراین راستا را دارا می باشند. به لحاظ جامعه شناسی نظرات و اندیشه های انسان از جهت نوع کارکرد مترتب برآنها به 3 گروه تقسیم می شود.گروه سوم: نظرات و اندیشه هایی است که جنبه راه حلی، راهبردی و تدبیری دارد و برای پیشبرد مسایل اجتماعی در شرایط خاص زمانی و مکانی راه حل ارائه می دهد و برخلا ف اندیشه های هنجاری که به دنبال «واکنش» مطلوب گروه خود درعرصه اجتماع و سیاست است، اندیشه های گروه سوم به «کنش های ممکن» برای رسیدن به یک هدف متمرکز می شود. شرایط امروز جامعه ما و انشقاقی که به هر علت برجامعه تحمیل شده است می طلبد که به تبدیل انشقاق به اتحاد و رسیدن به وحدت ملی بیندیشیم و برای رسیدن به این مهم باید به «کنش های ممکن»به عنوان یک راه حل اهتمام کنیم، در غیر اینصورت همه نیروهای درون نظام و نهادهای وابسته به نظام صدمه خواهند دید و هرکس فکر کند از صدمات انشقاق درامان خواهد ماند، سخت در اشتباه است. ناظران، مجریان، احزاب، گروه ها و جناح های سیاسی، به انتخابات به منزله رویدادی که باید در خدمت برون رفت از انشقاق اجتماعی قرار گیرد، بنگرند و برای ایفای مسوولیت و رسالت دینی، اجتماعی و سیاسی خود حداقل در شرایط فعلی از توصیف و تبیین و از خوب و بد کردن دست بردارند و «کنش های ممکن» و راه حل های انسجام بخش و وحدت آفرین را در پیش گیرند. با وجود گردش مالی خیرهکننده و حجیمی که در دهه اخیر حیات فوتبال ایران دیده میشود هنوز هم هواداران آن نگاهی حسرتبار به دو نسل طلایی در دهه 1360 و 1370 دارند و ظاهرا چندان به درخشش تیمهای امروز دلبسته و امیدوار نیستند. فوتبالی که نه ورزشگاه درست و حسابی و نه باشگاه استاندارد و باثباتی دارد اما در همین روزها هم بیشتر از سوی مدیران ارشد ورزش و تلویزیون مورد توجه قرار می گیرد و ردپای این توجه را میتوان در درآمدهای جانبی از پخش مسابقات باشگاهی و ملی جستوجو کرد. برای تماشاگر و بیینده نگونبخت که شانس قابلتوجهی جز تماشای رقابتهای بی کیفیت لیگ برتر ایران ندارد اما تماشا و تجربه هیجانی بینالمللی چون بازیهای جام جهانی والیبال و یا رقابتهای کشتی و وزنهبرداری آزمونی متفاوت و در عین حال دلپذیر است. در شرایطی که وضعیت عمومی ورزش ایران تحت تاثیر آگهیدهندگان تلویزیونی قرار گرفته و فوتبال ظرف مناسبی برای حجم عظیمی از مراودات مالی است، این همه ذوقزدگی و پیگیری در کشف استعدادهای تازه ورزشی ایران چون پوریا فیاضی در والیبال یا کیانوش رستمی در وزنهبرداری برای طرفداران پرشمار ورزش در ایران نشان میدهد که باید سمت و سوی مدیریت کلان در ورزش و رسانه ملی تغییر کند. حالا که تماشای فوتبال چون شنیدن صدای دهل از دور خوش است مجال مناسبی برای وزارت ورزش و صدا و سیما به وجود آمده که سرمایهگذاری تازهای بر روی رشتههای ورزشی دیگر نیز انجام دهند و غیرفوتبالی ها را نیز جدیتر بگیرند.اما همزمان با سرعت تحولات در کشورهایی همچون تونس، مصر، لیبی و بحرین، در سوریه نیز حرکتهای اعتراضی شروع شده؛ اما برخورد قدرتهای بزرگ با آن متفاوت است. تحولات در تونس و مصر و لیبی آنچنان طوفنده بود که قدرتها با کمی تأمل ناچار به حمایت از مردم شدند. ولی دراینمیان برخورد با تحولات بحرین و سوریه متفاوت است. در بحرین خواست مردم ریشه بنیادی و ایدئولوژیک دارد و خواسته مردم قابلیت تفسیر متناقض و انحرافبردار ندارد؛ چراکه سالهاست اقلیتی کوچک با شیوه مرسوم در کشورهای عربی، در قالب نظام سلطنتی موروثی بر اکثریت قاطع حکومت مادامالعمر دارد. ولی قدرتهای بزرگ، نهتنها با خواست مردم آن کشور هیچ همراهی نکردند، بلکه چشم بر لشکرکشی سعودیها و اماراتیها برای سرکوب مردم مظلوم بحرین بستند. دراینمیان تنها کشوری که صادقانه در کنار مردم مظلوم بحرین ایستاد، ایران است.در نگاه ایران، حمایت غرب از معترضان در سوریه، تنها از دریچه منافع رژیم صهیونیستی توجیهپذیر است. غرب درحقیقت در این وضعیت به دنبال برخی منافع خود است.3. واقعیت تحولات منطقه، گویای این است که خواست غرب تحقق نیافته و مردم نقطه متفاوت از خواسته آنها را تعقیب میکنند. مصریها بهخوبی اینرا نشان دادهاند؛ بنابراین قدرتهای بزرگ در تلاش هستند با سقوط دولت اسد، موازنه را بهنفع خود برگردانند.با این اوصاف، حمایت ایران از سوریه کورکورانه و مطلق نیست. این حمایت تا وقتی ادامه دارد که اعتراض مردم به خواست همگانی تبدیل نشده باشد و اعتراضات در آن کشور مهندسی شده و تحتتأثیر قدرتهای بزرگ برای اهداف رژیم صهیونیستی نباشد. پیشگامی ترکیه و قطر در برخورد با سوریه هم نکته عجیب دیگری است. این دو کشور بهدلیل رابطه حسنه با رژیم صهیونیستی، بیشترین شباهت را به همدیگر دارند. ترکیه بهدلیل ناکامی در تحقق آرزوی دیرینه خود، مبنیبر الحاق به اتحادیه اروپا، به دنبال پررنگکردن نقش منطقهای خویش به شیوه امپراطوری عثمانی است تا به این هدف نائل شود. برای این کشور نه خواست ملتها مهم است و نه آرمان مسلمانان؛ بلکه آرزوی پیوستن به اتحادیه اروپا دلیل اینهمه پیشتازی است. قطر کشور بهاصطلاح «ذرهبینی»، با زیرکی تلاش میکند از ضعف سعودیها استفاده کرده و با ایفای نقش در معادلات جهانی، موقعیت کوچک جغرافیایی خود را جبران کند و در جهان پلورالیسم قدرتهای متعارض دیده شود.اگر به خوبی شهرهایی که آمار طلاق بالایی دارند را مورد توجه قراردهیم، می بینیم که از قضا این شهرها، شهرهایی هستند که به دلیل وجود مشاغل متنوع مقصد مهاجران ریز و درشت از سراسر کشور و بلکه از کشورهای همسایه هستند. اما نکته اصلی همین جاست. در شهرهای مهاجرپذیر خانواده هایی که ناموفقند، طلاقهای عاطفی به دلیل وجود شرایط قابل مدیریت، به طلاق های رسمی منجرمی شوند.همچنین زنان در حوزه اشتغال اگر نتوانند وارد چرخه تولید و سودآوری ملی شوند به شغل های کاذب آلوده می شوند که متروی تهران یکی از مصداق های بارز آنست. چه بسا عدم توانایی تقبل هزینه های زندگی توسط زنان در برخی شرایط حاد، منجر به پاشیدگی زندگی شود در حالیکه هم اکنون در بین همین زنانی که ظاهرا به مشاغل کاذب مشغولند زنانی هستند که هزینه درمان شوهر بیمارشان را پرداخت می کنند و زندگی را حفظ می کنند.حمایت:بازی جدید شیخ نشینهابا تمام این تفاسیر بسیاری از ناظران سیاسی با اشاره به سیاستهای گذشته صالح و شورا بر این عقیدهاند که رویکرد آنها به این طرح بیش از هر چیز برگرفته از نگرانی این کشورها و غرب از اوج گیری قیام مردمی بوده که میرود تا بنیاد حاکمیت در یمن را متزلزل سازد. روندی که بیشترین تاثیر را بر عربستان و بحرین خواهد گذاشت براین اساس این نگاه وجود دارد که:ثانیا رویکرد صالح به امضای طرح میتواند برگرفته از نگرانی کشورهای عربی از آینده تحولات یمن باشد. آنها دریافتهاند که قیام مردمی در آستانه به ثمر نشستن است و صالح چارهای جز کنارهگیری از قدرت ندارد.به هر تقدیر میتوان گفت که طرح صالح هرچند دستاوردی برای مردم یمن است اما میتواند زمینه فتنههای جدید در یمن با مدیریت آمریکایی، عربی باشد هرچند که بیداری و حضور مردم در خیابان میتواند به شکست این طرح منجر شود و در نهایت سرنوشت مبارک، بن علی و قذافی برای صالح تکرار گردد.«عقبنشینی آلمان تنها راه نجات پول واحد»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکترمرتضی بینا است که در آن میخوانید؛وقتی آلمانیها و کشورهای شمالی اروپا به وضعیت مالی کشورهای اروپایی کرانه مدیترانه نگاه میکنند و خود را در آینه میبینند، احساس برتری خاصی میکنند.دلایل بالا که برای توجیه کسری بودجه فزاینده دولتهای حوزه مدیترانه عنوان میشوند موجه و منطقی هستند. از این رو اصرار آلمانیها در کم کردن هزینههای دولتی و افزایش درآمدهای مالیاتی منطق خاص خود را دارد. این طرز فکر که مردم حوزه مدیترانه باید تقاضای خود برای تامین اجتماعی را پایین بیاورند و مالیات بیشتری بدهند در افکار عمومی آلمانیها جا افتاده است.چنانکه آلمان در تجویز راه حلی برای یونان و بقیه کشورهای حوزه مدیترانه اصرار بورزد، کار به آنجا خواهد کشید که این کشورها مجبور خواهند شد حقوق مردم خود را با قول پرداخت در آینده بپردازند. احتمالا این قولهای پرداخت در آینده قابل انتقال خواهند بود و در حقیقت این کار به منزله چاپ پول خاص آن کشور خواهد بود. مردم هم چارهای جز قبول کردن این کاغذها نخواهند داشت.» یا «من به شما مدیونم» گفته میشود. این کاغذهای «چاپ کاغذهای «من به شما مدیونم» برای حوزه مدیترانه وقتی کار ساز است که مردم اطمینان داشته باشند که مساله موقتی است و دولت واقعا در آینده توان پرداخت این کاغذها به یورو را خواهد داشت.ترس آلمان برای استفاده از بانک مرکزی اروپا برای خرید اوراق قرضه همه کشورها در این است که این کار باعث بالا رفتن نرخ بهره برای آلمانیها بشود. چون در این روش همه کشورها چه با اعتبار خوب و چه اعتبار بد یک کاسه میشوند و نرخ بهره برای کشورهای ضعیف پایین میآید و برای کشورهای قوی بالا میرود. فعلا این کار به مذاق آلمانیها خوش نمیآید.چنانکه نرخ رشد آلمان کم بشود و نیاز به وام گرفتنش زیاد شود یا مجبور بشود وام بقیه کشورها را هم بپردازد، نرخ بهره برای آلمان هم بالا خواهد رفت. بالا رفتن نرخ بهره برای آلمان، منطق مخالفت با استفاده از بانک مرکزی اروپا را ضعیف میکند، چون ممکن است نرخ بهره آلمان همانقدر بالا برود که یک کاسه شدن همه وامها فرقی از نظر بالا رفتن نرخ بهره آلمان نکند.